شناخت ۵ تا از مهمترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
بیشتر تریدرهایی که در بازارهای مالی مانند بورس فعالیت دارند، برای خرید دارایی در این بازارها و کسب سود، از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. چراکه تحلیل تکنیکال یک روش کاربردی و سریع برای بدست آوردن نتایج تحلیلی است. مهمترین بخشهای این نوع از تحلیل، بحث الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک است که در ادامه به معرفی ۵ مدل از مهمترین و کاربردیترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال میپردازیم. همچنین این مفاهیم جزو پایه و اساس یادگیری تحلیل تکنیکال هستند که حتی تریدرهای حرفهای هم آموزشهای خود را از آن آغاز کردهاند. پس اگر شما نیز برای فعالیت در بازارهای مالی مختلف آماده هستید و میخواهید با تسلط به تحلیل تکنیکال و الگوهای قیمتی به سرعت مسیر موفقیت در این بازارها را طی کنید، تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
چرا الگوهای قیمتی اساس تحلیل تکنیکال هستند؟
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک نقش بهسزایی دارند، چراکه این الگوها بهصورت مکرر در نمودارهای قیمتی تکرار میشوند. اگر شما نمودارهای قیمتی چند سال گذشتهی یک دارایی مالی را بررسی کنید، انواع الگوهای قیمتی را در آن مشاهده خواهید کرد. اما چرا الگوهای قیمتی در نمودارها تکرار میشوند؟ از این قضیه چه نتیجهای میتوان گرفت؟!
بهصورت کلی، دانش تحلیل تکنیکال که یک تحلیل فنی است، براساس این فلسفه شکل گرفته که: «تاریخ در بازارهای مالی تکرار میشود!» اگرچه نمودارها و الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال دقیقاً شبیه به هم نیستند، اما با شباهت بسیار این الگوها در مسیر روند قیمتها شکل میگیرند و تحلیلگران از روی این الگوها به تحلیلهای موردنظر خود دست مییابند. الگوها در واقع اشکالی هستند که روی نمودارهای قیمتی شکل میگیرند و مسیر روند، مقاومتها، حمایتها و …. را برای ما مشخص میکنند. در ادامه ضمن معرفی انواع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال، ۵ مورد از مهمترین آنها را بررسی خواهیم کرد.
الگوهای قیمتی چگونه شکل میگیرند؟
اگر نمودارهای تحلیلی را بررسی کنیم، میبینیم که در آنها منحنیها و خطوط مختلفی وجود دارند که در کنار هم قرار گرفتهاند. الگوها زمانی شکل میگیرند که این خطوط را به هم متصل کرده و یک شکل هندسی یا غیر هندسی ایجاد کنیم. وقتی خطوط را به هم وصل میکنیم، مفهومی به نام «خط روند» ایجاد میشود. در واقع، خط روند از اتصال سقفهای قیمت (بالاترین خطوط موجود در نمودارها که به آنها مقاومت هم میگویند) یا کفهای قیمتی (پایینترین خطوط موجود در نمودارها که به آنها حمایت هم گفته میشود) ایجاد میشوند. بر همین اساس، خط روندی که شیب رو به بالا داشته باشد، یک خط روند صعودی است و زمانی چنین روندهایی شکل میگیرند که سقفها بالاتر از قیمت قبلی خود قرار میگیرند و با اتصال آنها یک شیب صعودی ایجاد میشود.
حالا اگر قیمتها هر بار کف پایینتری را تجربه کنند، خط روند شیبی رو به پایین خواهد داشت که اصطلاحاً به آن خط روند نزولی گفته میشود. با توجه به این که الگوها از خطوط روند ساخته میشوند، حالا به سراغ انواع الگوها میرویم.
چند نوع الگوی قیمتی داریم؟
بهصورت کلی دو نوع الگوی قیمتی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که الگوهای قیمتی دیگر جزء زیرمجموعههای این دو نوع الگو هستند. دو نوع الگوی قیمتی اصلی را میتوان به صورت زیر بررسی کرد:
وقتی الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک، تغییر روند کنونی را نشان دهند، با عنوان الگوهای بازگشتی شناخته میشوند. این کاربرد انواع الگوهای قیمت الگوها نشان میدهند که قدرت خرید سهامداران کاهش پیدا کرده است. برای مثال، وقتی یک روند صعودی شکل میگیرد که در آن برخیها مشتاقانه مشغول خرید هستند، با یک حرکت ناگهانی متوقف میشود که نشان دهندهی هجوم فروشندگان و به توازن رسیدن تعداد فروشندگان و خریداران در بازار است. حالا اگر برعکس حالت قبلی، فروشندگان با اشتیاق بیشتر بفروشند و از خریداران پیشی بگیرند، خط روند دچار نزول میشود و الگوهای بازگشتی ایجاد میشوند. این الگوهای وقتی ایجاد میشوند، خط روند خلاف حرکت قبلی خود در جهت مخالف شدت میگیرد.
از جمله الگوهای بازگشتی میتوان «الگوی سر و شانه»، «الگوی سقف و کف دوقلو» و «الگوی سقف و کف سهقلو» را نام برد.
الگوهای قیمتی ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال کلاسیک به الگوهایی گفته میشود که یک وقفهی موقت در روند کلی قیمت ایجاد میکنند. بهصورت کلی، گاهی الگوهای قیمتی ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال کلاسیک حالتی را ایجاد میکنند که در آنها برای یک مدت محدود، قیمت دچار نوسان در جهت عکس روند میشود و سپس این حالت محو شده و روند به مسیر قبلی خود ادامه میدهد. نکته قابل توجه در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال این است که معمولاً در ابتدای شکلگیری این الگوها نمیتوان تشخیص داد که بازگشتی هستند یا ادامه دهنده، تا وقتی که الگو کامل شود!
از جمله الگوهای ادامه دهنده میتوان «الگوی پرچم»، «الگوی پرچم سه گوش»، «الگوی کنج»، «الگوی مستطیل» و «الگوی مثلث» را نام برد.
نکته:
در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال توصیه میشود که روند را همیشه ادامه دهنده در نظر بگیریم، مگر این که بازگشتی بودن آن روند تأیید و ثابت شود. پس باید ابتدا هر روندی را ادامه دهنده تصور کنیم و براساس آن تحلیل خود را انجام دهیم، تا زمانی که الگو کامل شود و روند آن نیز مشخص گردد!
۵ مورد از مهمترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
اگرچه الگوهای قیمت بازگشتی و ادامه دهنده انواع مختلفی دارند، اما در ادامه برخی از مهمترین و قویترین الگوهای قیمتی را بررسی میکنیم که تحلیلگران در تحلیلهای خود بیشترین برخورد را با این نوع از الگوها خواهند داشت. ۵ مورد از قویترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک به قرار زیر هستند:
الگوی سر و شانه را میتوان محبوبترین الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال در نظر گرفت که کارایی آن در طول زمان ثابت شده است. این نوع الگو از اتصال سه قله متوالی تشکیل میشود که دومین قلهی آن به نسبت قلههای کناری ارتفاع بلندتری دارد؛ به همین خاطر به آن قله سر و به قلههای کوتاهتر کناریاش، شانه میگویند و در نهایت الگویی به شکل سر و شانه بر روی نمودار قیمتی شکل میگیرد. حالا اگر همین شکل به واسطهی اتصال سه دره شکل بگیرد، به آن «الگوی سر و شانه معکوس» گفته میشود. از روی شکل این نمودار میتوان به رفتار خریداران و فروشندگان در بازهی زمانی شکلگیری الگو پی برد. در ابتدا با نفوذ خریداران، قلهی اول شانه شکل میگیرد، سپس با هجوم فروشندگان، روند دچار نزول شده، سپس خریداران به میدان برمیگردند و با شکستن مقاومت شانه، بیشتر از پیش صعود کرده و قلهی سر را در الگو شکل میدهند.
این رقابت بین فروشندگان و خریداران ادامه پیدا میکند تا این که قله شانه دوم هم شکل میگیرد و الگو تکمیل میشود. حالا تحلیلگران تکنیکال از روی این اتفاقات میتوانند روند پس از الگوی سر و شانه را به صورت بازگشتی پیش بینی کنند!
الگوی کف یا سقف دوقلو، همانطور که از نام آن هم پیداست، به دو قله یا دو دره همسان اشاره دارد که تقریباً به یک اندازه در روند پیش رفتهاند. این الگو در اغلب اوقات در سقفهای دوقلو به شکل حرف «M» و در کفهای دوقلو، به شکل حرف «W» در نمودار دیده میشود و یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی به حساب میآید. این الگو نشان دهندهی دو تلاش ناموفق برای ادامه حرکت صعودی در نمودار برای عبور از خطوط مقاومت است که در حالت کف دوقلو، نشان دهندهی تلاش برای عبور از حمایتها و کاهش قیمت است. در نهایت، معمولاً پس از شکلگیری این الگو، قیمت پس از شکستن مقاومت یا حمایت، بهصورت نزولی یا صعودی تغییر جهت میدهد.
الگوی کف و سقف سهقلو زمانی ایجاد میشود که کشمکش بین خریداران و فروشندگان در الگوی کف و قیمت دوقلو همچنان ادامه پیدا کرده و منجر به تشکیل یک قله یا دره دیگر در نمودار قیمتی شود. در این صورت، بهجای مشاهده دو دره یا قله، شاهد تشکیل سه قله یا سه دره متوالی در نمودار قیمتی خواهیم بود که نشانهی بالقوهای برای تغییر روند به حساب میآید. این الگو به نسبت الگوهای قبلی، کاربرد کمتری دارد اما باز هم در گروه قویترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک قرار میگیرد. این الگو همچنین نشان میدهد که خریداران یا فروشندگان سه بار برای تغییر روند قبلی تلاش کردهاند و موفق نبودهاند. بنابراین وقتی خریداران و فروشندگان تلاش بیشتری برای تغییر روند انجام دهند، کف و سقفهای دوقلو به کف و سقفهای سهقلو تبدیل میشوند که مدت زمان بیشتری طول میکشد و میتواند برای تحلیلگران نتایج قدرتمندتری در پی داشته باشد.
الگوی پرچم یکی از الگوهای ادامه دهندهی معروف است که به صورت یک پرچم بر روی نمودار قیمتی دیده میشود. این الگو دارای دو بخش «پرچم» و «میله پرچم» است. میله پرچم به حالتی گفته میشود که روند قیمت برای مدتی به صورتی نزولی یا صعودی ادامه داشته باشد و پس از آن خود پرچم به صورت حرکات اصلاحی متوالی در یک شیب آرام صعودی یا نزولی (برعکس یا مماس با میله) ادامه پیدا کند. آنگاه میتواند خط صعود یا نزول قبلی را به اصلاحی متصل کرد و به شکل یک پرچم درآورد. پرچمها گاهی شیب نزولی، گاهی شیب صعودی و گاهی نیز بدون شیب هستند و در حال افقی شکل میگیرند. از این الگو زمانی استفاده میشود که با یک روند مشخص و قابل اطمینان روبهرو باشیم، در غیر اینصورت، استفاده از آن در بازارهای بدون روند و خنثی توصیه نمیشود.
این الگو نشان دهندهی یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که در یک وقفهی کوچک به وسیلهی کانالهای مورب یا افقی دچار اصلاح میشود و سپس به روند قبلی خود ادامه میدهد.
الگوی مستطیل، یکی دیگر از الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال است که شباهت بسیاری به الگوی پرچم دارد اما با آن فرق دارد. همچنین الگوی پرچم از لحاظی به الگوهای کف و سقف دوقلو و سهقلو هم شباهت دارد که از روی جهت و شرایط روند و تغییرات قیمت میتوان آنها را از هم تمیز دارد. بهرحال الگوی مستطیل کارایی خاص خود را دارد و یک الگوی کاملاً مستقل به حساب میآید که میتواند نتایج متفاوتی را در اختیار تحلیلگران قرار دهد. این الگو همانطور که از عنوان آن هم پیداست، به شکل یک مستطیل روی نمودار ترسیم میشود. البته در داخل این مستطیل، یک حرکت اصلاحیه قرار دارد که در آن سقف و کف قیمتها بهصورت مکرر تکرار شدهاند و با کشیدن یک خط روی خطوط اصلاحی میتوان یک مستطیل ایجاد کرد.
محدودهی نوسانی این الگو نشان دهندهی محل تقابل فروشندگان و خریداران در بازار است که در نتیجهی آن میتوان روند آیندهی بازار را پیشبینی کرد!
سخن نهایی
گفتیم که برای فعالیت صحیح و حرفهای در بازارهای مالی باید به دانش تحلیل تکنیکال مجهز باشید و این تحلیل دارای ابزارها، استراتژیها و الگوهای متنوعی است که باید برای یادگیری آنها تحت آموزش قرار بگیرید. شاید با خواندن مقالات بتوان تا حدی الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال را تشخیص داد، اما استفاده و نتیجهگیری درست از این الگوها به تجربه نیاز دارد. به همین خاطر به شما توصیه میکنیم برای یادگیری اصولی تحلیل تکنیکال و همچنین برای فعالیت سودمند در بازارهای مالی، حتماً در دورههای آموزش تحلیل تکنیکال «دلفین وست» شرکت نمایید.
برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
الگوی قیمت (Price Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
در بازار بورس و تمام بازارهای مالی، کاربران برای بررسی نمودارها و وضعیت های مختلف روش های متفاوت تحلیلی را به کار می گیرند و این روش ها در بازارهایی که نقطه عطف آن ها عرضه و تقاضاست خودنمایی می کنند. هدف از شرکت در بورس رسیدن به سودی منطقی است و این هدف با کمک گرفتن از الگوها و تحلیل های رایج امکان پذیر می شود. به طور کلی در حوزه بورس و سرمایه گذاری از دو روش تحلیل تکنیکی و تحلیل بنیادی استفاده می شود که ما در این محتوا به بررسی تحلیل تکنیکال و مفهوم الگوی قیمت می پردازیم.
الگوی قیمت (Price Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
الگوی قیمت ( Price Pattern )
قبل از صحبت در مورد مفهوم الگوی قیمت لازم است تا اطلاعات مختصری درباره تحلیل تکنیکال داشته باشیم تا با هدف این محتوا بیشتر آشنا شویم.
وارد شدن به بورس نیازمند اطلاعات و دانش به خصوصی است و هر چه دانش شما در زمینه بورس و سهام بیشتر باشد بهتر می توانید به بررسی نمودارهای قیمت و حجم معاملات اقتصادی بپردازید.
اطلاعات لازم برای درک بهتر از بورس نیازمند تحلیل است تا با استفاده از آن بررسی مناسبی از وضعیت سهام مختلف داشته باشید و با توجه به اخبار مربوطه بتوانید با روش هایی معقول و منطقی عمل کنید. به طور کلی در حوزه بورس و سرمایه گذاری از دو روش تحلیل تکنیکی و تحلیل بنیادی استفاده می شود که ما در این محتوا به بررسی تحلیل تکنیکال و مفهوم الگوی قیمت می پردازیم.
در تحلیل تکنیکال شما با استناد به نمودارهای قیمت و انواع معاملات و حجم آن ها به بررسی و ارزیابی وضعیت کلی بازار و سهام مختلف می پردازید؛ در واقع تحلیل تکنیکال نوعی استراتژی مختص معاملات بازار بورس است که سرمایه گذاری ها و فرصت هایی که شما برای معامله دارید را بررسی می کند، این تجزیه و تحلیل به شما کمک می کند تا نسبت به وضعیت سهام و معاملات موجود آگاه شوید.
شما با استفاده از تحلیل تکنیکال می توانید روند معاملات و تغییراتی که در قیمت سهام به وجود آمده است را بررسی کنید. حرفه ای بودن در بورس تضمین موفقیت هر شخص است و برای رسیدن به این موفقیت لازم است تا به استراتژی ها و تحلیل هایی که برای رسیدن به جایگاهی برتر در خرید و فروش سهام ضرورت دارد، آگاه باشید. (1)
مفهوم الگوی قیمت در تحلیل تکنیکال
هر نمودار در بازار بورس از الگوهای متفاوتی حاصل می شود و بررسی این الگوها و خواندن نمودارها باید با کسب دانش بیشتر همراه باشد و این دانش به شما کمک می کند تا توانایی بررسی وضعیت های مختلف را به دست آورید.
یکی از مهم ترین فرضیات در تحلیل تکنیکال عنوان قیمت است که در واقع نشان دهنده تمام اطلاعات لازم است؛ شما با تحلیل نمودارهای قیمت و بررسی آمار نوسان آن و مشاهده تغییرات توسط تحلیل تکنیکال می توانید جریان قیمت های پیش رو را پیش بینی کنید.
فرضیه دیگر این موضوع را بیان می کند که نوسان قیمتی که در بازار سهام وجود دارد تصادفی نیست و الگوهای موجود در دوره های مختلف زمانی تکرار می شوند، بر اساس این فرضیه سهامداران و سرمایه گذاران که به معامله مشغول هستند با کمک گرفتن از تحلیل تکنیکال به سود بیشتری می رسند.
همان طور که اشاره کردیم قیمت تأثیر بسیاری بر تغییرات بازار سهام دارد و در تحلیل تکنیکال اصلی مهم است؛ البته ذکر این نکته ناگفته نماند که در قیمت یک سهم اصول و عوامل متعددی تأثیرگذار هستند و با توجه به این عوامل است که می توانیم نقش قیمت در تحلیل تکنیکال را مشاهده کنیم. قیمت در بازار سهام بیانگر همه چیز است و نوسان قیمت در واقع عرضه و تقاضایی را نشان می دهد که در حال شکل گیری است.
اصل دیگری که باید به آن اشاره کنیم تکرار روندهاست؛ تحلیل تکنیکال نشان می دهد که قیمت در انواع روندهای بلندمدت، کوتاه مدت و میان مدت حرکت و جریان گذشته را تکرار می کند. قیمت به طور کلی همیشه در حال تکرار است و بر اساس اصول و وضعیت بازار و عوامل متعددی که می تواند بر روی قیمت تأثیرگذار باشد، طی کاربرد انواع الگوهای قیمت دوره های زمانی مختلف تکرار می شود. (1)
کسانی که بر اساس تحلیل تکنیکال به تجزیه و تحلیل می پردازند در واقع با استفاده از این نمودارها و تکرار قیمت ها، وضعیت های مختلف را بررسی می کنند. در بازار بورس الگو و روش هایی وجود دارد که از آن ها می توان در تحلیل تکنیکال استفاده کرد.
نقش الگوی قیمت در تحلیل تکنیکال
مهم ترین نقش در تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمت هستند که در ادامه به انواع آن ها نیز اشاره خواهیم کرد. الگوهای قیمت بر اساس خطوط، نمودار و منحنی های متعددی شناخته می شوند و برای اینکه با نقش الگوی قیمت بیشتر آشنا شویم اشاره به این موارد خالی از لطف نیست.
مفهوم خط روند یکی از عنوان هایی است که در بازار سهام به کسانی که تحلیل تکنیکال را به کار می برند، کمک می کند. در واقع خط روند مسیرهای مستقیمی بر روی نمودار هستند که توسط اتصال خطوط مقاومت و حمایت کشیده می شوند. در توضیح عنوان های حمایت و مقاومت باید این گونه بگوییم که این عنوان ها نقاط مهمی بر روی نمودار هستند که اتصال بین عرضه و تقاضا را شکل می دهند. (2)
هر زمان که تقاضا افزایش پیدا می کند از کاهش قیمت جلوگیری می شود و نقطه حمایت شکل می گیرد و در مقابل هر چه در نمودار قیمت ها به خطوط مقاومت نزدیک تر می شوند تولیدکنندگان یا همان عرضه کنندگان تمایل بیشتری به فروش نشان می دهند و به طور کلی عرضه از تقاضا پیشی می گیرد.
خطوط روند به دو بخش صعودی و نزولی تقسیم می شوند؛ خطوطی که شیبی رو به بالا دارند را خط صعودی می نامند و خطوط نزولی معمولا شیبی رو به پایین دارند. خطوط روند صعودی از اتصال چند نقطه مینیمم شکی می گیرد و در مقابل خط نزولی اتصال چند نقطه ماکزیمم است؛ توجه داشته باشید که خط روند صعودی همانند عنوان حمایت شکل می گیرد و با شکسته شدن این خط نمودار قیمت نیز تغییر می کند. (2)
ذکر این نکته شاید برای شما هم مفید باشد که بدانید هنگامی که نمودار قیمت یک سهام صعودی است، خریدن سهام و نگه داشتن آن تا پایان خط روند صعودی، بهترین انتخابی است که شما می توانید داشته باشید. همان طور که روند صعودی مسیری شبیه به حمایت دارد، روند نزولی نیز مانند مقاومت عمل می کند و در این روند نیز اگر خط روند شکسته شود نمودار قیمت تغییر می کند.
نقطه مقابل روند صعودی در خریدن سهام، فروش سهام در روند نزولی است؛ به این معنا که بهترین واکنش به این وضعیت فروش سهم و انتظار برای پایان روند نزولی است تا بعد از آن بتوانید اقدام به خرید سهم کنید. (2)
کاربرد انواع الگوهای قیمت
در بازار بورس و سهام دو نوع الگوی قیمت وجود دارد که هر کدام از این ها شامل موارد متعدد دیگری می شوند که به معرفی آن ها می پردازیم.
الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامه دهنده دو نوع الگوی قیمتی هستند که شما در بازار بورس با آن ها روبرو هستید؛ در تعریف الگوهای بازگشتی به ما نشان می دهند که یک روند چگونه تغییر می کند و برعکس الگوهای ادامه دهنده توقف کوتاه در یک روند را نمایش می دهند. (2)
۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال
شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس میشوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معاملهگرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام میپردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگیهای ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آنهاست، به گونهای که به راحتی میتوان در هر نمودار و هر تایم فریم، آنها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی میتوانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیشبینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، ۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.این الگوها به ترتیب عبارتاند از:
سر و شانه، مستطیل، کف و سقف دوقلو، کف و سقف سهقلو و پرچم.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک میکند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامهدهنده و بازگشتی تقسیم میشوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سهقلو جزء بازگشتیها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرند. طبق بررسیهای انجامشده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این میشود که در معاملهگری به دید وسیعتری دستیابید، که همین توانایی میتواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.
نکات عمومی مربوط به الگوهای قیمتی
- حین تشکیل یک الگوی نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید صحت و قدرت الگو است.
- هرکدام از الگوهای قیمتی بر اساس ماهیتشان، یک هدف نموداری از پیشتعیین شده دارند. میزانتحقق این انتظارات، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
- هر چه شکلگیری یک الگو مدتزمان بیشتری طول بکشد، انتظار میرود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد.
- بسیاری از الگوهای نموداری ازلحاظ جزئیات شباهت زیادی به یکدیگر دارند. از اینرو به منظور تمیز دادن آنها از یکدیگر، باید به عواملی نظیر شکستهای قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
- یکی از بهترین روشهای تشخیص شکست، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است. هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
- برخی صاحبنظران معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند، باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهشیافته و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.
۱- الگوی سر و شانه
تقریباً میتوان گفت محبوبترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثباتشده است. تشکیل این الگو میتواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاهمدت و معمولی باشد. بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانهای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکلگیری سه قله به صورت متوالی تشکیل میشود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانهها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانههای انسان در نمودار به وجود میآید. درصورتی که چنین آرایشی به وسیله درهها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه معکوس خواهیم داشت. این الگو معمولاً پس از یکروند قوی رخ میدهد و برحسب شرایط بازار، میتواند نشانهای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریبالوقوع باشد.
تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکلگیری الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک نشاندهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش دادهاند، سپس تعدادی از فروشندگان باعرضه سهام خود موجب کاهش قیمتها شده و اولین قله در نمودار تشکیل میشود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقبنشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویتشده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهم شکسته و قیمت نقطه بالای جدیدی در نمودار ثبت میکند. سپس با توجه به صعود قیمتها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهشیافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایتشده) پیش روی خود میرسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکلگیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا حوالی دره اول سقوط میکند. در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران سمج با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمتها میشوند، با این تفاوت که اینروند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین باربر بازار مسلط شده و با فروشهای خود موجب شکلگیری یکروند نزولی قوی میشوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دودره قبلی که خط گردن نامیده میشود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز میشود. ازلحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش نافرجام خریداران در راستای ادامه روند صعودی است که، درنهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی نمایان میشود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است. الگوی سر و شانه معکوس، دقیقاً یک تصویر آیینهای از حالت کلاسیک است، که بر اساس نحوه شکلگیری درهها قابلتشخیص میباشد. تفاوت در این است که برخلاف حالت کلاسیک، تشکیل این الگو تداعیکننده یک سیگنال صعودی است.
۲- الگوی سقف و کف دوقلو
یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانیمدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانهای از احتمال صعود بازار است. ازلحاظ نموداری این الگو نشاندهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار میرود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. الگوی کف دوقلو ازلحاظ تئوریک نشاندهنده این است که، پس از یکروند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانستهاند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یکروند نزولی قوی رخ میدهد، که درنهایت با تسلط دوباره فروشندگان، بازار افت میکند. نتیجه این فعل و انفعالات تشکیل اولین دره و قله است. با نزدیک شدن به سطح حمایتی ناشی از تشکیل دره اول، دوباره خریداران دست به کار شده و قیمت تا محدوده سقف قبلی افزایش مییابد. در این مرحله با توجه به تشکیل دودره پیاپی و درنتیجه آن، وجود یک سطح حمایتی قوی، حجم معاملات به طرز قابلتوجهی افزایشیافته و با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تغییر روند و سیگنال صعودی تایید میشود. در سقف دوقلو، دقیقاً شرایط تشکیل الگو بالعکس حالت مذکور بوده و خاصیت آن کاهش قیمتهاست. حداقل هدف تکنیکالی این الگوی نموداری در هر دو نوع سقف و کف، به اندازه فاصله بین قله و درهها از نقطه شکست است.
۳- الگوی سقف و کف سهقلو
درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهدهشده را کف و سقف سهقلو مینامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانه بالقوهای از احتمال تغییر روند بازار است. ازآنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس ازلحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب میشود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معامله گران در راستای ادامه روند غالب بازار است. ازآنجا که تشکیل الگوی سهقلو زمان بیشتری طول میکشد، به همین دلیل میتوان استنباط نمود که، سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و درنتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد. بهطور مثال در الگوی کف سهقلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قله اول را مشاهده کنند، به این نتیجه میرسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیهشده و باید منتظر ادامه روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمتها میشوند و اما این بار در آستانه مقاومت سخت ناشی از قلهها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابلملاحظه حجم معاملات در نقطه شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل میگیرد. بارزترین نکته هنگام شکست نواحی نموداری این است که، بسیاری از فروشندگان با مشاهده حجم معاملات هنگام عبور از سطوح و زمان طولانی شکلگیری الگو، در صف خریداران قرار میگیرند. همانند الگوی قبل، پس از شکست انتظار میرود که، حداقل به اندازه فاصله کف و سقف الگو در نمودار، نوسان قیمتی داشته باشیم.
۴- الگوی پرچم
اولین نوع از الگوهای ادامهدهنده که به معرفی آنها میپردازیم، الگوی پرچم است. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکلگیری یکروند قوی در بازار به وقوع میپیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یکروند پرقدرت، اصطلاحاً موجب استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامه روند اصلی میشود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه کاربرد انواع الگوهای قیمت داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابلاطمینانی داشته باشیم، میتوان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچوجه توصیه نمیشود. بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک بهصورت کانالهای افقی، مورب و یا کنج، متوقفشده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه میدهد. هر چه فاز اصلاحی مدتزمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار میرود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگتری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، یک نشانه از افزایش دوباره قیمت و تشکیل پرچم نزولی از ادامه روند نزولی خبر میدهد. پس از شکست و تایید آن به وسیله حجم سنگین معاملات، انتظار داریم بازار حداقل به اندازه پایه پرچم، یعنی ابتدای شروع حرکت تا اولین قله یا دره تشکیلشده، تحرک قیمتی داشته باشد.
۵- الگوی مستطیل
الگوی مستطیل را میتوان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آنها تمایز قائل شویم، زیرا ازلحاظ کارایی تفاوت بسیاری دارند. بهطور کلی این الگو نیز از نوع ادامهدهنده روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یکروند پرقدرت محسوب میشود. زمانی که روند مشخصی قابلملاحظه باشد، در صورت مشاهده الگوی مستطیل در نمودار، میتوان بر مبنای آن تصمیمگیری نمود. ولی همانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد. از طرفی مستطیل به الگوهای سقف و کف چند قلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده کوچکی بین حمایت و مقاومتهای افقی نوسان میکند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکانپذیر است. محدوده نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجه آن، مسیر آتی بازار را مشخص میکند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یکروند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانه ادامه روند نزولی است.حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل یعنی فاصله بین سقف و کفهای محدوده نوسانات است.
الگوهای هارمونیک | 6 الگوی هارمونیک پر کاربرد در تحلیل تکنیکال!
ممکن است درک این الگوهای هارمونیک کمی سخت باشد ولی وقتی شکل آنها را درک کنید سود بسیار خوبی به دست میآورید!
کل ایدهی این الگوهای هارمونیک این است که به تریدرها کمک کند تا نقاط احتمالی بازگشت روندها را پیدا کنند.
در واقع از ابزارهای دیگری که قبلاً یاد گرفتیم – مثل فیبوناچی – هم استفاده میکنیم!
با ترکیب این ابزارهای فوق العاده برای پیدا کردن این الگوهای هارمونیک، میتوانیم حوزههای احتمالی برای ادامه روند را هم تشخیص دهیم.
در این درس در مورد الگوهای هارمونیک زیر بحث میکنیم:
- الگوی ABCD
- الگوی سه محرک
- الگوی گارتلی
- الگوی خرچنگ
- الگوی خفاش
- الگوی پروانه
کار را با الگوهای هارمونیک ABCD و سه محرک شروع میکنیم که سادهترند و بعد به سراغ گارتلی و حیوانات دیگر میرویم.
بعد از این که نگاهی به آنها داشتیم به ابزارهای مورد نیازتان برای استفاده موفقیت آمیز از این الگوها در معاملات میپردازیم.
در تمام این الگوهای هارمونیک باید صبر کنید تا کل الگو کامل شود تا بتوانید از آنها برای معامله استفاده کنید.
الگوی ABCD
بیایید این درس را با سادهترین الگو از الگوهای هارمونیک آغاز کنیم. چه چیزی سادهتر از ABC خودمان است؟ فقط یک حرف دیگر هم به آن اضافه میکنیم و الگوی نمودار ABCD را داریم!
برای پیدا کردن این الگوی نمودار تنها چیزی که نیاز دارید چشمان تیزبین عقاب مانند و ابزار فیبوناچی است. برای روندهای صعودی و نزولی الگوی نمودار ABCD ،خطوط AB و CD پایهها و BC اصلاح روند و بازگشت است. اگر از ابزار بازگشتی فیبوناچی در پایه AB استفاده کنید، BC بازگشتی باید تا سطح 0.618 از ضلع AB را اصلاح کند. بعد ضلع CD ، به وسیله فیبوناچی اکسپنشن در سطح 1.272 از ضلع BC قرار میگیرد .
تنها کاری که باید بکنید این است که صبر کنید تا کل الگو کامل شود (به نقطه ی D برسد) و بعد پوزیشن خرید یا فروش بگیرید.
اما اگر بخواهید دقت بسیار زیادی داشته باشید، چند قاعده دیگر برای الگوی ABCD معتبر وجود دارد:
- طول خط AB باید با طول خط CD برابر باشد.
- زمانی که طول میکشد تا قیمت از A به B برود، باید برابر با زمانی باشد که قیمت از C به D برسد. این موضوع را از طریق شمارش کندلها میتوانید بدست آورید.
الگوی ۳ محرک یا تری درایو (Three-Drive)
الگوی سه محرک شباهت زیادی به الگوی ABCD دارد. در واقع این الگوهای هارمونیک سه پایه دارد (که حال به آنها محرک می گوییم). این الگو هم به صورت بازگشتی است و هم اصلاحی. در واقع الگوی سه محرک بر اساس الگوی امواج الیوت است.
طبق معمول به چشمان عقاب، ابزار فیبوناچی و کمی صبر و حوصله نیاز دارید.
در این الگو نقطه A باید به اندازه 61.8٪ از ضلع ۱ باشد. به همین شکل نقطه B باید باز گشت 0.618 از ضلع ۲ باشد. بنابراین ضلع ۲ باید اکسپنشن 1.272 از ضلع A و ضلع ۳ باید اکسپنشن 1.272 از ضلع B باشد.(در صورت نیاز به درسنامه های فیبوناچی مراجعه نمایید)
وقتی که کل الگوی سه محرک کامل شود، میتوانید معامله خود را آغاز کنید. معمولاً وقتی قیمت به نقطه B میرسد، میتوانید بر اساس روند صعودی و یا نزولی الگو، پیشبینی انجام داده و وارد پوزیشن شوید. برای مثال در 3 محرک صعودی زمانی که ضلع B به اندازه مشخص شده( %1.272اکسپنشن از ضلع2 ) گسترش یافت میتوانید وارد معامله خرید شوید و بالعکس.
اما اول بهتر است چک کنید و ببینید آیا این قواعد برقرار هستند:
- زمانی که طول میکشد تا قیمت ضلع ۲ را کامل کند باید برابر با زمانی باشد که ضلع ۳ را کامل میشود.
- همچنین زمانی که برای کامل شدن بازگشتهای A و B طول میکشد باید یکسان باشد.
الگوی گارتلی و حیوانات
در گذشته تریدر بیش از حد باهوشی به نام هارولد مکینلی گارتلی بود.
او در اواسط دهه ۱۹۳۰ خدمات مشاوره بازار بورس ارائه میداد و محبوبیت زیادی داشت.
این فرد یکی از اولین تحلیلگرانی بود که از روشهای علمی و آماری برای تحلیل رفتار بازار بورس استفاده میکرد.
به گفته گارتلی، او بالأخره موفق شد دو مورد از بزرگترین مسائل تریدرها را حل کند: چه سهمی را، در چه زمانی بخرند.
خیلی زود معاملهگران متوجه شدند که این الگوها را میتوان در بازارهای دیگر نیز به کار برد.
از آن زمان، کتابها، نرم افزارهای ترید و الگوهای مختلف دیگری (که در ذیل در موردشان توضیح میدهیم) بر اساس گارتلیها تهیه شدهاند.
الگوی گارتلی یا ۲۲۲
الگوی ۲۲۲ نامش را از صفحهای که در کتاب گارتلی به نام “سود در بازار بورس یافت میشود” گرفته است. گارتلیها الگوهایی هستند که شامل الگوی پایه ABCD که قبلاً مطرح کردیم میشوند اما قبل از آنها یک بالا یا پایین بزرگ وجود دارد.
حال این الگوها معمولاً وقتی شکل میگیرند که اصلاحی از روند کلی اتفاق افتاده و به شکل M است (برای الگوهای نزولی به شکل W است.) این الگوها برای کمک به معاملهکنندگان در یافتن نقاط ورود خوب و پیوستن به روند کلی به کار میروند.
گارتلی وقتی شکل میگیرد که قیمت روند رو به بالا (یا رو به پایین) را طی کرده اما شروع به دادن نشانههای اصلاح کرده است.
آنچه باعث میشود گارتلی در زمان تشکیل شدن آرایش خوبی داشته باشد؛ این است که نقاط وارونگی در سطوح بازگشتی و گسترشی فیبوناچی هستند.
این الگو را به سختی میتوان پیدا کرد و وقتی آن را پیدا کردید ممکن است استفاده از آن همه ابزار فیبوناچی برایتان گیج کننده باشد. کلید اجتناب از این همه سردرگمی این است که قدم به قدم پیش بروید.
در هر حال الگو شامل یک الگوی ABCD صعودی یا نزولی است؛ اما قبل از آن نقطه X وجود دارد که فراتر از نقطه D است. الگوی گارتلی «کامل» ویژگیهای زیر را دارد:
- ضلع AB باید در سطح باز گشت 0.618 از ضلع XA باشد.
- ضلع BC باید باز گشت 0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
- اگر بازگشت ضلع BCبه اندازه 0.382 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید 1.272 از ضلع BC باشد. در نتیجه اگر ضلع BCبه اندازه0.886 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید 0.618 از ضلع BC گسترده شود.
- ضلع CD باید بازگشت 0.786 از ضلع XA باشد.
الگوی خرچنگ
در سال ۲۰۰۰ یکی از پیروان الگوهای هارمونیک،الگوی «خرچنگ» را کشف کرد.
به گفته او این الگو از دقیقترین الگوهای هارمونیک هماهنگ است .
این الگو نسبت سود به ریسک بالایی دارد چون میتوانید استاپ لاس بسیار کوچکی داشته باشید. الگوی خرچنگ «بهینه» باید ویژگیهای زیر را داشته باشد:
- ضلع AB باید بازگشت 0.382 یا 0.618 از ضلع XA باشد.
- ضلع BC باید یا بازگشت 0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
- اگر اندازه بازگشت ضلع BC، 0.382 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید 2.24 از ضلع BC باشد. در نتیجه اگر ضلع BC 0.886 از ضلع AB باشد، آن گاه CD باید گسترش 3.618 از ضلع BC باشد.
- CD باید گسترش 1.618 از ضلع XA نیز باشد.
الگوی خفاش
در سال ۲۰۰۱ اسکات کارنی یک الگوی دیگ از الگوهای هارمونیک به نام «خفاش» را ارائه داد. خفاش عبارت است از بازگشت 0.886 ضلع XA به عنوان منطقه وارونگی بالقوه. الگوی خفاش خصوصیات زیر را دارد:
- ضلع AB باید بازگشت 0.382 یا 0.500 از ضلع XA باشد.
- ضلع BC میتواند بازگشت.0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
- اگر ضلع BCبازگشت 0.382 از ضلع AB باشد، آن گاه CD باید گسترش 1.618 از ضلع BC باشد. و اگر ضلع BC.0.886 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید گسترش 2.618 از ضلع BC باشد.
- CD باید باز گشت.0.886 از ضلع XA باشد.
الگوی پروانه
الگوی کامل پروانه که برایس گیلمور آن را خلق کرده عبارت است از بازگشت 0.786 ضلع AB با توجه به ضلع XA.
الگوی پروانه ویژگیهای خاص زیر را دارد:
- ضلع AB باید باز گشت.0.786 ضلع XA باشد.
- ضلع BC میتواند باز گشت.0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
- اگر ضلع BC بازگشت 0.382 از ضلع AB باشد، آن گاه CD باید گسترش 1.618 از ضلع BC باشد. در نتیجه اگر ضلع BC بازگشت 0.886 از ضلع AB باشد، آن گاه CD بایدگسترش 2.18 از ضلع BC باشد.
- CD باید گسترش1.27 یا 0.618. از ضلع XA باشد.
سه مرحله در معامله با الگوهای هارمونیک
همانطور که احتمالاً حدس زدهاید، استفاده از الگوهای هارمونیک یعنی این که بتوانیم این الگوهای کامل را پیدا کنیم و با کامل شدن آنها خرید و فروش کنیم.
سه مرحله اساسی در پیدا کردن الگوهای هارمونیک وجود دارد:
- مرحله ۱: پیدا کردن الگوی هارمونیک
- مرحله ۲: اندازه گیری نسبت های اضلاع الگوی هارمونیک
- مرحله ۳: معامله خرید یا فروش با کامل شدن الگوی قیمت هارمونیک
با پیروی از این سه مرحله اساسی احتمالا میتوانید سودهای خوبی به دست آورید.
مرحلهٔ 1: پیدا کردن الگوی قیمت هارمونیک بالقوه
این شبیه یک الگو از الگوهای هارمونیک است! در این مرحله هنوز کاملاً مطمئن نیستیم که چه الگویی است. اما شبیه به سه محرک است. با این حال میتواند خفاش یا خرچنگ هم باشد…
در هر حال بیایید این نقاط وارونگی را نام گذاری کنیم.
مرحلهٔ ۲: اندازه گیری الگوی قیمت هارمونیک بالقوه
با استفاده از ابزار فیبوناچی، قلم و کاغذ، مشاهداتمان را یادداشت میکنیم.
- حرکت BC باز گشت.0.618 از حرکت AB است.
- حرکت CD افزونهٔ 272 از حرکت BC است.
- طول AB تقریباً برابر با طول CD است.
این الگو یک الگوی ABCD مترقی است و نشانهٔ قوی خرید میدهد.
مرحلهٔ ۳: خرید یا فروش با کامل شدن الگوی قیمت هارمونیک
وقتی الگو کامل شد، تنها کاری که باید انجام دهید این است که اقدام به خرید یا فروش کنید.
در این مورد باید در نقطه D خرید کنید که گسترش 1.272 فیبوناچی از ضلع CB است و حد ضررتان را چند واحد پایینتر از قیمت ورودتان قرار دهید.
آیا واقعاً اینقدر آسان است؟
مشکل الگوهای قیمت هارمونیک این است که به قدری کامل هستند که پیدا کردنشان سخت است، مثل پیدا کردن الماس در یک صخره.
بیشتر از اطلاع از مراحل باید چشمان تیزبینی داشته باشید تا بتوانید الگوهای هارمونیک را پیدا کنید و باید بسیار صبور باشید تا زود شروع نکنید و قبل از کامل شدن الگو وارد نشوید.
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
بخشی از آموزش های مربوط به تحلیل تکنیکال کلاسیک، مبحث الگوهای نموداری یا الگوهای قیمتی در روند سهام هست. توصیه می شود حتی اگر تمایلی به یادگیری تحلیل گری پیشرفته بازار سرمایه ندارید، اما حداقل به عنوان معامله گر به این الگوها توجه کنید و آن ها را یاد بگیرید به نحوی که بتوانید، در نمودارهای مختلف آن را تشخیص دهید و روند را پیش بینی کنید. چرا که در تعیین و تشخیص سیگنال ها و نقاط مناسب خرید و فروش بسیار کارآمد می باشند.
فراگیری این الگوها راحت است و درصورت یادگیری به راحتی در نمودار سهام قابل تشخیص است، از این رو یکی از مباحث جذاب در تحلیل تکنیکال به شمار می رود.کاربرد انواع الگوهای قیمت
ویژگی مهم الگوهای قیمتی آن است که اولا از حرکات نامنظم قیمت روی نمودار به دست می آیند و ثانیا تکرار شونده هستند.
در کتاب ها و منابع مختلف، الگوهای متفاوتی معرفی شده است. اما به مرور زمان بعضی از این الگو ها کاربرد بیشتری داشتند و از اعتبار بیشتری برخوردارند.
از الگوهای نموداری شامل الگو های بازگشتی و ادامه دهنده می توان به الگوهای زیر اشاره کرد.
الگوی سر و شانه، الگوی فنجان و دسته، الگوی پرچم و پرچم سه گوش یا آویز، الگوی کف دوگانه و قله دو گانه یا پولبک ها، الگوی مثلث، الگوی کنج یا گوه و الگوی مستطیل
به طورکلی این هفت الگو کاربرد بیشتری برای معامله گران و تحلیل گران سایر بازارهای سرمایه دارند.
نکته مهم آن است که وجود این الگوها پیش بینی قطعی را به دست نمی دهد. بلکه این ها صرفا ابزاری هستند که در تحلیل روند به ما کمک می کنند.
در تصاویر زیر به طور خلاصه شمای کلی هر الگو را مشاهده خواهید کرد.
الگوی سر و شانه
الگوی فنجان و دسته
الگوی پرچم
الگوی کنج یا گوه
الگوی مستطیل
الگوی مثلث
پولبک ها
این تصاویر صرفا جهت آشنایی شما عزیزان با شکل کلی این الگوهاست و قطعا در مرحله آموزش نکات زیادی در باره ی این الگوهای هفت گانه وجود دارد که می بایست بررسی شوند.
دیدگاه شما