نحوه تعریف یک KPI


جدول تناوبی سنجه های دیجیتال مارکتینگ B2B

درک موفقیت بیزینس با شاخص کلیدی عملکرد (KPI)

اگر کسب و کاری نتواند ورودی و خروجی سیستم خود را اندازه گیری کند، نمیتواند کارهای موثر را از کارهای غیرموثر تشخیص دهد و همچنین درکی از میران رشد و پیشرفت کار نخواهد داشت، لذا با توهم و حدسیات جلو خواهد رفت و مدیر یا کارآفرین تصمیماتی خواهد گرفت که بر اساس احتمالات است.

تعریف شاخص ارزیابی عملکرد و نحوه محاسبه kpi عامل مهمی در موفقیت کسب و کار است. مثلا شاخص های کلیدی عملکرد کنترل کیفیت، منابع انسانی، فرآیند فروش و هزینه و سود.

برای پیاده سازی بهبود مستمر (کایزن) و روش ناب (LEAN) در کسب و کار حتما باید زمان و منابع انسانی برای سنجش و اندازه گیری در نظر گرفته شود.

نکته مهم این است که معیارهای سنجش، حتما باید به شکل عددی و استاندارد شده باشد و هم ورودی و هم خروجی کار اندازه گیری شود. برای مثال در جدول ورودیها مینویسیم 100 نفرساعت کار روی تولید و انتشار محتوا در بلاگ سایت انجام شد و به ازای آن، رتبه ما در 10 کلمه کلیدی 20 پله رشد داشت و به رتبه 1 گوگل نزدیک شد و میزان بازدید سایت از 1000 نفر در روز به 1200 نفر در روز افزایش یافت.

اندازه گیری موفقیت دیجیتال مارکتینگ و سئو برای کسب و کار اینترنتی مطمئن

اندازه گیری موفقیت دیجیتال مارکتینگ و سئو برای کسب و کار اینترنتی مطمئن

تعریف شاخص ارزیابی عملکرد (KPI)

معیارهای کلیدی سنجش عملکرد در انگلیسی Key Performance Indices یا به طور مخفف KPI گفته میشود که بر اساس نوع آنها در بازه های زمانبندی شده مشخصی باید سنجش شوند.

کاربرد شاخص های کلیدی عملکرد

شاخصهای کلیدی عملکرد یا KPI ها در بخش های مختلف کسب و کار میتواند استفاده شود. برای مثال برخی از دسته بندی شاخصهای عملکرد در یک کسب و کار عبارتند از:

  • شاخص های کلیدی عملکرد کنترل کیفیت
  • شاخص های کلیدی عملکرد منابع انسانی
  • شاخص های کلیدی عملکرد دیجیتال مارکتینگ
  • شاخص های پایش عملکرد فرآیند فروش
    شاخص های ارزیابی عملکرد انبار
  • شاخص فرایند انبار

نحوه محاسبه kpi

همانطور که گفته شد هر KPI یک عدد است که عملکرد یک بخش از سیستم کسب و کار را نشان میدهد. این عدد میتواند به صورت درصد یا یک عدد بین 1 تا 10 و یا 1 تا 5 باشد. و یا عدد واقعی بر اساس ساعت، تعداد مشتری، تعداد فروش، تعداد کالا، عدد هزینه ریالی، عدد هزینه تبلیغات، عدد درآمد ناخالص، عدد درآمد خالص و سود و موارد بسیار دیگر باشد.

معمولا نحوه محاسبه KPI توسط هر سازمان با سازمان دیگر فرق دارد، اما برخی از KPI ها به شکل استاندارد وجود دارد که در ادامه برخی از آنها را معرفی میکنیم.

یا مثلا مینویسیم به عنوان ورودی 10 میلیون تومان برای تبلیغات کلیکی هزینه کردیم و 50% فروش وب سایت، افزایش یافت و 30 میلیون تومان به درآمد خالص حاصل از فروش سایت اضافه شد.

برخی از معیارهای سنجش در جدول زیر آورده شده است:

  • میزان هزینه برای تبلیغات گوگل ادز در ماه اول ماه
  • میزان درآمد خالص افزایش یافته بعد از تبلیغات گوگل ادز در آخر ماه
  • میزان هزینه برای تبلیغات کلیکی و بنری در اول ماه
  • میزان درآمد خالص افزایش یافته بعد از تبلیغات کلیکی و بنری در آخر ماه
  • میزان هزینه برای شرکت در نمایشگاه
  • سود خالص از فروش در نمایشگاه
  • تعداد مشتریان جدید از طریق نمایشگاه
  • تعداد ایمیلها و موبایلهای جمع آوری شده از نمایشگاه
  • هزینه ماهانه برای بازاریاب تلفنی
  • سود خالص اضافه شده ماهانه به ازای بازاریاب تلفنی اضافه شده
  • میزان بازگشت سرمایه (ROI) از تبلیغات گوگل ادز
  • میزان بازگشت سرمایه (ROI) از تبلیغات کلیکی
  • میزان بازگشت سرمایه (ROI) از بازاریاب تلفنی

با یک جستجو در گوگل میتوانید معیارهای مختلفی را برای سنجش رشد و پیشرفت کسب و کار پیدا کنید. همچنین میتوانید مقاله موجود در لینک زیر را بخوانید: Esfahlan.com/KPI

جدول تناوبی سنجه های دیجیتال مارکتینگ B2B

جدول تناوبی سنجه های دیجیتال مارکتینگ B2B

نحوه تعریف یک KPI

تعریف شاخص عملکرد کلیدی (KPI)

تعریف شاخص عملکرد کلیدی (KPI)

به معنای ساده این واژه شاخص عملکرد کسب و کارها در مقابل هدف هایی که تعیین کرده اند را نشان می دهد! در واقع این معیار همانند نقشه به کسب و کار می گوید که در کجای مسیر قرار دارد.

چه چیزی KPI را موثر می کند؟

اکنون که دانستیم KPI مخفف شاخص عملکرد کلیدی است ، به اندازه عملی که القا می کند ارزشمند است. غالباً ، سازمان ها کورکورانه KPI های شناخته شده از صنعت را اتخاذ می کنند و سپس متعجب می شوند که چرا این KPI تجارت آنها را منعکس نمی کند و هیچ تغییری را تحت تأثیر قرار نمی دهد. یکی از مهمترین ویژگی ها که اغلب نادیده گرفته شده ، جنبه های ارتباطی KPI است.

از نظر توسعه یک استراتژی برای فرمول بندی KPI ، تیم شما باید با اصول اولیه شروع به درک اهداف سازمانی ، برنامه ریزی برای دستیابی به آنها و افرادی که می توانند براساس این اطلاعات عمل کنند ، کند. این باید یک فرایند تکراری باشد که شامل بازخورد تحلیلگران ، روسای بخش ها و مدیران باشد. همانطور که این ماموریت حقیقت یابی گسترش می یابد ، شما درک بهتری از اینکه کدام فرایندهای کسب و کار باید با داشبورد KPI اندازه گیری شوند و این اطلاعات را با چه کسانی به اشتراک بگذارید ، به دست خواهید آورد.

نحوه ی تعریف KPI

تعریف شاخص های کلیدی عملکرد می تواند کار مشکلی باشد. کلمه عملیاتی در KPI "کلیدی" است زیرا هر KPI باید با یک معیار عملکرد به یک نتیجه تجاری خاص مرتبط باشد. KPI اغلب با معیارهای تجاری اشتباه گرفته می شوند. گرچه اغلب با همان روحیه استفاده می شود ، KPI ها باید با توجه به اهداف مهم یا اصلی کسب و کار تعریف شوند.

  • نتیجه دلخواه شما چیست؟
  • چرا این نتیجه مهم است؟
  • چگونه می خواهید پیشرفت را بسنجید؟
  • چگونه می توانید بر نتیجه تأثیر بگذارید؟
  • چه کسی مسئول نتیجه تجارت است؟
  • چگونه خواهید فهمید که به نتیجه خود رسیده اید؟
  • هر چند وقت یک بار پیشرفت به سمت نتیجه را بررسی می کنید؟

به عنوان مثال ، بگذارید بگوییم هدف شما افزایش درآمد فروش در سال جاری است. شما می خواهید این را KPI رشد فروش خود بگذارید. در اینجا نحوه تعریف KPI آورده شده است:

  • تا امسال 20٪ درآمد فروش افزایش یابد
  • دستیابی به این هدف باعث سودآوری تجارت می شود
  • پیشرفت به عنوان افزایش درآمد اندازه گیری شده بر اساس دلار خرج شده اندازه گیری خواهد شد
  • با استخدام کارکنان فروش اضافی ، با ارتقا مشتریان فعلی برای خرید محصول بیشتر
  • مدیر ارشد فروش مسئول این معیار است
  • درآمد امسال 20٪ افزایش یافته است
  • به صورت ماهانه بررسی خواهد شد

یکی از راه های ارزیابی ارتباط یک شاخص عملکرد استفاده از معیارهای SMART است. این حروف معمولاً به معنای Specific ، Measurable ، Attainable ، Relevant ، Time-bound است. به عبارت دیگر:

  • آیا هدف شما خاص است؟
  • آیا می توانید پیشرفت در جهت رسیدن به آن هدف را اندازه گیری کنید؟
  • آیا واقعاً هدف قابل دستیابی است؟
  • چقدر هدف برای سازمان شما مرتبط است؟
  • چارچوب زمانی برای دستیابی به این هدف چیست؟

در مورد KPI تعیین شده خود دقیق باشید!

معیارهای SMART همچنین می توانند با افزودن ارزیابی و ارزیابی مجدد ، دقیق تر شوند. این دو مرحله بسیار مهم هستند ، زیرا اطمینان می دهند که شما به طور مداوم KPI ها و ارتباط آنها با تجارت خود را ارزیابی می کنید. به عنوان مثال ، اگر از میزان درآمد خود در سال جاری فراتر رفته باشید ، باید تعیین کنید که این به این دلیل است که هدف خود را خیلی پایین قرار داده اید یا این امر به عامل دیگری مربوط می شود.

یک هدف مشخص برای KPI خود بنویسید

نوشتن یک هدف واضح برای KPI بخشی از توسعه KPI است.

KPI باید از نزدیک با یک هدف اصلی کسب و کار مرتبط باشد. نه فقط یک هدف تجاری ، یا چیزی که ممکن است شخصی در سازمان شما فکر کند مهم است. این باید یک موفقیت اساسی در سازمان باشد.

در غیر این صورت شما هدفی را هدف قرار داده اید که نمی تواند نتیجه کسب و کار را برطرف کند. این بدان معنی است که ، در بهترین حالت ، شما در حال رسیدن به هدفی هستید که هیچ تأثیری برای سازمان شما نداشته باشد. در بدترین حالت ، این منجر به اتلاف وقت ، پول و سایر منابع کسب و کار شما می شود که به بهترین وجه به جای دیگری هدایت می شد.

KPI را به صورت هفتگی یا ماهانه مرور کنید

بررسی منظم KPI برای نگهداری و توسعه آنها ضروری است. بدیهی است که ردیابی پیشرفت شما در برابر KPI مهم است (تعیین درجه اول آن دیگر چه فایده ای خواهد داشت؟) اما پیگیری پیشرفت شما به همان اندازه ضروری است بنابراین می توانید ارزیابی کنید که در وهله اول چقدر در توسعه KPI موفق هستید.

همه KPI ها موفق نیستند. برخی از آنها اهدافی غیرقابل تحقق دارند (در مورد موارد زیر). برخی از آنها نمی توانند هدف اصلی را که قرار بود به آن برسند ، ردیابی کنند. فقط با چک کردن منظم می توانید تصمیم بگیرید که آیا زمان تغییر KPI شما فرا رسیده است.

شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) در کمپین‌های آگاهی از برند

شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) آگاهی از برند در برنامه‌های همه‌ی فعالان حوزه‌ی بازاریابی در سال ۲۰۲۰ جایگاه ویژه‌ای دارد. علت مسئله این است که افزایش آگاهی از برند، هدف اصلی ۸۹ درصد شرکت‌ها محسوب می‌شود و در این میان تنها ۴۸ درصد این شرکت‌ها به اندازه‌گیری معیارهای مربوط به برندسازی می‌پردازند.

آگاهی از برند یکی از دغدغه‌های اصلی برندها محسوب می‌شود، زیرا بیشتر مشتریان، خرید خود را از سه برندی که در لحظه‌ی خرید به خاطر آن‌ها می‌آید، صورت می‌دهند. با توجه به این مسائل داشتن تعریفی مناسب از آگاهی از برند، روش اندازه‌گیری درست و دانستن معیارهایی که باید در نظر گرفته شود از مسائل مهمی هستند که در این مطلب به آن‌ها پرداخته می‌شود.

همان‌طور که می‌دانید، روش‌های زیادی برای معرفی برند به مشتریان با استفاده از پلتفرم‌های تبلیغات دیجیتال نظیر پلتفرم‌های مدیریت تقاضای فضای نمایش تبلیغات (DSP) وجود دارد. به طور معمول، پلتفرم‌های سمت تقاضا، ابزارهایی جهت اقدام برای کمپین‌های آگاهی از برند هستند.

مزیت اصلی این پلتفرم‌ها این است که تبلیغات برنامه‌ریزی شده، قابلیت دست‌یابی به مخاطبانی گسترده را فراهم می‌کند. این بدان معنی است که دسترسی به پوشش جغرافیایی گسترده و توانایی هدف‌گیری دقیق مخاطبان، به ایجاد بهترین شکل آگاهی از برند کمک زیادی می‌کنند.

جدا از این موضوع، بخش تحلیل پلتفرم‌های مدیریت فضای نمایش تبلیغات نظیر پلتفرم برندهای دیما می‌تواند داشبوردهای قدرتمندی را برای ارزیابی عملکرد در اختیار افراد قرار دهد. استفاده از آمارهایی که این پلتفرم‌ها در اختیار تبلیغ‌کننده‌ها قرار می‌دهند می‌تواند به هدف‌گیری دقیق مهم‌ترین شاخص‌های کلیدی عملکرد برای کمپین‌های تبلیغاتی کمک کند.

شاخص‌های کلیدی عملکرد در تبلیغات آگاهی از برند: چه معیارهایی اهمیت دارند؟

به طور کلی به چه چیز‌هایی در تبلیغات، شاخص‌های کلیدی عملکرد گفته می‌شود؟ معیارهایی شاخص‌های کلیدی هستند که بینشی در مورد چگونگی عملکرد کمپین تبلیغاتی فراهم می‌کنند. پلتفرم‌های مدیریت تقاضای فضای نمایشی تبلیغات معمولاً بخش تحلیلی ویژه‌ای را در خود دارند که گزارش‌هایی را بر اساس چندین معیار و به صورت همزمان تأمین می‌کنند. این موارد شامل مسائلی نظیر: نمایش، کلیک، نرخ کلیک و غیره می‌شوند. با این حال شاخص کلیدی عملکرد اصلی برای آگاهی از برند معمولاً تعداد دفعات نمایش تبلیغ است که از کمپین تبلیغاتی صورت گرفته است.

در بسیاری موارد، زمانی که مدیران بازاریابی قصد افزایش آگاهی از برند با استفاده از تبلیغات دیجیتال برنامه‌ریزی‌شده را دارند، اهداف اضافی دیگری نظیر افزایش نرخ تبدیل یا افزایش فروش را مد نظر قرار می‌دهند. بنابراین توصیه می‌شود مدیران پیش از شروع کمپین بازاریابی به بررسی مخاطبان هدف‌گیری‌شده‌ی خود بپردازند، تا بدین ترتیب راحت‌تر بتوانند روی اهداف خود کار کنند. هنگامی که برند مخاطب خود را شناسایی کند، زمان تصمیم‌گیری در مورد نحوه‌ی تعامل آن‌ها با برند شما می‌رسد.

برای مثال، اگر شما یک استارتاپ داشته باشید یا برند جدیدی باشید که محصول یا خدمت خود را برای اولین بار عرضه می‌کند، به شناخته شدن و آگاهی مخاطبان از برند خود نیاز خواهید داشت. در عین حال، شما برای اولین بار در حال تعامل با مخاطبان هستید. برای مخاطب قرار دادن افراد جدید به اندازه‌گیری شاخص‌های کلیدی عملکرد تبلیغات نیاز خواهید داشت که به بالای قیف بازاریابی تعلق دارند. اگر هدف اصلی شما ایجاد علاقه به برند در میان مخاطبان باشد، باید به سنجش معیارهایی نظیر مشاهده‌ی کامل ویدئو (اگر می‌خواهید از شکل‌های تبلیغات ویدئویی استفاده کنید) یا تعامل با تبلیغ بپردازید.

بعد از این مرحله، می‌توانید شاخص‌های کلیدی عملکرد ثانویه را برای کمپین تبلیغاتی خود اندازه‌گیری کنید. برای مثال می‌توانید زمان صرف‌شده بر روی وب‌سایت را بررسی کنید. می‌توانید بخشی از مخاطبان را تعریف کنید که ویدئوی تبلیغاتی شما را به صورت کامل تماشا کرده‌اند، تا برای آن‌ها تبلیغات محصولات یا خدمات خود را در کمپین‌های هدف‌گیری مجدد (ریتارگتینگ) ارسال کنید.

شاخص‌های کلیدی عملکرد برای سنجش کمپین‌های تبلیغاتی:

سنجش اهداف بازاریابی برند با استفاده از شاخص‌های کلیدی عملکرد

شاخص‌های ایجاد آگاهی از برند

۱. تعداد نمایش

این که یک برند بخواهد در ایجاد آگاهی از برند در کمپین خود موفق باشد بدین معنی است که موفقیت کمپین به میزان زیادی به تعداد افرادی بستگی دارد که تبلیغات مربوط به کمپین را تماشا می‌کنند. بنابراین اگر می‌خواهید میزان آگاهی از برند ایجادشده از تبلیغات خود را بسنجید، معیار اصلی تعداد نمایش تبلیغات (یا ایمپرشن) برای افراد است.

در پلتفرم برندهای دیما، دینامیک و تعداد نمایش تبلیغات به واسطه‌ی فیلترهای زمانی نظیر روز و ساعت نشان داده می‌شوند. برای دریافت این اطلاعات، کافی است به بخش گزارش این پلتفرم مراجعه کنید و از عملکرد کمپین خود مطلع شوید.

هدف ایده‌آل در این مرحله این است که تبلیغ خود را به بیشترین تعداد از مخاطبان هدف خود نمایش دهید. به یاد داشته باشید که در نمایش تبلیغات توسط پلتفرم برندهای دیما، مخاطبان هدف‌گیری‌شده هستند، یعنی تبلیغ شما تنها برای کسانی نمایش داده می‌شود که اطلاعات آن‌ها با معیارهای هدف‌گیری تعیین‌شده از جانب شما (نوع دستگاه، موقعیت جغرافیایی، زبان و غیره) سازگاری دارد. این موضوع احتمال تبدیل این مخاطبان به مشتری و پیشگیری از نمایش تبلیغ به افرادی خارج از حیطه‌ی مخاطبان هدف را افزایش می‌دهد.

ابزارهایی برای اندازی‌گیری شاخص‌های کلیدی عملکرد

۲. کاربران منحصربه‌فرد

برای اندازه‌گیری تعداد کاربران منحصر‌به‌فرد در وب‌سایت، شما می‌توانید از ابزار تحلیل گوگل آنالیتیک استفاده کنید. اگر حساب گوگل آنالیتیک دارید، می‌توانید با دنبال کردن این مسیر به آمارهایی در مورد مراجعین منحصربه‌فرد خود دسترسی پیدا کنید: ورود به بخش Audience، و سپس باز کردن تب Overview.

جمع آوری اطلاعات از طریق گوگل آنالیتیکس

در این بخش شما می‌توانید تعداد کلی کاربران منحصربه‌فرد در طول دوره (که انتخاب کرده‌اید) و تعداد کاربرانی که برای اولین بار وب‌سایت شما را مشاهده کرده‌اند، ببینید. همچنین می‌توانید کمپین‌های خود در تبلیغات گوگل ادز و فیس بوک را نیز در گوگل آنالیتیک مشاهده کنید تا بدین ترتیب تعداد کاربران جدیدی که از هر کمپین وارد شده‌اند مشخص و مقایسه شوند.

۳. نرخ کلیک CTR

نرخ کلیک نسبت تعداد کلیک به نمایش‌های تبلیغ را نشان می‌دهد. این عدد می‌تواند از طریق این فرمول محاسبه شود: تعداد کلیک تقسیم بر تعداد دفعات نمایش.

در پلتفرم‌های مدیریت تبلیغات نظیر پلتفرم برندهای دیما، شما می‌توانید به صورت خودکار نرخ کلیک را در بخش گزارش و تحلیل مشاهده کنید. هر چه نرخ کلیک بالاتر باشد، بدین معنی است که تعامل کاربران با کمپین بهتر بوده‌است و مخاطبان توانسته‌اند با کمپین ارتباط بهتری برقرار کنند.

نکته‌ی تخصصی

هر چه نمایش (ایمپرشن) کمپین بیشتر باشد، کاربران منحصربه‌فرد بیشتری وارد وب‌سایت شما می‌شوند، و بدین ترتیب شاخص‌های کلیدی عملکرد مربوط به آگاهی از برند بهتر خواهند شد. در مرحله‌ی آگاهی از برند، استفاده از فرمت‌هایی توصیه می‌شود که به افزایش آگاهی از برند کمک می‌کنند، فرمت‌هایی نظیر تبلیغات بنری، تبلیغات ویدیویی و تبلیغات در تلویزیون‌های اینترنتی.

شاخص‌های ایجاد علاقه در کمپین‌های برندسازی

۱- مدت زمان تماشا و نرخ تکمیل تماشای ویدئو

این معیارها، شاخص‌های ایجاد علاقه به برند در قیف بازاریابی هستند، زیرا این شاخص‌ها بینشی در مورد نحوه‌ی تعامل کاربران با تبلیغات فراهم می‌کنند. اگر کاربران به صورت فعال به تعامل با ویدئوها بپردازند یا ویدئوها را به طور کامل تماشا کنند (تکمیل صددرصدی ویدئو)، این موضوع نشان می‌دهد که آن‌ها توانسته‌اند با تبلیغ ارتباط برقرار کنند و تمایل به خرید بالایی دارند.

برای بالا بردن شاخص‌های کلیدی عملکرد و معیارهای تبلیغات در مرحله‌ی ایجاد علاقه، توجه به رهگیری نحوه‌ی تعامل کاربران با تبلیغات اهمیت دارد. بدین جهت، بازاریابان می‌توانند از ابزارهای رهگیری پلتفرم‌های مدیریت تبلیغات و یا ابزارهای ثانویه‌ی شرکت‌های دیگر برای رهگیری وضعیت مشاهده‌ی تبلیغات خود استفاده کنند.

۲- مدت زمان صرف‌شده در وب‌سایت

اگر مشتریان با محصول یا خدمت یک برند آشنایی داشته باشند، مدت زمانی که در لندینگ‌پیج یا صفحات تبلیغ‌شده‌ی آن برند سپری می‌کنند افزایش پیدا می‌کند. در این مرحله، مشتریان به بررسی دقیق پیشنهاد ارائه‌شده، مقایسه با گزینه‌های دیگر و آماده‌سازی برای تصمیم‌گیری نهایی می‌پردازند.

شما می‌توانید نحوه تعریف یک KPI با استفاده از گوگل آنالیتیک، دینامیک تعامل مخاطبان با صفحات خود را بررسی کنید. برای این کار کافی است وارد بخش Behavior و پس از آن تب Overview شوید تا در این بخش زمان متوسط صرف‌شده در صفحه و نرخ پرش از صفحات را مشاهده کنید.

آمار نشان می‌دهد که افراد به طور متوسط دو دقیقه از زمان خود را درون وب‌سایت‌ها صرف می‌کنند. به همین ترتیب، شما می‌توانید زمان صرف‌شده در صفحات برای هر صفحه‌ی وب مشخص را مشاهده کنید. اگر زمان صرف‌شده در صفحات بیش از حد کوتاه باشد، بدان معنی است که شما به بهبود محتوا نیاز خواهید داشت.

مشاهده اطلاعات حاصل از لینک‌های مختلف در گوگل آنالیتیکس

نکته‌ی تخصصی

برای افزایش علاقه‌ی کاربران به برند خود، پیشنهاد می‌شود از تبلیغات نمایشی، تبلیغات همسان و ویدئوهای تعاملی نظیر فرمت‌های تعاملی و جایزه‌دار استفاده کنید. این انواع تبلیغات به شما کمک می‌کنند که توجه کاربران را در مرحله‌ی ایجاد علاقه به برند خود جلب کنید. فرمت‌های تعاملی نظیر این موارد، بهترین گزینه‌ها برای افزایش توجه مخاطبان به برند شما هستند.

شاخص‌های تبلیغات دیجیتال برای تبدیل کاربران به مشتری

۱. تعداد کلیک

در کمپین‌های آگاهی از برند معیار سنجش می‌تواند تعداد کلیک انجام‌شده باشد. چنین معیاری به شما کمک می‌کند که تعداد کلیک‌های ایجادشده از تعداد کل نمایش‌های ایجادشده در دوره‌ی مورد نظر خود را مشاهده کنید.

برای کمپین‌های تبلیغاتی CPM، این معیار نشان می‌دهد که تبلیغ‌کننده توانسته چه تعداد کلیکی از ۱۰۰۰ نمایش به‌دست آورد. مشابه نرخ کلیک، این روش نیز به طور خودکار از جانب پلتفرم‌های مدیریت تبلیغات نظیر پلتفرم‌های دیما محاسبه و در گزارش‌ها به تبلیغ‌دهنده اطلاع داده می‌شود.

۲. فروش

این معیار، به ساده‌ترین شکل ممکن به اندازه‌گیری آگاهی از برند کمک می‌کند. اگر می‌خواهید معیار فروش را ارزیابی کنید، می‌توانید از گوگل آنالیتیک استفاده کنید. برای این کار کافی است به تنظیم گزارش عملکرد فروش (sales performance report) بپردازید. بعد از انجام این کار، می‌توانید درآمد کلی ایجادشده، تغییرات نرخ تبدیل مشتریان و متوسط ارزش سفارشات را در طول دوره مشاهده کنید.

استفاده از فروشش به عنوان معیار سنجش عملکرد از طریق گوگل آنالیتیکس

نکته‌ی تخصصی

اگر تلاش‌های قبلی شما برای افزایش آگاهی از برند و ایجاد تعامل بیشتر به خوبی صورت گرفته باشند، مخاطبان هدف شما احتمالاً به تکمیل خرید خواهند پرداخت. در این مرحله، بهینه‌سازی کمپین تبلیغاتی می‌تواند به تشویق مخاطبان برای انجام خرید نهایی کمک کند، به همین دلیل پیشنهاد می‌شود که از تبلیغات همسان استفاده کنید و از رسانه‌های متفاوت برای هدف‌گیری مجدد کمپین‌های خود بهره ببرید.

معیارهای شاخص‌های کلیدی عملکرد و تاکتیک‌های مربوط به آن‌ها در تبلیغات

اهدافشاخص کلیدی عملکرد (KPI)تاکتیک‌ها
ایجاد آگاهی از برند/ افزایش ترافیک
برای دست‌یابی به شناخت و یادآوری بیشتر در ذهن مخاطبان، یافتن کاربران جدید
نرخ کلیک
دفعات نمایش
تعداد کاربران منحصربه‌فرد
تبلیغات نمایشی
تبلیغات ویدئویی
تبلیغات در تلویزیون‌های اینترنتی
ایجاد علاقه در مشتریان
تثبیت موقعیت برند به عنوان کانون توجه و متخصص این حوزه
نرخ مشاهده و تماشای کامل ویدئو
زمان صرف‌شده در وب‌سایت
تبلیغات نمایشی
تبلیغات همسان
ویدئوهای جایزه‌دار
تبلیغات تعاملی
تبدیل مشتریان
افزایش فروش و نرخ تبدیل مشتریان نهایی
تعداد کلیک
میزان فروش
تبلیغات همسان
هدف‌گیری مجدد مخاطبان

کلام پایانی

پلتفرم‌های مدیریت تبلیغات دیجیتال، ره‌گیری شاخص‌های کلیدی عملکرد کمپین‌های تبلیغاتی را ساده کرده‌اند. این پلتفرم‌ها حجم زیادی از اطلاعات را تحلیل می‌کنند و گزارش‌های اختصاصی لحظه‌ای را در اختیار افراد قرار می‌دهند.

مهم‌ترین شاخص کلیدی عملکرد در کمپین‌های آگاهی از برند تعداد نمایشی است که این پلتفرم‌ها در دوره‌ی تبلیغات در اختیار تبلیغ‌دهنده‌ها قرار می‌دهند. زمانی که محصول یا خدمت به خوبی از جانب مشتریان شناخته می‌شود، ره‌گیری نحوه‌ی عملکرد کلی کمپین، نحوه‌ی تعامل کاربران با تبلیغات و میزان فروش و کلیک‌های ایجاد شده اهمیت پیدا می‌کنند.

با انتخاب شاخص‌های کلیدی عملکرد مناسب برای کمپین‌های تبلیغاتی بر اساس مرحله‌ای که مشتری در آن قرار دارد و انجام بهینه‌سازی‌های استراتژیک، شما قادر نحوه تعریف یک KPI خواهید بود از حداکثر شدن بهره‌برداری از پتانسیل‌های کمپین خود اطمینان حاصل کنید.

آماده‌ی شروع کمپین افزایش آگاهی از برند خود هستید؟ همین حالا برای مشاوره‌ی رایگان با کارشناسان دیما تماس بگیرید.

KPI چیست و چرا مهم است؟!

KPI چیست

در دنیای تجارت و کسب‌وکار، یکی از مفاهیم بسیار مهم، شاخص‌های کلیدی عملکرد یا همان KPI است. KPI برای هر شرکت یا کسب‌وکاری منحصر به‌فرد است و تعیین‌کننده میزان دستیابی به اهداف تجاری و مقیاسی از پیشرفت آن کسب‌وکار است. شاخص‌ کلیدی عملکرد با هدف‌گذاری برای تجارت شما، کمک می‌کند تا بدانید چه هنگام شرکت شما از مسیر صحیح تجاری خود، منحرف شده‌است و به همین دلیل هدف KPI، بهبود سلامت سازمانی است. به همین دلیل هر فردی که در بخش بازاریابی کار می‌کند، باید بداند KPI چیست و چرا مهم است و برای هر بخش از فعالیت‌های مختلف یک کسب‌وکار، KPI در نظر گرفته شده، چیست. در این مطلب از تسکولو می‌خواهیم هرآنچه نیاز است از اهمیت و کاربرد KPI بدانید را توضیح دهیم؛ پس برای پیشرفت در کار تیمی خود، تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.

مفهوم و تعریف KPI چیست؟!

KPI یا شاخص کلیدی عملکرد، معیاری است که شرکت‌ها براساس آن میزان تحقق و عملی‌ شدن اهداف عملیاتی و استراتژیک خود را بررسی می‌کنند. KPI هر کسب‌وکاری منحصر به‌فرد است و براساس اولویت‌های فردی یا عملکردی همان سازمان طراحی می‌شود و به‌طور کلی KPIها در جهت اهداف و استانداردهای کلی هر کسب‌وکار و صنعت تعیین می‌شوند و برای هدف‌گذاری آن استفاده می‌شوند.

ویژگیهای اصلی KPI

هر شاخص کلیدی عملکردی ۳ ویژگی اصلی دارد که برای تعیین و هدف‌گذاری صحیح در هر سازمانی باید به این ویژگی‌ها توجه شود. ویژگی‌های KPI شامل موارد زیر است:

  • کمی بودن KPI: باید بتوان شاخص کلیدی عملکردی را به‌صورت عددی تعیین نمود و به کمک آن میزان پیشرفت را بررسی کرد.
  • کاربردی بودن KPI: برای تعیین این شاخص‌ها، باید فرآیندهای موجود در شرکت یا کسب‌وکار را مدنظر قرار داد تا KPI تعیین شده با این فرآیندها منطبق باشد و از این طریق برای آن کسب‌وکار، کاربردی باشد.
  • قابل اقدام بودن KPI: باید بتوان از شاخص‌های تعیین شده، به‌صورت عملی استفاده کرد تا نحوه تعریف یک KPI تغییراتی که نیاز است را در فرآیندها و اقدامات اعمال کرد.

برای آن‌که KPI تعیین شده مؤثر باشد، باید بر اساس داده‌های قابل اجرا و قانونی باشد و باید در راستای اهداف تجاری آن کسب‌وکار باشد و بستر دست‌یابی به آن اهداف را فراهم کند.

یکی از نکات مهم که باید در تعیین شاخص کلیدی عملکردی به آن توجه کنیم، این است که باید به گونه‌ای تعریف شود که عوامل خارج از کسب‌وکار و شرکت که کنترلی روی آن‌ها نداریم، نتوانند در KPI دخالت داشته باشند. یکی دیگر از نکات مهم این است که هر KPI باید بازه‌ زمانی مشخصی داشته باشد که در طول آن بازه زمانی، نقاط کنترلی تعریف شوند تا میزان دست‌یابی به KPI، مورد بررسی قرار گیرد.

KPI چیست

چرا تعیین KPI برای شرکتها و کسبوکارها اهمیت دارد؟!

بسیاری از شرکت‌ها، با وجود آن‌که وظایف مشخصی را برای اعضای تیم تعیین کرده‌اند و کار تیمی منسجم و فعالی دارند، اما به اهدافی که تعیین شده‌اند، نمی‌رسند و نمی‌توانند مشکلات خود را متوجه شوند تا برای آن‌ها راه‌حلی پیدا کنند. به همین دلیل است که تنها هدف‌گذاری و کار تیمی اهمیت ندارد، بلکه باید شاخص کلیدی عملکردی نیز تعیین شود تا براساس آن، مشخص شود تا چه حد فعالیت‌های انجام شده و نتایج به‌دست آمده، در راستای اهداف شرکت است.

برای آن‌که اهمیت تعیین KPI برای کسب‌وکار را متوجه شوید، در ادامه به چند مورد مهم اشاره کرده‌ایم که به شما کمک می‌کند تا بدانید اهمیت تعیین KPI چیست؟!

نظارت بر پیشرفت شرکت

با تعیین چند KPI ساده همچون شاخص کلیدی عملکردی درآمد، مشتریان، کارمندان، فرآیندها و. می‌توانید میزان پیشرفت شرکت را تحت کنترل داشته باشید و در نتیجه سبب افزایش درآمد کسب‌وکار خود شوید.

میزان دستیابی به اهداف شرکت

مسیر دسترسی به اهداف کلی نحوه تعریف یک KPI که مدیر ارشد شرکت یا کسب‌وکار آن را تعیین می‌کند را می‌توان با تعیین چند KPI ساده‌تر نمود و در نتیجه همواره اقدامات کارکنان، در مسیر همان اهداف باشد و انرژی آن‌ها برای اهداف حاشیه‌ای هدر نرود. شاخص‌های کلیدی عملکردی همچون شاخص کیفیت، شاخص بهره‌‌وری، شاخص سود‌آوری و. برای نشان دادن میزان دست‌یابی به اهداف، مناسب هستند.

برای مدیریت کسب‌وکارها، این کتاب‌ها را بخوانید!

بررسی اقدامات کارکنان

با تعیین شاخص‌های کلیدی عملکردی صحیح، می‌توان بازده کاری کارکنان را مورد بررسی قرار داد و این کمک می‌کند تا نه‌تنها میزان زمان و نیروی صرف شده بر روی پروژه‌های متفاوت را بررسی کنید و بتوانید برای پروژه‌های آینده پیش‌بینی صحیحی داشته باشید؛ بلکه نشان‌دهنده این است که آیا هزینه‌های پرداخت شده، همچون اضافه‌کاری، در محل درستی خرج شده است یا خیر. KPIهایی که به بررسی اقدامات کارکنان کمک می‌کند، شامل ساعت کاری، درآمد ایجاد شده، اضافه‌کاری و وضعیت تکمیل پروژه‌ها است.

شاخصهای مرتبط با مشتریان

نه‌تنها نیروهای داخلی و اهداف شرکت اهمیت دارند؛ بلکه در تعیین KPI باید بخش مرتبط با مشتریان را نیز در نظر گرفت. شاخص‌هایی که برای مشتریان تعیین می‌شوند، نشان‌دهنده میزان جذب مشتریان، درآمد حاصل از آن‌ها و همچنین هزینه‌ای است که برای جذب مشتریان صرف شده است.

شاخصهای عملیاتی شرکت

تعیین KPI یک روش عالی است که کمک می‌کند تا مدیران بتوانند از بخش‌های عملیاتی پروژه اطلاعات درستی در دست داشته باشند و به کمک آن، به‌صورت روزانه، فرآیندها را بررسی کنند. به همین دلیل است که برای امور مالی، کارکرد کارکنان، تولید (در کسب‌وکارهایی که فرآیندهای تولید محصول دارند) و همچنین بازاریابی، KPIهایی تعیین می‌شود.

آسانتر شدن رسیدگی به امور مالی

با آگاهی دقیق از این مسئله که KPI چیست، می‌توان از آن برای رسیدگی به امور مالی نیز استفاده نمود و میزان درآمدها و پرداختی‌ها را به‌طور منظم کنترل کرد. به این طریق، رسیدگی به مسائل مالی به‌صورت سالانه انجام نمی‌شود و در نتیجه به‌سرعت می‌توان به مشکلات به‌وجود آمده پاسخ داد.

اندازهگیری میزان پیشرفت کارها

این مورد با میزان دست‌یابی به اهداف متفاوت است. در حقیقت چنانچه یک شرکت، برنامه منظمی داشته باشد، می‌تواند با یک استراتژی منطقی، میزان درآمد، تعداد کارکنان و. را در ابتدای هرسال تعیین نماید و سپس با تعیین شاخص‌های عملکردی مناسب در بازه‌های زمانی هفتگی، ماهانه و سه ماهه، میزان نزدیک شدن به اهداف سالانه را بررسی کند.

برای موفقیت در کسب‌وکار با برنامه‌ریزی روزانه این مطلب را بخوانید!

رفع سریعتر مشکلات

همان‌طور که با تعیین شاخص عملکردی برای هزینه‌ها و اقدامات کارکنان، کمک می‌کند تا در بازه‌های زمانی کوتاه‌تری، فرآیندها بررسی شوند؛ تعیین KPI برای پروژه‌ها نیز سبب بررسی منظم آن‌ها می‌شود و در نتیجه بروز هر مشکلی به سرعت تشخیص داده می‌شود. همچنین با بررسی گزارش‌کارهای قدیمی، می‌توان بروز مشکلات را پیش‌بینی کرده و اقدامات و تمهیدات لازم را ایجاد نمود.

پیشبینی وضعیت و تغییر مسیر

استفاده از KPI و گزارش‌کارهایی که منطبق با آن‌ها تنظیم می‌شود، در یک بازه زمانی طولانی‌تر، می‌تواند اطلاعات مفیدی را در دسترس کسب‌وکارها قرار دهد. برای مثال چنانچه شرکتی در حال رکود باشد، بررسی شاخص‌های کلیدی عملکردی و تعیین چند شاخص برای دستیابی و تحقق آن‌ها، کمک می‌کند که مسیر مالی و کاری شرکت تغییر کرده و از حالت رکود خارج شود.

همچنین بررسی کلی گزارش‌کارها و KPIها، کمک می‌کند تا زمان‌های منظم و قابل پیش‌بینی که شرکت دارای فروش یا فشار کاری کمتری است، شناسایی شود تا از این زمان‌ها، برای فعالیت‌های دیگر همچون آموزش و تبلیغات و. استفاده شود.

چگونه KPI تعیین کنیم؟!

تعیین KPI فرآیندی است که نیاز به مطالعه و دانش کافی دارد؛ با نحوه تعریف یک KPI این‌حال می‌توان آن را در مراحلی، به‌طور کلی، خلاصه کرد. برای انتخاب شاخص‌های کلیدی عملکرد، باید عواملی که رهبر تیم در مدیریت سازمان استفاده می‌کند، در نظر گرفته شود.

در مرحله بعد، باید بررسی کنید که آیا این عوامل با توجه به استراتژی‌های اعلام شده، به ارزیابی میزان پیشرفت شرکت کمک می‌کند یا خیر. در نهایت، باید اطمینان حاصل کنید که KPIهایی که تعیین کرده‌اید، به اندازه کافی واضح و ساده هستند تا برای افرادی که گزارش‌کارها را بررسی می‌کنند، به سادگی قابل درک باشند. این به افرادی که در داخل یا خارج از شرکت حضور دارند، کمک می‌کند تا بتوانند ارزیابی صحیحی از فرآیندهای شرکت داشته باشند.

هنگام تعیین KPI، چند نکته را به خاطر داشته باشید. با وجود آن‌که هر صنعت و کسب‌و‌کاری استانداردهای خاص خود را دارد، این بدان معنا نیست که باید KPIهایی که تعیین می‌کنید، لزوما مشابه با شاخص‌های کلیدی عملکردی رقبای شما باشد. در حقیقت باید میزان مرتبط بودن این شاخص‌ها، با کسب‌وکار و واحدهای عملیاتی شرکت خود را بسنجید.

نکته مهم دیگر این است که نمی‌توان عدد دقیقی را برای تعیین تعداد KPI یک شرکت تعیین نمود. با این‌حال، به‌طور کلی، در مشاغل مختلف تعداد شاخص‌ها بین چهار تا ده مورد است. به دلیل اهمیت KPI در پیشرفت کسب‌وکار، بهتر است به‌جای در نظر گرفتن تعداد شاخص‌های تعیین شده، میزان کارآمدی آن‌ها را مورد بررسی قرار دهید و بر این اساس، KPIهای خود را انتخاب کنید.

با تعیین KPI، مشکلات ناشناخته را حل کنید!

همان‌طور که در این مطلب صحبت کردیم، تعیین KPI درست، نه‌تنها سبب هدف‌گذاری صحیح و کار تیمی بهتر می‌شود؛ بلکه کمک می‌کند تا در صورت بروز مشکل، بتوانید آن‌ها را سریع‌تر تشخیص دهید و حتی قدرت پیش‌بینی برخی مشکلات را برای شما ایجاد می‌کند. تعیین نحوه تعریف یک KPI KPI، تنها مسئله مهم نیست، بلکه بررسی و گزارش‌دهی مناسب آن‌ها اهمیت بیشتری دارد. با توجه به حجم بالای کاری بسیاری از کسب‌وکارها، بررسی گزارش‌کارها به‌صورت منظم دشوار است. به همین دلیل تسکولو این مشکل را برای شرکت‌ها و کسب‌وکارها رفع نموده است.

با انتخاب شاخص‌های کلیدی عملکردی صحیح، می‌توانید از کارکنان خود بخواهید تا گزارش‌کار خود را به‌صورت منظم و با توجه به KPI تعیین شده برای آن‌ها، در تسکولو ثبت کنند. این فرآیند، نه‌تنها نظم فعالیت‌ها در کار تیمی را افزایش می‌دهد؛ بلکه به شما کمک می‌کند تا به‌صورت روزانه یا در فواصل زمانی منظم، در جریان فعالیت‌ها باشید. با تسکولو، می‌توانید به‌راحتی هدف‌گذاری کنید و به اهداف تعیین شده، برسید.

اهمیت تعیین KPI در یک نگاه

تعیین شاخص‌های عملکردی در کسب وکارها و شرکت‌ها اهمیت بسیاری دارد. چنانچه تجربه رکود در کسب‌وکار خود را داشته‌اید، ولی نمی‌دانید علت آن چه بوده است، بررسی KPIها و گزارش‌کارهای منطبق با آن‌ها، به شما در این زمینه کمک می‌کند. تعیین KPI مناسب به شما کمک می‌کند تا بتوانید مشکلات ایجاد شده در کسب‌وکار خود را پیدا کنید و حتی آن‌ها را پیش‌بینی کنید و در نتیجه به‌سرعت آن‌ها را رفع نمایید.

مزایای استفاده از KPI شامل بررسی میزان دست‌یابی به اهداف تعیین شده در شرکت، نظارت بر پیشرفت شرکت، بررسی اقدامات کارکنان، بررسی مشتریان کسب‌وکار، بررسی وضعیت عملیاتی شرکت، نظارت بهتر بر امور مالی، پیش‌بینی و رفع سریع‌تر مشکلات و اندازه‌گیری میزان پیشرفت فرآیندها است.

برای تعیین KPI، باید ابتدا عواملی که رهبر تیم برای مدیریت استفاده می‌کند را بررسی نمود، سپس چنانچه این عوامل منطبق با استراتژی‌های اعلام‌شده برای شرکت است، آن‌ها را به عنوان KPI قرار دهید. حتما توجه کنید که KPIها کاملا واضح باشند تا بررسی گزارش‌کارها، آسان‌تر صورت بگیرد.

شاخص عملکرد یا KPI چیست؟راهنمای ساخت یک KPI فوق حرفه ای!

اگر کسب و کاری دارید، آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که چقدر خوب می‌شود بتوانید تشخیص دهید دقیقاً کجای کار هستید؟ آیا در حال حال حاضر مسیر درستی را انتخاب کرده‌اید، یا خیر؟ چقدر دیگر باید انرژی و زمان بگذارید تا به اهدافتان دست پیدا کنید؟ اگر دانستن دقیق پاسخ این …

اگر کسب و کاری دارید، آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که چقدر خوب می‌شود بتوانید تشخیص دهید دقیقاً کجای کار هستید؟ آیا در حال حال حاضر مسیر درستی را انتخاب کرده‌اید، یا خیر؟ چقدر دیگر باید انرژی و زمان بگذارید تا به اهدافتان دست پیدا کنید؟ اگر دانستن دقیق پاسخ این سؤال‌ها در کسب و کارتان، رؤیایی به نظر می‌رسد، تنها به دلیل آن است که شاخص‌ KPI را نمی‌شناسید. اما اصلاً نگران نباشید؛ چرا که قرار است همه چیز را فرا بگیرید. بنابراین اگر می‌خواهید:

  • بدانید شاخص KPI چیست؟
  • تفاوت آن با KPR را بدانید
  • چگونه KPI منحصر به فرد کسب و کار خودتان را داشته باشید

به خواندن ادامه دهید و آژانس دیجیتال مارکتینگ تاس را تا انتهای این مطلب، همراهی کنید:

Table of Contents

شاخص KPI چیست؟

KPI، مخفف شده‌ی عبارت Key Performance Indicator به معنای شاخص کلیدی عملکرد است که از آن با عنوان یک متغیر اندازه‌گیری یاد می‌شود. متغیری که بزرگترین هدفش آن است که به شما نشان دهد، تا چه برای رسیدن به اهداف کلیدی و مهم کسب و کارتان، موفق بوده‌اید. الان که با تعریف شاخص KPI آشنا شدید، ذهنتان به سمت و سوهای مختلفی رفته‌است و ما هم این احتمال را از قبل داده‌ایم!

در واقع، ممکن است برای درک این معنا، ذهنتان به سمت تعریف دیگری از شاخص بروید. بنابراین، بهتر است پیش از هر چیز، تفاوت بین شاخص کلیدی یا همان KPI و شاخص نتیجه را بدانید.

تفاوت شاخص کلیدی KPI با شاخص کلیدی نتیجه (KRI) در چیست؟

یکی از مهمترین ویژگی‌های شاخص کلیدی عملکرد که باید به آن توجه داشته باشید، آن است که دقیقاً مشابه اسمش، برای ارزیابی عملکرد شما به کار می‌رود و هیچ ربطی به نتیجه‌هایتان ندارد! به عنوان مثال، سودی که کرده‌اید، میزان فروشتان و یا هر نتیجه دیگری که به دنبال آن هستید، هیچ ربطی به KPI ندارد. این موارد به شاخص کلیدی نتیجه یا همان KRI بر می‌گردد.

ممکن است با خودتان بگویید، چرا شاخص کلیدی عملکرد، به نتایج کاری ندارد؟ جواب این سؤال واضح است! نتایجی که بدست می‌آورید، حاصل چندین اقدام هستند؛ این در حالی است که KPI تنها یکی از عملکردهایتان را مورد بررسی قرار می‌دهد.

در واقع، برای درک بهتر اسن تفاوت، خوب است بگوییم KPI به شما می‌گوید، چه کاری را باید انجام دهید؛ اما KRI نتایجتان را به شما نشان می‌دهد.

شاخص KPI

با استفاده از شاخص KP می‌توان وجوه مختلف پیشرفت یک کسب و کار را تحلیل نمود.

چگونه یک شاخص KPI حرفه ای داشته باشیم؟

ای روزها، دنیای کسب و کارها به گونه ای است که داده‌هایی که در اختیار دارند، بسیار زیاد است؛ از این رو ممکن است برای انتخاب شاخص کلیدی عمکرد اشتباه عمل کنیم یا مواردی را انتخاب کنیم که کمکی به پیشرفت کسب و کارمان نمی‌کنند. کسب و کارهای زیادی هستند که شاخص‌های مشهور زمینه خودشان را برای بررسی انتخاب می‌کنند، بدون آنکه بدانند آیا واقعاً به نفعشان تمام می‌شود یا خیر!

از این رو، در این بخش از مطلب، می‌خواهیم بگوییم چطور باید یک KPI فوق حرفه ای، مختص کسب و کار خودتان تهیه کنید؟

هدفتان چیست؟

اولین قدمی که برای تعیین شاخص KPI باید بردارید، آن است که هدف اصلی کسب و کارتان را به‌طور واضح مشخص کنید. به عنوان مثال، این هدف ممکن است افزایش کیفیت باشد. بعد از تعیین، باید به این فکر کنید که کسب و کارتان، چگونه می‌تواند به این هدف دست پیدا کند؟

شاخص عملکرد یا KPI چیست؟راهنمای ساخت یک KPI فوق حرفه ای!

برای هر قدم، یک شاخص KPIداشته باشید

از آنجایی که معمولاً اهداف کسب و کارها، بزرگ هستند و برای رسیدن به آنها باید چندین فعالیت را همزمان انجام دهید. همچنین از آنجایی که گفتیم KPI تنها عملکردتان در یک زمینه را مورد بررسی قرار می‌دهد، پس باید چه کرد؟ در چنین شرایطی، برای هر قدمی که باید برای تحقق هدفتان بردارید، یک KPI خاص تعیین کنید. ب ه عنوان مثال، یکی از کارهایی که باید برای افزایش کیفیت انجام دهید، کاهش دادن تولید ضایعات است.

بخش های مختلف شاخص KPI

بهتر است با انواع شاخص‌های کلیدی عملکرد آشنا شویم:

  • ورودی‌ها: ورودی‌ها در واقع اطلاعاتی به شما می‌دهند که متوجه می‌شوید چه مقدار از چه نوع منبعی با چه کیفیت صرف رسیدن به اهداف شده است.
  • فرآیند: در این بخش کیفیت‌های فرایندهای اجرایی بررسی می‌شود.
  • خروجی‌ها: خروجی‌های در واقع نتایج به دست آمده است که باید ببینیم برای تحقق آنها چقدر کار کرده‌ایم.
  • نتایج: این نوع KPI با هدف بررسی نتایج به دیست نحوه تعریف یک KPI آمده تعریف می‌شود.
  • پروژه: در این بخش مراحل پیشرفت، اتمام یا نواقص پروژه بررسی می‌‌شود.
    نکته بسیار مهم این است که گاهی اوقات تعداد شاخص‌های کلیدی عملکرد گاهی آنقدر زیاد می‌ شود که تصور می‌کنیم دچار سردرگمی شده‌ ایم و نمی‌ توان KPIهای درستی تعریف کنیم.
    در گام اول برای اینکه بتوانید به درستی مشخص کنید کدام شاخص‌های کلیدی عملکرد مناسب شماست و به دنبال چه چیزی هستید. برای این کار بهتر است به دنبال جواب سوالات زیر باشید:
  • دنبال چه نتایجی هستیم؟ این نتایج می‌ تواند شامل درآمد، فروش بیشتر، سهام بازار، افزایش کلیک، افزایش، افزایش فالوئر و… باشد.
  • این نتایج چه اهمیتی برای ما دارد؟ باید مشخص کنید که چرا رسیدن به این نتایج مهم است.
  • برای سنجش مسیر پیشرفت باید چه چیزی را اندازه‌گیری کنیم؟ باید روش‌های ارزیابی، کمی یا کیفی بودن اطلاعات و آمار، نحوه تحلیل، ابزارهای تحلیلی و… را مشخص کنید.
  • چگونه به این نتایج برسیم؟ باید ببینیم کدام کمپین‌ ها و ابزارهای تبلیغاتی بیشتر به ما کمک می‌کند.
  • مسئول رسیدن به این نتایج چه افرادی هستند؟ باید مشخص کنیم که کدام فرد، افراد یا بخش‌ ها در رسیدن به اهداف و نتایج مطلوب مسئول هستند.
  • چطور متوجه شویم که به نتایج مطلوب رسیده‌ایم؟ باید معیارهای مشخصی را از ابتدا تعریف کنید تا براساس استانداردها بسنجید که آیا به نتایج دلخواه رسیده‌ اید.

عملکردتان را بررسی کنید

بعد از تعیین KPI، باید به این فکر کنید که چطور قرار است آن را پیاده‌سازی کنید؟ هر چیزی یک، نرخی دارد. این نرخ را برای KPIتان در نظر بگیرید. بنابراین، در نهایت، کاهش نرخ ضایعات، شاخص کلیدی عملکرد شما خواهد بود. یادتان باشد، در تعیین شاخص کلیدی عملکرد، همه چیز باید واضح و شفاف باشد.

به نحوه تعریف یک KPI نحوه تعریف یک KPI عنوان مثال، تعیین کنید که تا انتهای سه ماه آینده، نرخ ضایعاتتان را به اندازه 20% کاهش دهید.

شاخص عملکرد

بعد از تعیین KPI، باید به این فکر کنید که چطور قرار است آن را پیاده‌سازی کنید.

سوالاتی که ساختن KPIتان را دقیق تر می‌کند

در ادامه، با سوالاتی آشنا می‌شوید که پاسخ به آنها، برای داشتن یک KPI قوی تر، به شما کمک زیادی می‌کند. در واقع این سوالات به شما کمک می‌کنند تا با پاسخ به آنها، شاخص کلیدی واضح تری برای کسب و کارتان تعیین کنید و موفق تر عمل کنید.

این سؤال‌ها که در بخش قبلی نیز به آن اشاره کردیم؛ عبارتند از:

  • KPI شما دقیقاً قرار است چه چیزی را اندازه‌گیری کند؟
  • چرا این نتیجه از شاخص کلیدی عملکرد، تا این اندازه برایتان مهم است و باید آن را محقق کنید؟
  • داده‌هایتان از کجای می‌آیند؟
  • هر چند وقت یکبار قرار است میزان KPIتان را مورد بررسی قرار دهید؟
  • KPI برای کدام بخش از کسب و کارتان مورد استفاده قرار می‌گیرد؟
  • بهترین و بدترین حالت ممکن برای هدف KPIتان چیست؟
  • چه کسی مسئول این کار است؟
  • و …

موثرترین انواع KPI برای وبسایت‌ها

در این بخش چند نمونه از مهم‌ترین و موثرترین KPI هایی که مارکترها استفاده می‌کنند را بررسی می‌کنیم:

۱. شاخص عملکرد نرخ تبدیل

این که سایت شما بازدید کننده‌های زیادی داشته باشد، صدالبته خبر خوبی است. اما نمی‌تواند از پس پرداختن حقوق کارمندان یا اجاره محل کارتان بربیاید. یکی از مهم‌ترین شاخص‌هایی که برای صاحبان کسب و کار داری اهمیت است نرخ تبدیل یا Conversion rate است. در نظر گرفتن شاخص نرخ تبدیل می‌تواند به شما کمک کند بفهمید که چرا با وجود کاربران زیادی که به سایت شما سر می‌زنند درآمد شایانی رقم نزده‌اید. در نظر داشته باشید که تبدیل تنها محدود به فروش محصول نشده و هرنوع دیگر از تبدیل از جمله عضویت در خبرنامه، دانلود فایل یا ثبت نام برای یک وبینار نیز می‌تواند نرخ تبدیل را تشکیل بدهد. نرخ تبدیل از فرمول زیر محاسبه می‌شود:

شاخص عملکرد یا KPI چیست؟راهنمای ساخت یک KPI فوق حرفه ای!

۲. شاخص KPI سرنخ‌های فروش

این شاخص از شاخص‌های کیفی بوده و تعیین می‌کند سرنخ‌هایی که برای فروش در وبسایت خود طراحی کرده‌اید تا چه حد اثربخش بوده‌اند. درواقع می‌توان گفت که این شاخص زیرمجموعه نرخ تبدیل بوده و برای دست‌یابی به عدد بایستی در فرمول قسمت قبل جای آیتم تعداد تبدیل را با میزان خرید پرکنید. اگر تعداد کلیک سایت شما بالا بوده اما با رقم خرید‌های انجام شده قابل مقایسه نیست، باید بدانید که احتمالا سرنخ‌های خوبی را برای هدایت به سمت فروش درنظر نگرفته اید و بایستی بازنگری انجام بدهید..

۳. شاخص‌ عملکرد معیارهای رفتاری

نوع رفتار کاربران در وبسایت شما موردی است که همواره بایستی مورد بررسی قرار بگیرد. این که کاربران چه زمانی را در سایت شما سپری می‌کنند می‌تواند تعیین کننده میزان رضایت آن‌ها باشد. اگر محتوایی تولید کرده‌اید که خواندن آن از ابتدا تا انتها ۶ دقیقه زمان می‌برد اما کاربران به طور میانگین ۳۰ ثانیه بیشتر به آن اختصاص نمی‌دهند، یعنی یک جای کار می‌لنگد و نیاز به بررسی دارد. رفتار دیگری که بایستی همواره مدنظر قراربگیرد، حضور بازدیدکنندگان جدید در وبسایت است. این که درصدی از مشتریان شما به مشتریان دائمی تبدیل شده و بارها و بارها خرید انجام بدهند، نکته مثبتی است. اما در کنار این مشتریان دائمی وبسایت همواره بایستی کاربران جدید را نیز به خود جذب کند.

۴. شاخص‌های فرایند

بررسی این شاخص نشان می‌دهد که آیا کسب و کار در رسیدن به اهداف تعیین شده موفق بوده یا خیر. در این شاخص مواردی مثل بهره‌وری، کارایی و اثربخشی بر اساس اهداف تعیین شده مورد بررسی قرار می‌گیرند. شاخص فرایند به طور کلی فعالیت کل مجموعه را رصد می‌کند. و درواقع اطلاعات مورد نیاز از کسب و کار را به منظور تحلیل فرایند‌ها و جهت بهبود مستمر آن‌ها آشکار می‌سازند تا به واسطهٔ آن بتوان به اهداف ملموس استراتژیک کسب و کار رسید.

۵. شاخص‌ عملکرد تاخیری

این شاخص‌ها بازدهی فعالیت‌های تجاری نظیر سود سه ماهه و رشد سالانه را اندازه گیری می‌کنند و به این دلیل به آن‌ها شاخص تاخیری گفته می‌شود که همواره داده‌های مربوط به یک بازه زمانی در گذشته را در نظر می‌گیرند.

۶. شاخص‌های عملکرد پیشرو

شاخص‌های پیشرو در مقابل شاخص‌های تاخیری قرار دارند و آمارهای مربوط به آینده را پیش‌بینی می‌کنند. در واقع شاخص‌های پیشرو شاخص‌های پیشرو دریچه‌ای رو به اقتصاد مقابل شما قرار می‌دهند.

کارایی بیشتر KPI با ترکیب شاخص ها

با وجود این که هریک از شاخص ها کارکرد مستقل خود را دارند و جداگانه به اهداف خود می رسند اما دو دلیل عمده برای ترکیب شاخص ها وجود دارد که باعث می شود نتوانیم از این مساله چشم پوشی کنیم:

اول این که با ترکیب کردن KPIها اهداف خرد را جمع آوری کرده و به یک هدف واحد تبدیل می کنیم. سپس این هدف واحد را برای نظارت همه جانبه تر به کار بگیریم.

دلیل دوم این است که KPIهای ترکیبی می توانند نتایج قابل اعتماد تری به دست بدهند.

به طور مثال اگر قرار است مورد تولید را با استفاده از شاخص ها ارزیابی کنیم، و برای این مساله از شاخص های ساعت/بودجه استفاده می کنیم. حالا اگر اپراتور ساعت های تولید را به درستی ثبت نکنند، این شاخص نتایج بالاتر از حد انتظاری را نشان می دهد.
حالا اگر شاخص سومی ایجاد کنیم که ترکیبی از دو شاخص قبلی باشد به محض این که داده ها با واقعیت اختلاف داشته باشند، این موضوع را نشان می دهد.
به این دلیل که به عنوان نمونه در این مثال حالت اول ساعات تولید کمتر از واقعیت و حالت دوم ساعت تولید بیش از واقعیت را نشان می دهد. به این ترتیب متوجه می شویم که خطایی در داده ها وجود دارد.

جمع بندی

و در آخر، باید بگوییم KPI یا نحوه تعریف یک KPI همان شاخص کلیدی عملکرد، یکی از مهمترین اقداماتی است که باید در را کارهایتان قرار دهید. فرقی نمی‌کند که آن را بخواهید برای فروش، بازاریابی، تولید محتوا و حتی مدیریت شبکه‌های اجتماعی تان به کار ببرید؛ در هر صورت، تمام کسب و کارهایی که الگویتان هستند، از آن استفاده می‌کنند.

چرا شما مانند آنها نباشید؟ تعلل نکنید و همین حالا، KPI خاص خودتان را طراحی کنید و نتایج فوق‌العاده اش را ببینید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.