سود ویژه
صورت سود و زیان همانطور که از نامش پیدا است برای تعیین سود یا زیان ویژه واحد مالی تهیه میشود؛ و شامل خلاصهای از درآمدها و هزینهها برای یک دوره زمانی معین است .
این صورت سود غیرعملیاتی چیست؟ معمولاً به دو روش تهیه میشود :
1. تکمرحلهای
2. دومرحلهای
در این روش ابتدا کلیه درآمدها یکجا و در ادامه کلیه هزینهها در زیر آنها آورده میشود و در نهایت از تفاضل آنها به سود یا زیان قبل از کسر مالیات میرسیم که با کسر مالیات (در صورتی که مؤسسه سود داشته باشد) به سود یا زیان بعد از کسر مالیات یا همان سود یا زیان ویژه خواهیم رسید .
در این روش ابتدا درآمدهای عملیاتی آورده شده در ادامه هزینههای عملیاتی ذکر میگردد که از تفاضل این دو به سود یا زیان عملیاتی میرسیم در مرحله بعد درآمدهای غیر عملیاتی و هزینههای غیر عملیاتی آورده میشود که از تفاضل این مرحله و مرحله قبل به سود و زیان قبل از کسر مالیات میرسیم که با کسر مالیات به سود و زیان بعد از کسر مالیات یا همان سود و زیان ویژه خواهیم رسید. به صورت حساب سود و زیان صورت حساب درآمد یا صورت حساب عملیات نیز گفته میشود. مهمترین بخش صورت حساب سود و زیان قسمت پایانی آن یعنی سود یا زیان ویژه است که نتیجه فعالیت یک واحد تجاری را نشان میدهد که آیا واحد تجاری در طول دوره مالی فعالیتش سودآور بودهاست یا خیر .
صورت سود و زیان چیست؟
صورتهای مالی شرکتها شامل ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد هستند. تجزیهوتحلیل این صورتهای مالی باعث میشود مدیران شركتها، سرمایهگذاران و دیگر افراد بتوانند از شرایط مالی شرکتها آگاه شوند و درباره آن تصمیمگیری كنند. صورت سود و زیان بخشی از گزارشهای مالی شرکتها است که در این مقاله به تعریف و بررسی آن پرداخته شده است.
صورت سود و زیان چیست؟
صورت سود و زیان (Income Statement) بخشی از صورتهای مالی حسابداری است که میزان درآمدها، هزینهها، و همچنین سود و زیان شرکت را در پایان یک دوره مالی نشان میدهد.
شرکتهای حاظر در بورس موظفاند گزارشهای مالی خود را در دورههای مالی مشخص در سامانه کدال منتشر کنند. در ادامه به بررسی آیتمهای صورت سود و زیان از فروش شرکت تا سود خالص به ازای هر سهم آن پرداخته شده است.
درآمدهای عملیاتی (فروش)
درآمدهای عملیاتی یا همان فروش بخشی از صورت سود و زیان است که در آن جمع کل فروش شرکت درج شده است. درآمدهای عملیاتی نشانگر این است که شرکت در سال مالی جاری چه مبلغی از محصول تولیدی خود را به فروش رسانده است. در این تعریف مبلغ فروش برابر با جمع فروش هر یک از محصولات است. فروش هر یک از محصولات نیز با قیمت فروش آن ضرب در مقدار فروش برابر است.
به طور مثال اگر یک شرکت دارای 3 محصول تولیدی باشد، مقدار فروش هر کدام از محصولات ضرب در قیمت پایه هر یک، مبلغ فروش آن محصول است. درنهایت مجموع تمام این مبالغ، فروش شرکت در انتهای سال مالی را نشان میدهد.
…+ (مقدار فروش محصول دو×قیمت محصول دو) + (مقدار فروش محصول یک×قیمت محصول یک) = جمع فروش شرکت
قیمت فروش محصولات هر یک از شرکتها از روشهای مختلفی تعیین میشود.
قیمت محصولات یک شرکت میتواند به صورت آزاد یا دستوری معین شود. در قیمتگذاری آزاد، در واقع مکانیزم عرضه و تقاضا مشخصکننده قیمت است؛ اما در حالت دستوری یک نهاد تعیینکننده و قیمتگذار میتواند نرخ محصولات را تعیین کند.
بهای تمام شده
بهای تمام شده بخشی از صورت سود و زیان است که نشان میدهد شرکت بابت فروشی که داشته چه میزان هزینه کرده است. همچنین هر یک از این هزینهها صرف چه بخشی شده است. بهای تمام شده یک شرکت شامل سه قسمت سربار، مواد و حقوق و دستمزد است. در ادامه هر یک از این آیتمها بهصورت مختصر توضیح داده شده است.
مواد مستقیم
مواد مستقیم آن بخش از مواد اولیه است که مستقیما در تولید محصولات، بهکار برده میشود. بهطور مثال در کارخانه ربسازی هزینه موادی مانند گوجه، قوطی و… که مستقیما در تولیدات رب مورد استفاده قرار میگیرند، در این بخش لحاظ میشوند.
…+ (مقدار مصرف ماده اولیه دو × قیمت ماده اولیه دو) + (مقدار مصرف ماده اولیه یک × قیمت ماده اولیه یک) = هزینه مواد مستقیم
سربار
هزینههایی مانند استهلاک، سوخت، حمل و نقل و سایر هزینههای دیگری که یک شرکت برای تولید محصول خود انجام میدهد، سربار نام دارد. در برخی شرکتها مانند شرکتهای معدنی که مواد اولیه ندارند، سربار و حقوق و دستمزد نقش بسزایی در هزینههای آن دارد.
حقوق و دستمزد
این بخش از بهای تمام شده مربوط به حقوق و دستمزد کارکنانی است که مستقیما در خط تولید فعالیت میکنند.
←درآمدهای عملیاتی و بهای تمام شده ذکر شده در صورت سود و زیان، تنها مربوط به آن بخش از کالای فروخته شده شرکت است. بهای تمام شده بخشی از تولیدات شرکت که هنوز به فروش نرسیده و در انبار موجود است، در این بخشها ذکر نمیشوند. به همین دلیل گاهی برخی شرکتها از اصطلاح بهای تمام شده کالای فروش رفته استفاده میکنند.
سود ناخالص
با کسر بهای تمام شده یک شرکت از فروش آن سود ناخالص شرکت به دست میآید.
بهای تمامشده – فروش = سود ناخالص
هزینههای اداری، عمومی و فروش
تمام هزینههای مربوط به بخش اداری و فروش شرکتها را هزینههای اداری، عمومی و فروش میگویند. حقوق و دستمزد کارکنان بخش اداری و فروش نیز در این قسمت لحاظ میشود. همچنین هزینههایی مانند تبلیغات، اجاره دفتر فروش، انرژی که مستقیما مربوط به خط تولید نباشد (آب، برق، گاز) و… در این قسمت از صورت سود و زیان لحاظ میشود.
سایر درآمدها و هزینههای عملیاتی
به تمامی درآمدهایی که حاصل از فعالیت شرکت است، درآمدهای عملیاتی گفته میشود. شرکتها علاوه بر فعالیت اصلی خود، سود غیرعملیاتی چیست؟ برخی فعالیتهای مرتبط نیز انجام میدهند. درآمدهای حاصل از اینگونه فعالیتها در این بخش از صورت سود و زیان ذکر میشود. در مثال کارخانه تولید رب، درآمد حاصل از فروش گوجه مازاد جزو سایر درآمدهای عملیاتی محسوب میشود.
همچنین در شرکتهایی که فعالیت اصلی آنها صادرات است، سود (زیان) تسعیر ارز حاصل از صادرات محصولات نیز جزو سایر درآمدها و هزینههای عملیاتی قرار دارد.
تعریف تسعیر ارز: اگر عملیات مالی یک شرکت به ریال ثبت شود، باید تمام معاملات ارزی آن به ریال تبدیل شود. به این تبدیل واحد پولی تسعیر ارز گفته میشود. سود/ زیان تسعیر ارز نشان میدهد که نرخ تغییرات ارز چه تاثیری بر عملیات مالی شرکت گذاشته است و آیا برای آن سودآور بوده است یا خیر. در خصوص شرکتهای صادراتمحور اگر قیمت ارز رو به کاهش باشد منجر به شناسایی زیان تسعیر ارز و در صورتی که نرخ ارز رو به رشد باشد منجر به سود تسعیر ارز در این شرکتها میشود.
در شرکتهایی که ماده اولیه خود را وارد میکنند افزایش دلار به دلیل گران شدن ماده اولیه باعث شناسایی زیان تسعیر ارز میشود.
سود عملیاتی
سود عملیاتی یکی از آیتمهای مهم در صورت سود و زیان است که با کسر هزینههای اداری عمومی فروش و سایر هزینهها و درآمدهای عملیاتی از سود ناخالص شرکت بهدست میآید. بالا بودن سود عملیاتی نشانگر میزان سودسازی آن شرکت از فعالیتهای اصلی است.
(هزینههای اداری، عمومی و فروش + سایر درآمدها و هزینههای عملیاتی) – سود ناخالص = سود عملیاتی
هزینههای مالی
به هزینههایی که یک شرکت برای فرآیند تامین مالی انجام میدهد، هزینههای مالی گفته میشود. به طور مثال اگر یک شرکت برای تامین مالی خود وام دریافت کند، لازم است تا علاوه بر اصل پول مقداری بهره نیز بابت وام دریافتی پرداخت کند. میزان بهره پرداختی شرکت در قسمت هزینههای مالی صورت سود و زیان قرار میگیرد. میزان بهره پرداختی توسط شرکتها متناسب با مبلغ و نرخ تسهیلات دریافتی است.
سایر درآمدها و هزینههای غیرعملیاتی
هرگونه درآمدی که شرکت از فعالیتهایی غیر از فعالیت اصلی شرکت به دست میآورد، درآمد غیرعملیاتی شرکت نام دارد. برای مثال اگر شرکتی که فعالیت اصلی آن سرمایهگذاری نیست، ملکی را خریداری و از فروش آن سود کسب کند، جزو درآمدهای غیرعملیاتی شرکت محسوب میشود.
بخش مهمی از درآمدهای غیرعملیاتی، درآمدهای حاصل از سرمایهگذاری است. شرکتهای تولیدی عموما برای کنترل ضرر ناشی از نوسانات قیمت، در شرکتهای پاییندستی یا بالادستی خود سرمایهگذاری میکنند.
همچنین درآمدهای تسعیر ارز حاصل از عملیاتی مانند صادرات و واردات محصولات برای شرکتهایی که فعالیت اصلی آنها صادرات نیست نیز در این قسمت از صورت سود و زیان شناسایی میشود.
هزینههای غیرعملیاتی نیز به مجموعه هزینههایی تلقی میشود که مربوط به عملیات شرکت نباشد. بهطور مثال هزینههای جریمه آلایندگی یک کارخانه در این بخش قرار میگیرد.
سود قبل مالیات
با کسر هزینههای مالی و سایر هزینههای عملیاتی شرکت از سود عملیاتی آن، سود قبل از مالیات به دست میآید.
هزینه مالیات بر درآمد
شرکتها موظفاند سالانه بخشی از سود خالص خود را به عنوان مالیات، به اداره مالیات پرداخت کنند. نرخ مالیات شرکتها بسته به نوع شرکت و فعالیت آن عموما بین 15 تا 25 درصد از سود قبل از مالیات تعیین میشود.
نکتهای که در اینجا مطرح است این است که مالیات به درآمدهایی تعلق میگیرد که قبل از آن مالیاتی به آنها تعلق نگرفته باشد. به طور مثال در خصوص درآمدهای سرمایهگذاری به دلیل اینکه از پیش مشمول مالیات شدهاند، مالیاتی به آنها تعلق نمیگیرد.
سود خالص
در نهایت با کسر مالیات از محاسبات انجام شده سود خالص شرکت محاسبه میشود. سود خالص متعلق به تمام سهامداران آن شرکت است. سهامداران میتوانند تصمیم بگیرند که سود خود را دریافت کرده یا مجدد آن را در شرکت سرمایهگذاری کنند. سود خالص مهمترین آیتم برای بررسی وضعیت سودآوری و ارزشگذاری یک شرکت است.
سود (زیان) پایه هر سهم
سود خالص به دست آمده یک شرکت تقسیم بر تعداد سهام آن، سود خالص به ازای هر سهم (EPS) آن شرکت است. تعداد سهام شرکت نیز برابر با سرمایه شرکت تقسیم بر ارزش اسمی هر سهم (این قیمت در قانون تجارت 1000 ریال) است.
در تحلیل بنیادی میتوان با استفاده از EPS و محاسبه نسبت P/E شرکتهای تولیدی را ارزشگذاری کرد. میتوانید برای آشنایی بیشتر با این روش ارزشگذاری مقاله پی به ای را بخوانید.
مقدمه
جواب این سوال را در پایان این نوشتار کاربردی با هم مرور خواهیم کرد.
سود ناخالص:
اگر درآمد حاصل از کل فروش یک شرکت را برای یک دوره خاص (مثلا 1 ساله) داشته باشیم و بهای تمام شده کالا و خدمات به فروش رفته را از آن کسر کنیم، باقیمانده را سود ناخالص می نامند.
سود عملیاتی:
سود ناخالص فعلا اختلاف بین کل فروش و بهای تمام شده را نشان می دهد،حال اگر از سود ناخالص هزینه های مربوط به فروش، هزینه های عملیاتی، واحد تجاری از جمله اجاره و بیمه،حمل و نقل و کرایه، حقوق و دستمزد و استهلاک و . را کسر کنیم حاصل آن سود عملیاتی خواهد بود.
سود خالص:
برخی دیگر از هزینه ها از جمله بهره، مالیات و همچنین کلیه جریانات وجوه ورودی و خروجی را باید در سود عملیاتی اثر داد. حاصل این تغییرات در سود عملیاتی و عددی که پس از محاسبه کل کسورات به دست می آید را سود خالص می نامیم.
حاشیه سود چیست؟
به طور ساده اگر هر کدام از سودهای محقق شده شامل سود ناخالص، عملیاتی و یا خالص را بر کل درآمد شرکت در آن دوره تقسیم و حاصل را در 100 ضرب کنیم، حاشیه سود شرکت به واحد درصد به دست می آید.
برای مثال در شرکت هجرت با فروش 2250 میلیارد تومانی، 70 میلیارد سود خالص محقق شده است، در نتیجه حاشیه سود خالص 3.1 می باشد.
منظور از EPS چیست ؟
سود خالص را اگر در بازه یک ساله در نظر بگیریم و بر تعداد سهام شرکت تقسیم کنیم به آن EPS ( Earning Per Share ) یا سود هر سهم که اصطلاحی رایج به حساب می آید اطلاق می شود.
منظور از DPS چیست ؟
بخشی یا کل سودی که برای هر سهم در یک سال مالی محقق شده را می توان بین سهامداران بصورت نقدی توزیع کرد که به آن DPS (Dividend Per Share) می گویند.
نسبت پی بر ای ( P/E ) :
یکی از نسبت های موثر و کاربردی در تحلیل سهام نسبت قیمت سهم به سود یا درآمد آن می باشد. برای مثال اگر قیمت سهم 100 تومان و سود هر سهم 20 تومان باشد، نسبت پی به ای آن 5 مرتبه خواهد بود که با مقایسه این نسبت در گروه های مالی میتوان رشد قیمت نسبت به درآمد سهم را سنجید.
نکات مهم:
در تعریف سود و محاسبه حاشیه سود باید هر گروه را بصورت مستقل در نظر داشت. برای مثال نمی توان حاشیه سود یک شرکت پخش دارویی را با یک شرکت خودروساز مقایسه کرد.
لزوما کل سود محقق شده بصورت سود نقدی یا DPS بین سهامداران توزیع نمی شود و ممکن است برای اموری همچون سود انباشته استفاده گردد.
نسبت پی به ای به تنهایی معیار کاملی برای تحلیل ارزندگی شرکت ها نیست.برای بسیاری از شرکت ها که سود قابل تحقق یا تحقق یافته ندارند و اتفاقا هر دوره در حال شناسایی زیان هستند و همچنین در شرایطی که تورم بر ارزش گذاری شرکت ها حاکم است، باید از روش های دیگری برای سنجش استفاده کرد.
در این مقاله سعی شده است تا شما را با دو روش محاسبه سود آشنا کنیم
سود به روش لایفو بهتر محاسبه می شود یا فایفو؟
fifo / فایفو
روشی است كه موجودی ها همواره به طور منظم گردش داشته و همواره كالاهای جديد وتازه در دسترسی باشد.
مثلا در يك كارخانه رنگ سازی ممكن است ابتدا قوطی های رنگ قديمی به فروش برسد واز ماندن زياد وفساد آن جلوگيری گردد به اين روش كه از اولين موجودی های اول استفاده شود روش اولين وارده يا فايفو گويند.
اما در مورد برخی از اقلام ديگر موجودی روش اولين صادره آن معمولا از آخرين محموله كه در سطح بالا قرار گرفته است صورت ميگيرد اما داروها ويا سبزيجات يا كالاهای زود فاسد شدنی بايد ابتدا به مصرف برسد يعنی كالاهای اول وارده اول صادر شود به روش اولين صادره از آخرين وارده لايفو گويند.
كاربرد اين روش كه متداولترين روش ارزيابی موجودی هاست بسيار آسان است گردش اقلام بهای تمام شده در اين روش معمولا با گردش فيزيكی اقلام موجودی ها مطابقت ميكند.
ضمنا اجرای اين روش در دوره هايی كه قيمت ها در حال افزايش است موجب ايجاد سود ناخالص بيشتر ميشود عليرغم مزايای فوق سود بيشتر موجبات ماليات بر درآمد بيشتر را فراهم می آورد ودرآمدهای جاری با اقلام بهای تمام شده نسبتا قديمی مقايسه می شود ودر نتيجه كارايی و سودآوری بيش از واقع نشان داده می شود ضمن اينكه برای جايگزينی اقلام موجودی ها بهای بيشتري نيز بايد پرداخت كرد.
تطابق (مقابله) اقلام بهای تمام شده قديمی با درآمدهای جاری موجب ايجاد سوء ناشی از نگهداری موجودی ها ميشود كه بنوبه خود باعث نشان دادن قدرت سود آوری بيش از واقع واحتمالا گمراهی گروههای ذینفع می شود.
lifo / لایفو
مزيت عمده اين روش اين است كه در دوره افزايش قيمتها سود ناخالص به ميزاني كمتر محاسبه و ماليات بر درآمد كمتری پ رداخت گردد. كه موجب بهبود وضعيت نقدينگی وگردش وجوه نقد می شود ضمنا درآمد جاري با اقلام بهای تمام شده نزديك به قيمت های جاری مقايسه و مقابله و در نتيجه سود ناخالص نيز سود آوری تجاری را بهتر نشان می دهد.
اگر اين روش در چند دوره مالی متوالی به كار برده شود اقلام موجودی های منعكس در ترازنامه با ارزش به مراتب كمتر از قيمتهاي جاری در موقع افزايش قيمت ها نشان داده ميشود زيرا مبنای اقلام بهای تمام شده قديمی ونسبتا ارزان (كه موجب پايين آمدن غير عادی بهای تمام شده كالای فروش رفته است) محاسبه و ارزيابی شده است وافزايش سود غير معقولی را موجب خواهد شد.
در دورهايی كه قيمت ها در حال افزايش باشد اجرای لايفو موجب محاسبه سود ناخالص كمتر در مقايسه با روش فايفو می شود اگرچه سود كمتر موجب پرداخت ماليات كمتری می گردد اما سود هر سهم ارائه تصويری نادرست از قدرت سودآوری شركت يا واحد تجاری را موجب می شود لذا اين است كه مسئولين كشورهاي صنعتی شركتها را مقيد كرده اند تا جهت مقاصد مالياتی در صورت استفاده از لايفو آن را در محاسبه سود ناخالص به منظور گزارشگری مالی نيز بكار برند.
حساب جم با بیش از ۲۳ سال سابقه در ارائه گزارش حسابرسی شرکتها، موسسات و اشخاص در حداقل زمان ، دفاعیه مالیاتی، همچنین کاهش قطعی مالیات مشاغل و اشخاص حقیقی و رسیدگی به جرائم مالیات تراکنشهای بانکی توانسته است رضایت کامل شما عزیزان را جلب نماید. حساب جم با تهیه و تنظیم اظهارنامه های مالیاتی در اسرع وقت و استقرار بهینه حسابداری منطبق با استانداردهای حسابداری در بین برترین های حرفه خود در کشور قرار دارد. تخصصی ترین خدمات حسابرسی و حسابداری را از متخصصین و مشاوران مالیاتی حساب جم بخواهید
حاشیه سود عملیاتی چیست و چه کاربردی دارد؟
رمز موفقیت در بازارهای مالی، شناخت مفاهیم و اصطلاحات مهم و به کارگیری آنها در جهت درست است. حاشیه سود عملیاتی، حاشیه سود خالص، نسبتها و … از جمله این مفاهیم هستند که بدون آشنایی با آنها قطعاً سرمایه گذاری در این بازار سودی که نخواهد داشت هیچ بلکه ضرر زیادی هم به همراه خواهد داشت. یکی از مفاهیم مهم که در تحلیل بنیادی سهام شرکتها کاربرد دارد، حاشیه سود است که به دو دسته خالص و عملیاتی تقسیم میشود.
در مقالات قبلی در مورد حاشیه سود خالص صحبت کردیم ولی این بار نوبت به بررسی مفهوم حاشیه سود عملیاتی یا بازده فروش میرسد. برای شما به عنوان یک معاملهگر مقدار سود و ضرری که بعد از معامله کوتاه مدت یا بلند مدت سرمایه اولیهتان را تحت تأثیر قرار میدهد، اهمیت زیادی دارد؛ از این رو توصیه میکنیم حتماً این مقاله را تا انتها مطالعه کنید.
حاشیه سود عملیاتی یا Operating Margin
این پارامتر که بازده فروش هم نامیده میشود، مقداری سودی که یک شرکت در هر یک دلار فروش خود بدست میآورد را قبل از پرداخت مالیات و البته بعد از پرداخت هزینههای مختلف مانند تأمین مواد اولیه و پرداخت دستمزدها، محاسبه میکند. درواقع حاشیه سود عملیاتی از تقسیم درآمد عملیاتی بر فروش خالص شرکت محاسبه میشود. نکته مهمی که در محاسبه این پارامتر مهم وجود دارد این است که درآمد عملیاتی قبل از پرداخت مالیات در این فرمول قرار میگیرد.
البته این پارمتر را میتوان از فرمول دیگری هم بدست آورد؛ درآمد یا سود خالص منهای هزینه محصولات فروخته شده و دیگر هزینههای معمول به جز مالیات، برابر با حاشیه سود عملیاتی خواهد بود. منظور از هزینههای معمول در این فرمول، هزینههای عمومی، فروش و اجرایی یک کسب و کار است.
همانطور که در بخش قبلی به آن اشاره کردیم، سود عملیاتی تفاوت سود ناخالص و هزینههای عملیاتی شرکت مانند هزینههای عمومی، اداری، توزیع، بازاریابی، فروش و… را تعیین میکند. حاشیه سود عملیاتی، نسبت سود عملیاتی به فروش است و هزینههای عملیاتی در فرآیند سودآوری شرکت را کنترل میکند. بدیهی است که هرچه این نسبت بالاتر باشد میزان سودآوری و توانایی شرکت در کاهش هزینههای عملیاتی یا اضافی بیشتر است.
پارامتر بازده فروش چه اهمیتی دارد؟
حاشیه سود عملیاتی یا بازده فروش معیار مفید و کاربردی برای ارزیابی مدیریت شرکت و میزان ریسک پذیری آن است. این پارامتر نسبت درآمدی که برای پرداخت هزینههای غیرعملیاتی مانند مالیات در دسترس هست را نشان می دهید؛ از این جهت برای سرمایه گذاران و وام دهندگان اهمیت زیادی دارد.
حاشیه سود عملیاتی بسیار متغیر است و میتواند معیاری خوبی برای محاسبه ریسک تجاری یک شرکت باشد. همچنین مدیران برای بررسی هزینه ها و سودآوری شرکتها میتوانند حاشیه سودهای قبلی را بررسی کنند تا ببینند آیا این تغییرات مثبت یا منفی پایدار بوده یا خیر.
محاسبه حاشیه سود عملیاتی
برای محاسبه بازده فروش میتوان درآمد عملیاتی را تقسیم بر درآمد خالص کرد. پارامترهایی که در این فرمول قرار داده میشود همگی قبل از پرداخت مالیات هستند. درآمد عملیاتی، درآمدی است که پیش از پرداخت مالیات و بعد از کسر هزینههای عملیاتی محاسبه میشود. منظور از هزینههای عملیاتی و سربار هم، هزینههای مدیریت اجرایی، فروش، کالاهای فروخته شده و … است.
توجه داشته باشید که برای محاسبه پارامترهای مورد نیاز در این فرمول، یعنی درآمد عملیاتی و درآمد خالص شرکت، بایستی صورتهای مالی سه ماه، شش ماهه و یکساله شرکت را مورد بررسی قرار دهید.
حاشیه سود عملیاتی چه محدودیتهایی دارد؟
این پارامتر با وجود همه مزایایی که در بررسی مدیریت و ریسک پذیری شرکت دارد، سود غیرعملیاتی چیست؟ محدودیتهایی هم دارد. این معیار تنها باید برای مقایسه شرکتهایی که در صنعت و گروه شغلی مشابه فعالیت میکنند و مدلهای تجاری و فروش سالانه مشابه دارند، کاربرد دارد.
شرکتهایی که در صنایع مختلف با مدل های تجاری گوناگون فعالیت میکنند، حاشیه سود عملیاتی متفاوتی هم دارند؛ از این جهت مقایسه آنها با هم منطقی نیست.
مدیران شرکتها گاهی با استفاده از این پارامتر بررسی میکنند که کدام پروژه، جمع کل درآمد شرکت را افزایش میدهد؛ اما بایستی توجه داشت که در این بین، چگونگی تخصیص هزینههای اضافی نیز میتواند فاکتوری تعیین کننده و تأثیرگذار باشد و همه محاسبات آنها را تغییر بدهد.
منظور از p - E در بازار بورس چیست؟
P/E دورهی بازگشت سرمایه نیز میگویند و معمولاً میانگین P/E کل بازار را با سود بانکی و اوراق مشارکت مقایسه میکنند.
P/E صرفاً یکی از معیارهای تصمیمگیری جهت سرمایهگذاری در شرکتها میباشد و نباید به تنهایی ملاک انتخاب و خرید و فروش سهام قرار گیرد. عوامل متعددی در بالا یا پایین بودن P/E یک شرکت تأثیرگذار است که میبایست بهطور دقیق وضعیت بنیادی و تکنیکال سهم بررسی و P/E شرکت با P/E گروه خود و میانگین P/E کل بازار مقایسه شود.
P/E شرکتها معمولاً بهسمت P/E گروهشان میل میکند. P/E گروههای بورسی و فرابورسی یک صنعت، مجزا محاسبه میشود.
هر P/E بالایی الزاماً به معنای بد یا حبابی بودن سهم نیست و میتواند نشاندهندهی انتظار بازار از رشد سودآوری شرکت باشد. به عنوان مثال، شرکتهایی که طرحهای توسعهی مهم و تأثیرگذار دارند، معمولاً P/E بالاتری نسبت به سهام همگروه خود میگیرند؛ لذا P/Eهای خیلی بالا و غیرقابل توجیه، نشاندهندهی حبابی شدن سهم یا گروه است.
هر P/E پایینی نیز الزاماً به معنای خوب، ارزنده یا سودآور بودن شرکت نیست. در بررسی شرکتهای دارای P/E پایین، حتماً میبایست به این نکته توجه داشت که EPS بالای شرکت بر مبنای سود عملیاتی تحقق یافته، یا سود غیرعملیاتی؛ در صورتی که میزان زیادی از سود خالص شرکت غیرعملیاتی (غیرقابل تکرار) باشد، P/E پایین آن میتواند گمراه کننده باشد.
سرمایهگذاران عموماً در زمان رکود بازار به شرکتهای دارای P/E پایین روی میآورند تا از سود نقدی (DPS) بهرهمند شوند و در زمان رونق بازار به شرکتهای دارای P/E بالا که در حال رشد قیمت هستند روی میآورند تا سود بیشتری کسب کنند.
اصلاح P/E یک سهم یا گروه اصطلاحاً به معنای ریزش قیمت آن سهم یا گروه است.
شما هم میتوانید مانند این اعضای ویژه از هوش مصنوعی لذت ببرید.
حمید رضایی
تاریخ عضویت: 2 سال پیش
سلام. نمودار ورود و خروج پول حقیقی بسیار عالی ایست. ممنون
ناصر محمدی
تاریخ عضویت: 2 سال پیش
سلام خیلی ممنون هستم که ربات تحلیلگر شما رو خریداری کردم دوستانم به من میگفتن که پولم رو دور ریختم ولی شکر خدا از اونجایی که به کارتون ایمان داشتم تا به الان نتایج مثبتی گرفتم و بخشی از ضررهام جبران شده .درمورد بخشهای جدید که به برنامه اضافه شده میخواستم ی مقدار توضیح بدید که چطور میشه ازشون استفاده مثبت تری کرد بازم ممنون از برنامه خوب جامع ومفید انشالله که همیشه موفق باشید
hoo0121 شیاسی
تاریخ عضویت: 2 سال پیش
سلام اساتید بزرگوار بنده طبق معمول اکبر شیاسی هستم مزاحم همیشگی استاد گرامی بنده به توصیه شما بارها فیلمهای آموزشی را دیدم و خیلی لذت بردم و خداوکیلی کمی به خودم امیدوار شدم و از این بابت بسیار خوشحال و مسرورم که خداوند متعال شما عزیزان را سر راه من قرار داد که بتوانم آینده ی بهتری برای سرمایه گذاری داشته باشم . ضمن شکر گذاری به درگاه الهی صمیمانه از شما گرامیان تشکر و قدر دانی می کنم . استاد گرامی بنده نماد ونیرو را با ابزار تحلیل تکنیکال همین سایت برای اولین بار تحلیل کردم . با آموزشهای همین ویدیو های سهام بین . خواستم خواهش کنم شما هم ببینید و راهنمایی های لازم را بفرمایید . اما نمی دانم چطوری می تونم برای شما بفرستم . لطفا اگر امکان داره راهنمایی بفرمایید . با تشکر و سپاس فراوان
دیدگاه شما