مفهوم ارز غیر متمرکز در بازار ارز دیجیتال چیست
یکی از مزایا ارز های دیجیتال، حالت غیر متمرکز بودن آن بوده که توسط هیچ نهاد یا ارگان مالی، سیاسی و نظامی کنترل نمی شود. برای بررسی مفهوم ارز غیر متمرکز در بازار ارز دیجیتال همراه ما باشید.
ارز متمرکز چیست ؟
ارز متمرکز نوع پول بود که توسط یک مقام مرکزی کنترل شده و به عبارت دیگر هیچ کالای فیزیکی پشتوانه ای بر آن وجود ندارد. این نوع ارز، ارزش ذاتی نداشته در واقع ارزش آن توسط مقام های تولید کننده و چاپ کننده آن تعیین می شود. به عنوان نمونه می توانیم به ریال ایران اشاره نماییم که در زمان کسر بودجه یا موارد دیگر، اقدام به چاپ پول می شود. در در طولانی مدت باعث افزایش تورم و موارد اقتصادی منفی در کشور می شود. در ادامه به مزایا و معایب ارز متمرکز و مفهوم ارز غیر متمرکز در بازار ارز دیجیتال می پردازیم.
مزایا ارز های متمرکز چیست ؟
در کنار معایب بسیار ارز های متمرکز، می توانیم به مزایای آن نیز بپردازیم. هزینه تراکنش یکی از معضلات بزرگی است که در ارز های غیرمتمرکز وجود دارد. ارز های متمرکز مانند دلار، ریال، یورو و غیره از هزینه تراکنش کمتری برخوردار هستند. این ارز ها نقدینگی بالا تری نسبت به ارزهای غیر متمرکز را دارا می باشد.
ارزهای متمرکز در مقایسه با ارز غیر متمرکز در بازار ارز دیجیتال قیمت با ثبات تری دارند اما به دلیل برخی از مشکلاتی که در کشور از تحریم ها حاصل شده قیمت ذاتی ریال ایران در حال نوسانات شدیدی به سر می دارد.
مفهوم ارز غیر متمرکز در بازار ارز دیجیتال
ارز غیر متمرکز در بازار ارز دیجیتال توسط مقام مسئول یا نهادی کنترل نشده و هر کس می تواند ارز دیجیتال اختصاصی خود را معرفی و توسعه دهد. ارز های متمرکز پایدار تر بوده ولی ارزش ثابتی ندارند. ارز های غیرمتمرکز ارزش و ثبات کمتری را برخوردار بوده و امکان هک یا دستکاری این سری از ارز ها غیر ممکن است. این ارز ها به شکلی رمزنگاری شده است که در نتیجه امکان هک آن به کمترین مورد می رسد.
اگر قصد سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال را دارید، به آموزش های مرتبط در سایت آکادمی یزدانی مراجعه نمایید تا با آموزش ارز دیجیتال ، آموزش خرید بیت کوین و ارز اتریوم آشنا شوید.
مزایا و معایب ارز غیر متمرکز در بازار ارز دیجیتال
انواع ارز غیرمتمرکز در جامعه متعلق به کسی نبوده و قابل ردیابی نیس و می توان حریم خصوصی سرمایه شما رعایت شود. بدون اطلاع سازمان ها یا افراد شخصی به معاملات خود اقدام نمایید. بیشتر افراد برای جلوگیری از پرداخت مالیات های سنگین دولت ها، سرمایه های خود را تبدیل به ارزهای دیجیتال می نمایند.
در نظر داشته باشید قیمت ارزهای دیجیتال ممکن است در کمترین زمان ممکن بیش از ۱۰۰ درصد قیمت خود را از دست بدهد و توان و جبران آن به سختی امکان پذیر باشد. در نتیجه سرمایه گذاری در ارز دیجیتال ممکن است ریسک بالایی داشته باشد. در ادامه بحث مفهوم ارز غیر متمرکز در بازار ارز دیجیتال، به صرافی های غیر متمرکز اشاره می کنیم.
معامله در صرافی های غیر متمرکز چگونه امکان پذیر است؟
اگر تا به حال در صرافی های متمرکز ایرانی یا خارج از کشور فعالیت کرده باشید، قسمت احراز هویت یا ثبت نام را مشاهده کرده اید. شما در زمان احراز هویت، تمام اطلاعات مورد نیاز و خود را به صرافی ارائه کرده و صرافی نیز می تواند در زمان نیاز اطلاعات شما را در اختیار دولت ها و سازمان های مختلف قرار دهد. می توانید بدون احراز هویت مستقیماً در بلاک چین به صورت معامله نمایید. برای این کار تنها به کیف پول نرم افزاری و سخت افزاری ارز دیجیتال نیاز دارید.
با اتصال کیف پول به صرافی غیرمتمرکز، می توانید معاملات منظم با کارمزد کمتری داشته باشید. برخی از صرافی های غیرمتمرکز برای انجام تراکنش های مالی جوایزی را در اختیار کاربران خود قرار می دهند.
سخن نهایی
با توجه به اینکه در صرافی های غیرمتمرکز حجم معاملات به شدت پایین است، در زمان صعودی بودن بازار یا نزولی بودن آن، امکان فروش لحظه ای با قیمت به روز وجود ندارد. ممکن است شما کمی با قیمت اصلی معامله خود را به فروش برسانید. کمبود ارزش معاملات در صرافی های غیرمتمرکز، یکی از مواردی است که تحلیلگران همیشه از آن را به وحشت دارند. در این زمان در صرافی های متمرکز تعداد کاربران و حجم معاملات بیشتر از صرافی های غیر متمرکز خواهد بود
برای اطلاعات بیشتر در مورد مفهوم ارز غیر متمرکز در بازار ارز دیجیتال و مطالب مفید در مورد آموزش ارز دیجیتال، به آکادمی یزدانی مراجعه نمایید.
اقتدار بانک مرکزی در تصمیمات اقتصادی بیشتر است/ با سرکوب تقاضا جلوی ورود نقدینگی به بازار سرمایه را گرفتند
یک کارشناس بازار سرمایه اظهار داشت: معتقدم دلیل آن، تصمیم دولتمردان و مسئولان سازمان بورس برای خاموش کردن عطش تقاضا بود تا بتوانند از شکل گیری تهاجم نقدینگی به بازار سرمایه جلوگیری کنند و در حقیقت این تصمیم گذر از خطوط قرمزی بود که وقایع سال 99 را تکرار نکند.
فردین آقابزرگی در گفت وگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا درباره آثار افزایش نرخ سود بین بانکی در بازار سرمایه اظهار داشت: نرخ سود بین بانکی از 6 ماهه دوم سال گذشته از 18 درصد، امروز در آستانه عبور از 21 درصد قرار گرفتهاست. اگر نگاه تک بعدی داشته باشیم قاعدتا نمیتوان در ریشهیابی شکل گیری وضعیت امروز بازار سرمایه به یک یا دو عامل برسیم و عوامل متعددی از جمله بیثباتی در تصمیمات اقتصادی و تصمیمات اثرگذار در اقتصاد، افزایش نرخ بهره بین بانکی، سررسید و استمهال اوراق بدهی که به روایتی گفته میشود باز خرید میشوند اما در واقعیت این گونه نیست و به طور دقیق مفهوم استمهال را دارد چراکه پولی به چرخه بازار سرمایه برنمیگردد از جمله عوامل مهم در ایجاد وضعیت امروز بازار سرمایه است.
وی ادامه داد: همچنین یکسری تصمیمات اقتصادی دیگر مانند وضع عوارض صادرات و واردات، قطعی برق، رشد بازار موازی در این وضعیت بازار سرمایه اثرگذار بودند.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به نحوه اثرگذاری قطعی برق در بازار سرمایه تاکید کرد: باید توجه داشته باشیم که قطعی برق سود صنایع و شرکتها را کاهش داده است و در گزارش سه ماهه شرکتهای سیمانی و فولادی به طور مشهود میبینیم که یکی از دلایل افت عملکردها نسبت به مدت مشابه، همین موضوع قطعی برق بوده است.
آقابزرگی گفت: نکته مهم این است که 4 ماه را در سال پشت سر گذاشتیم و شاهد نوساناتی در بازار سرمایه بودیم؛ در دو ماه ابتدای سال شاخص کل 17 درصد بازدهی کسب کرد و شاخص هم وزن مفهوم دقیق نقدینگی بازار هم تا 30 درصد بازدهی داشت اما باید دید چه اتفاقی افتاد که در دو ماه بعد شاخص کل به بازدهی 7.5 درصد و شاخص هم وزن به کمتراز 15 درصد رسید و کاهش پیدا کرد.
وی با اشاره به دلیل افت بازار سرمایه در دو ماه دوم سال تاکید کرد: معتقدم دلیل آن، تصمیم دولتمردان و مسئولان سازمان بورس برای خاموش کردن عطش تقاضا بود تا بتوانند از شکل گیری تهاجم نقدینگی به بازار سرمایه جلوگیری کنند و در حقیقت این تصمیم گذر از خطوط قرمزی بود که وقایع سال 99 را تکرار نکند. اساسا به همین دلیل در خردادماه از سوی دولت 10 هزار میلیارد تومان عرضه اوراق بدهی در بازار اول انجام شد و شاهد عرضههای اولیه پی در پی دولت در بورس و فرابورس بودیم. البته هر چند 3 الی 4 هزار میلیارد تومان عددی برای بازار سرمایه نیست که بخواهد بازار را تحت تاثیر بگذارد اما این روند نشان میدهد که سیاستی مبنی بر سرکوب تقاضاهایی که تمایل وارد کردن نقدینگی به بازار سرمایه دارند را گرفتهاند.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اثر افزایش نرخ بهره بین بانکی گفت: افزایش نرخ بهره بین بانکی یکی از عوامل آشفتگی امروز بازار سرمایه است که البته نسبت به سایر عوامل اثر کمی داشته چراکه رابطه معکوسی با نرخ بازده مورد انتظار دارد و موجب افزایش این نرخ میشود اما نکته مهم این است که ما شاهد بیثباتی تصمیمات اقتصادی هسیتم و در حالی که وزیر اقتصاد اعلام میکند با انجام عملیات بازار باز ساز وکاری فراهم کردیم که نرخ بهره بین بانکی از 20 درصد تجاور نکند و گذر نرخ سود بین بانکی از این عدد، نشان میدهد که بانک مرکزی در تصمیمات اقتدار و سلطه بیشتر و کاملتری نسبت به بازار سرمایه دارد و بلافاصله که دید در معرض تهدید خروج نقدینگی از شبکه بانکی قرار گرفته، نرخ بهره بین بانکی را با نیت مهار تورم، افزایش داد.
آقابزرگی ادامه داد: این در حالی است که با افزایش نرخ بهره بین بانکی، بهای تمام شده تولید افزایش پیدا میکند و این نمیتواند گزینه اولی برای کنترل نرخ تورم باشد.
وی ادامه داد: معتقدم اثر افزایش نرخ بهره بین بانکی بر بازار سرمایه از طریق نوسان و تلاطمهای ناشی از بیثباتی تصمیمات اقتصادی خود را نشان میدهد و اثر روانی دارد. از سوی دیگر اقدام بانک مرکزی در افزایش نرخ سود بین بانکی برای حفظ نقدینگی در شبکه بانکی است که با عنوان مهار تورم مطرح کردهاند.
این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: معتقدم از دلایل مهم در ریزش بازار سرمایه نسبت به بازارهای موازی نداشتن حامی و نبود تشکلهای خود انتظام به معنای نبود وجود تشکلهای حقیقی نهادهایی است که بتوانند خواسته سهامداران را مانند انجمنهایی خودرویی تا مجمع تشخیص مصلحت پیش ببرند و به کرسی بنشانند. دقیقا بانکها هم تا دیدند در معرض تهدید خروج نقدینگی قرار دارند نسبت به افزایش نرخ بهره بین بانکی اقدام کردند اما در بازار سرمایه نتیجه نبود تشکلهای خود انتظام صنفی برای پیگیری مطالبات و جلوگیری از آسیبهای احتمالی، این بوده که شاهد یاس در بازار سرمایه و خشکاندن انگیزههای تامین مالی از طریق بازار سرمایه هستیم.
بازار ثانویه (Secondary market) چیست و چه معاملاتی در آن انجام می شود؟
بازار ثانویه بورس ایران یکی از مدرنترین بازارهای مالی در کشور ما است که ویژگیها و مزیتهای خاص خود را دارد. امکان حفظ ارزش پولی و کسب سودهای آنچنانی در مدت زمانی کوتاه این بازار را در حال حاضر تبدیل به یکی از جذابترین بازارهای مالی برای سرمایه گذاری نموده است. سرمایه گذاری در بورس برای هر شخص حقیقی و حقوقی با حداقل سرمایه امکان پذیر بوده و شما با داشتن مبلغی محدود می توانید در این بازار اقدام به خرید و فروش سهام سایر شرکت ها، اوراق قرضه دولتی، اوراقهای بهادار با پشتیبان طلا و یا مسکن و هر اوراق بهادار دیگری نمایید. البته برای ورود به این بازار حتما باید با مفاهیم و اصول آن نیز آشنا شده و با رعایت این اصول، پا در این بازار بگذارید.
بازار ثانویه (Secondary market) چیست و چه معاملاتی در آن انجام می شود؟
بازار ثانویه ( Secondary market )
بازار ثانویه یکی از اصطلاحات رایج و مهم در اقتصاد محسوب میشود. وجود بازار ثانویه مربوط به بازار خاصی نبوده و انواع بازارهای مالی و حتی سنتی نیز نمونه ای از این بازار را دارند. بازار ثانویه ارز و بازار ثانویه بورس از جمله مهم ترین بازارهای ثانویه در اقتصاد ایران هستند. بازار ثانویه بورس موضوعی که در این مقاله به آن می پردازیم، مهم ترین رکن این بازار برای کسانی که است که علاقه به کسب سود در بازار بورس را دارند.
این بازار بستر اصلی بورس ایران است که سهام داران خرد و کلان می توانند با ورود نقدینگی های خود به صورت مستقیم در آن اقدام به خرید و فروش سهام کنند. اما این موضوع که این بازار دقیقا چه ساز و کاری دارد و چه معاملاتی را می توان در آن انجام داد، موضوعی است که در ادامه قصد داریم به صورت مفصل به آن بپردازیم.
اطلاع از شرایط و ضوابط این بازار برای کسانی که به سهام داری و کسب سود در بازار بورس علاقه داشته و به دنبال آگاهی از قوانین این بازار هستند، کاملا ضروری است. کاربران برای ورود به بازار بورس و سرمایه گذاری در آن در قدم اول باید با این مفاهیم آشنا شده و تعریف دقیق و درست آن ها را بدانند. در ادامه برای آشنایی هر چه بیشتر با بازار ثانویه در بورس با ما همراه بمانید.
بازار ثانویه چیست؟
بازار ثانویه همانطور که از اسمش پیداست، بازاری برای داد و ستدهای دست دوم است. سهام هایی که در بازار اولیه و عرضه اولیه در بازار بورس توسط شرکت ها به فروش رسیده و در اختیار سهام داران قرار گرفته اند، در بازار ثانویه اجازه خرید و فروش پیدا می نمایند. اصلی ترین و مهم ترین جنس مورد معامله در این بازار، برگه های سهام شرکت ها است.
دارایی لازم برای خرید و فروش در این بازار نیز در بازار اولیه وارد بازار بورس شده است. البته در آینده امکان اضافه شدن به این دارایی ها از طرق مختلف وجود دارد. سهام شرکت هایی که در بازار بورس پذیرفته شده و پذیره نویسی آن ها صورت گرفته است، در نهایت بعد از عرضه اولیه در بازار ثانویه تحت داد و ستد قرار می گیرند و نوسانات و افزایش قیمت های این سهام ها نیز در این بازار به وقوع می پیوندد. (1) و (2)
اهمیت وجود بازار ثانویه حتی بالاتر و بیشتر از بازار اولیه است. هر چند همه چیز از بازار اولیه شروع می شود اما در صورت نبود بازار ثانویه، هیچ جذابیتی برای این سهام ها وجود نداشته و خریداران نیز تمایلی به آن ها نخواهند داشت. بازار ثانویه بورس ایران مکانی برای فروش اوراق قرضه و همه برگه های سهام هایی است که در بورس مورد معامله قرار می گیرند. تصور نمایید که شما به عنوان یک معامله گر در بازار اولیه اقدام به خرید سهام شرکتی کرده اید، در حال حاضر اگر قصد فروش سهام خود را داشته باشید، تنها بازار ثانویه است که می تواند این امکان را برای شما فراهم آورد؛ اهمیت بازار ثانویه نیز دقیقا در همین جا مشخص می شود. (3)
چگونه می توانیم وارد بازار ثانویه بورس شویم؟
بازار ثانویه بورس بستری مناسب برای سرمایه گذاری و سپرده گذاری افراد حقیقی و حقوقی است. در حال حاضر حداقل میزان پول لازم برای سرمایه گذاری در این بازار 500 هزار تومان است و هر کس با ورود چنین وجهی به این بازار، می تواند اقدام به خرید و فروش سهام شرکت های مختلف در آن نماید. امکانی که در هیچ بازاری به آن دسترسی نخواهید داشت و هیچ جایی هم برای سرمایه گذاری با این ارقام و اعداد در دسترس افراد قرار نمی گیرد.
برای ورود به این بازار شما بایست اقدام به دریافت کد سجام و کد بورسی از یکی از کارگزاری های مجاز تحت نظارت سازمان بورس ایران کنید. با دریافت این کد شما با ورود به پلتفرم های آنلاین و اینترنتی به سهام همه شرکت های فعال در بازار بورس ایران دسترسی خواهید داشت و می توانید سهام آن ها را خرید و فروش کنید.
شما در بازار ثانویه بورس ایران می توانید سهام ها را از سایر فروشندگان و یا از خود شرکت و سهام داران اصلی آن خرید نمایید. روند خرید و فروش سهام نیز در این بازار طبق قوانین و ضوابط سازمان بورس ایران تهیه و تنظیم شده و کاربران می توانند با استفاده از این قوانین با اطمینان کامل اقدام به ورد پول ها و نقدینگی های خود به این بازار نمایند.
کسب سود در بازار ثانویه
بازار ثانویه بورس ایران به صورت اخص برای کسب سود طراحی شده است. هر چند شرکت ها و کارخانه ها با ورود سهام های خود به این بازار در کسب و کار خود رونق ایجاد می نمایند اما در یک دید کلی این بازار هدفی جز ایجاد جذابیت های بالا برای سرمایه گذاری ندارد. مزیت های بالای بازار ثانویه نیز باعث شده است تا افراد با سرمایه های ریز و یا خیلی درشت، وارد این بازار شده و در آن به معامله بپردازند.
کسب سود در این بازار با خرید و فروش سهام از دو طریق امکان پذیر است. در وهله اول شما با خرید سهام شرکت های بورسی عضوی از این شرکت ها شده و در درآمدهای آن سهیم خواهید بود. از این رو در مواقع تقسیم سالیانه سود شما نیز به عنوان یک سهام دارد سود خود را کسب خواهید کرد. (2)
دومین و اصلی ترین روش کسب سود در بازار ثانویه بورس، خرید سهام با قیمت پایین و فروش آن در قیمت های بالاتر است. در این روش شما با تشخیص سهام هایی که مستعد رشد در آینده هستند و خرید آن ها، در آینده با رشد قیمتی می توانید در قیمت های بالاتر سهام خریداری شده خود را به فروش برسانید.
در حال حاضر افراد با سرمایه های میلیاردی در ایران در حال فعالیت و سهام داری در بورس هستند و از این طریق، سرمایه های خود را در طول یک سال چند برابر می نمایند. این بازار در حال حاضر با محدودیت نوسان 5 درصدی در طول یک روز رفتار نموده و قیمت هر سهم نسبت به قیمت دیروز آن می تواند تا 5 درصد رشد داشته باشد. (3)
ساز و کار بازار ثانویه در بورس
احتمالا شما با واژه حباب در بازارهای مختلف اعم از طلا، سکه، مسکن و یا هر بازار دیگری آشنایی دارید. در بازار بورس نیز این اصطلاح بسیار رواج دارد. افزایش قیمت های بی رویه سهم ها در این بازار با عنوان حباب ذکر می شود. اگر تعریف درستی از حباب داشته باشید، به راحتی می توانید آن را از ساز و کار اصلی بازار بورس تشخیص دهید.
قیمت ها در این بازار بر اساس میزان عرضه و تقاضای واقعی کاربران نوسان می کنند. به این معنی که در صورت افزایش عرضه یک سهم امکان افول قیمت آن وجود دارد و در صورت افزایش میزان تقاضا برای آن قیمت سهام ها کاهش پیدا می کند. اصلی ترین ساز و کار قیمت گذاری در بازار ثانویه ایران به همین منوال است.
حباب اما تعریف دیگری دارد. گاها سرمایه گذارانی فرصت طلب با ورود پول های درشت به یک سهم در یک مدت کوتاه و بالا بردن میزان تقاضای غیر واقعی برای آن با ترفندهایی خاص، اقدام به افزایش قیمت سهم نموده و سایر سرمایه گذاران خرد را نیز به این سمت می کشانند. از این طریق قیمت سهم وارد اعداد غیر واقعی و غیر منطقی شده و اصطلاحا به این وضعیت از آن سهم، حباب گفته می شود.
برخلاف بازارهای معمولی و سنتی که حباب ها می تواند ناشی از حرکات افراد در طولانی مدت بوده و یا ایجاد حباب در آن ها راحت باشد، در بازار بورس حباب سازی خیلی دوام نداشته و افزایش قیمت در این بازار معمولا بر اساس ساز و کار واقعی یعنی میزان عرضه و تقاضا صورت می پذیرد. (2) و (3)
با مفهوم “هاوکیش” و “داویش” آشنا شوید، اثر سیاست مالی بر فارکس چیست؟
آیا تا به حال این دو واژه را شنیده اید؟ “هاوکیش” و “داویش”. اگر جز معامله گران بازارهای مالی نباشید باز هم شاید در گزارش خبری شنیده باشید که گزارشگر بگوید: «رئیس بانک مرکزی بعد از منتشر شدن دادههای اقتصادی قوی، کمی لحن هاوکیش از خود نشان داد». در واقع، عبارت هاوکیش و داویش به این اشاره دارد که آیا بانک مرکزی بیشتر تمایل به سیاست مالی انقباضی (هاوکیش) یا به انبساطی (داویش) دارد.
سیاستگذاران بانک مرکزی مسئولیت تصمیمگیری درمورد کاهش یا افزایش نرخ بهره را برعهده دارند؛ امری که تاثیر زیادی بر بازار فارکس دارد. آنها بهمنظور کاهش سرعت شدید رشد اقتصاد (مهار تورم) نرخ بهره را بالا میبرند و بهمنظور تحریک اقتصاد (جلوگیری از رکود و افزایش تولید ناخالص داخلی GDP)، نرخ بهره را کاهش میدهند.
سیاستهای داویش و هاوکیش از طریق مکانیزمی که بانکدارها به آن سیاست لفظی (forward guidance) میگویند، باعث تاثیر بر نرخ برابری ارزها میشود. سیاستگذاران تلاش میکنند تا جای ممکن در ارتباطاتشان با بازار شفاف عمل کنند و بیان کنند که جهت سیاستهای پولی موردنظرشان به کدام سو است.
با فیماچارت همراه باشید تا اطلاعات بیشتری درمورد سیاستهای داویش و هاوکیش و نحوه بهکارگیری انها در معاملات فارکس کسب کنید.
هاوکیش چیست؟
اصطلاح هاوکیش برای توصیف سیاست های مالی انقباضی مورد استفاده میگردد. اگر یک بانک مرکزی درباره اعمال سیاست های مالی انقباضی ازطریق افزایش نرخ بهره یا کاهش تراز مالی بانک مرکزی صحبت کند، گفته میشود آن بانک سیاست هاوکیش دارد. همچنین اگر پیشبینیها درجهت افزایش نرخ بهره تلقی شوند، میگوییم سیاست مالی فعلی هاوکیش است. بهعلاوه، زمانی که بانک مرکزی چشمانداز مثبتی دربارهی رشد بازار داشته و انتظار افزایش تورم را داشته باشد، میتوان گفت سیاست هاوکیش اعمال شده است.
بیشترین میزان تغییرات در نرخ ارزها معمولا زمانی رخ میدهند که بانکهای مرکزی از داویش به هاوکیش (یا بالعکس) تغییر لحن میدهند. برای مثال، اگر بانک مرکزی پیش از این، حالت داویش داشته و از نیتز بازار به محرک سخن میگفت و سپس ناگهان در نطقی اعلام کند که شاهد افزایش فشار تورم و رشد شدید بازار هستیم، شما میتوانید انتظار تقویت ارز مربوط به ان کشور در مقابل سایر ارزها باشید.
فهرست برخی از عبارات که میتوان به سیاست هاوکیش تعبیر کرد:
- رشد قوی اقتصاد
- افزایش تورم
- کاهش ترازمالی
- سیاست مالی انقباضی
- افزایش نرخ بهره
عموما استفاده از عباراتی که به افزایش تورم، افزایش نرخ بهره و رشد اقتصادی قوی اشاره دارند، به اعمال سیاست مالی هاوکیش منتج خواهند شد.
داویش چیست؟
داویش به نقطه مقابل هاوکیش اشاره دارد. زمانی که بانک مرکزی به کاهش نرخ بهره یا به افزایش آسانسازی کمّی اشاره میکند، گفته میشود آ بانک سیاست داویش دارد. اگر بانکهای مرکزی درباره رشد اقتصادی بدبین باشند و انتظار کاهش تورم یا حتی بروز تورمزدایی را داشته باشند و این انتظارات خود را درقالب پیشبینیها و سیاستهای لفظی به بازار اعلام دارند، گفته میشود که رویکردشان نسبت به اقتصاد داویش است.
برخی عباراتی که میتوان به سیاست داویش تعبیر کرد:
- رشد اقتصادی ضعیف
- کاهش تورم/تورمزدایی (تورم منفی)
- افزایش تراز مالی
- سیاست مالی انبساطی
- کاهش نرخ بهره
مقایسه هاوکیش و داویش
جدول زیر نمای کلی از تفاوتهای سیاست های مالی هاوکیش و داویش را ارائه میکند:
هاوکیش | داویش |
ارز تقویت میشود | ارز تضعیف میشود |
نرخ بهره افزایش مییابد | نرخ بهره کاهش مییابد |
موضع سیاست مالی انقباضی | موضع سیاست مالی انبساطی |
هدف: کاهش یا مهار تورم | هدف: تحریک اقتصاد |
در جدول زیر به مقایسه دقیقتر تفاوتهای این دو سیاست پرداخته شده و تفاوتهای میان این دو سیاست و نحوهی تاثیرگذاری آنها بر ارز کشورها بهشکلی واضح بیان شده است.
سیاست مالی هاوکیش | سیاست مالی داویش |
نرخ بهره (باهدف کنترل تورم) افزایش مییابد← جریان نقدینگی به سمت ارز با نرخ بهره بالاتر سرازیر میشود و ارز کشور تقویت میشود | نرخ تورم (باهدف تحریک بازار) کاهش مییابد ←جریان نقدینگی از سمت ارز با نرخ بهره کمتر دور مفهوم دقیق نقدینگی بازار میشود و ارز کشور تضعیف میشود |
کاهش تراز مالی بانک مرکزی ازطریق فروش اوراق قرضه ترهینی و خزانهداری ←با فروش اوراق قرضه و خزانهداری، نرخ بهره افزایش یافته و ارز تقویت میشود | افزایش تراز مالی بانک مرکزی ازطریق خرید اوراق قرضه ترهینی و خزانهداری و برنامههای آسانسازی کمّی (QE) ←با افزایش منابع مالی تقاضا برای ارز کمتر و ارزش ارز کاهش مییابد |
سیاستهای لفظی بانک مرکزی شامل چشم انداز مثبت به اقتصاد و رشد و تورم است ←با پیشبینی سرمایهگذاران مبنیبر افزایش نرخ بهره، ارز تقویت میشود | سیاستهای لفظی بانک مرکزی شامل چشمانداز منفی نسبتبه اقتصاد و رشد و تورم است ←با پیشبینی سرمایه گذاران از کاهش نرخ بهره، ارزش ارز تضعیف میشود. |
چگونه برمبنای سیاست هاوکیش یا داویش معامله کنیم؟
یک تغییر کوچک در لحن بانک مرکزی میتواند تغییرات شدیدی در ارز بوجود آورد. معاملهگران اغلب جلسات کمیته عملیات بازار باز را پیگیری میکنند و تغییرات کوچک در ادبیات آنها که میتواند بیانگر افزایش نرخ بهره یا کاهش آن باشد، زیر نظر میگیرند تا از آن بهره لازم را ببرند.
وضعیت سیاست پولی در ۱ ژانویه سال ۲۰۱۹
تصویر بالا حالات مختلف سیاست مالی بانکهای مرکزی را نشان میدهد.هرچه وضعیت سیاست مالی بانک مرکزی به سمت چپ (وضعیت داویشتر) پیش برود، ارزش ارز در مقابل دیگر ارزها کاهش بیشتری پیدا خواهد کرد. هرچه به سمت راست (وضعیت هاوکیشتر) پیش برود، ارزش ارز بالا میرود.
قانون معامله در سیاست داویش و هاوکیش به این سادگی نیست که با هر لحن هاوکیش ازسوی بانک مرکزی، اقدام به خرید ارز آن کشور کنیم و با هر لحن داویش، اقدام به فروش آن. بلکه باید به انتظارات نرخ بهره نیز توجه داشت. به دو حالت زیر توجه کنید:
سناریوی اول:
اگر بانک مرکزی در چرخهی افزایش نرخ بهره قرار گرفته باشد، پس قبلا بازار پیشبینی افزایش نرخ بهره را داشته است. این وظیفه معاملهگران است که سرنخها و دادههای اقتصادی را دنبال کنند تا بفهمند لحن بانک مرکزی نسبت به وضعیت کنونی، هاوکیشتر شده است یا داویشتر. بیشترین تغییرات در نرخ ارزها زمانی رخ میدهد که لحن سیاستهای پولی نسبت به قبل عوض شود.
سناریوی دوم:
بهطور مشابه، اگر بانک مرکزی در چرخهی کاهش نرخ بهره قرار گرفته باشد و دادههای قبلی همه بد باشند، بازار نیز بیشتر روی تداوم سیاست داویش حساب باز میکند. معاملهگران باید سیاستهای لفظی بانک مرکزی یا دادههای تقویم اقتصادی را پیگیری کنند تا دریابند که سیاستگذاران میخواهند داویشتر از قبل بشوند یا بالعکس.
در اواخر ۲۰۱۸ فدرال رزرو آمریکا کاملا هاوکیش بود. دوم اکتبر ۲۰۱۹، رئیس بانک مرکزی آمریکا (جروم پاول) بیان کرد که «در حال حاضر ما فاصله زیادی از وضعیت خنثی داریم» که بازار این سخنان را هاوکیش قلمداد کرد. این بدان معنا بود که بانک مرکزی آمریکا هنوز میبایست چندین بار دیگر نرخ بهره را بالا میبرد تا به یک نرخ خنثی برسد. کمی بعد ار ۲۸ نوامبر، کمیته عملیات بازار باز بانک مرکزی آمریکا (FOMC) بیانیهی سیاست مالی خود را منشتر کرد که در آن جروم پاول گفته بود «او نرخ بهره را اندکی کمتر از حد خنثی میبیند». این تغییر مثالی از سناریوی اول است که لحن از هاوکیش به اندکی داویش تغییر پیدا میکند. این تغییر لحن منجر به کاهش ارز شد. در نمودار زیر ببینید چه اتفاقی برای شاخص دلار در دوم اکتبر ۲۰۱۸ و سپس در ۲۸ نوامبر ۲۰۱۸ رخ داده است.
دوم اکتبر ۲۰۱۸ رئیس فدرال رزرو آمریکا، جروم پاول گفت: «ما خیلی از حالت خنثی دوریم» که منجربه افزایش ارزش دلار شد.»
نمودار شاخص دلار در تایمفریم ۱۵ دقیقه، خط عمودی زمان ۲ اکتبر ۲۰۱۸ را نشان میدهد.
۲۸ نوامبر ۲۰۱۸ رئیس فدرال رزرو آمریکا گفت که «نرخ بهره اندکی پایینتر از خنثی است» که نشاندهنده ی تغییر موضع از حالت هاوکیش به داویش بود و منجربه کاهش ارزش دلار شد.
ولثتکها میتوانند نقش مهمی در برقراری تعادل میان بازار پول و بازار سرمایه داشته باشند
ولثتکها راه ناهمواری برای رشد و توسعه خودشان و بازار سرمایه پیش رو دارند، اما هرچه باشد، تاریخ نشان داده که سرمایه راه خودش را پیدا میکند و در یک بدهبستان دوطرفه میان ولثتکها و سرمایهگذاران باید منتظر رونق هرچه بیشتر این پلتفرمها و به تبع آن، شاهد برقراری توازن بیشتری میان بازار پول و سرمایه باشیم.
امیرحسین قادری عابد، استاد دانشگاه؛ ماهنامه عصر تراکنش شماره ۳۱ و ۳۲ / بازار مالی (Financial Market) در علم اقتصاد یک مفهوم گسترده است و به مکانیسمی گفته میشود که برای افراد حقیقی و حقوقی امکان خریدوفروش داراییهای مالی مانند سهام، اوراق بدهی، انواع ارز، ابزارهای مشتقه و… را فراهم میآورد.
بازارهای مالی کارکردهای مهمی را در نظام اقتصادی یک کشور ایفا میکنند که از آن جمله میتوان به تسهیل انتقال وجوه بین واحدهای اقتصادی (از طریق جذب و تجهیز پساندازها و تخصیص منابع)، تعیین قیمت وجوه و سرمایه، انتشار و تحلیل اطلاعات و توزیع ریسک اشاره کرد. با توجه به کارکردهای مذکور، بازارهای مالی در سده اخیر رشد قابل ملاحظهای داشتهاند و بهطور مداوم در حال تکامل و گسترش ابزارها هستند.
اقتصاددانان بازارهای مالی را بر اساس انواع دارایی قابل معامله، نوبت عرضه اوراق بهادار، سررسید تعهدات و نقدشوندگی به بخشهای مختلفی تقسیم میکنند که اگر سررسید تعهدات مالی و نقدشوندگی را بهعنوان معیار اصلی بخشبندی در نظر بگیریم به دو بخش بازار پول و بازار سرمایه خواهیم رسید.
بازار پول برای تبادل پول و سایر داراییهای مالی نزدیک به پول است که سررسید کوتاهمدت (غالبا کمتر از یک سال) دارند و بازار سرمایه برای دادوستد ابزارهای مالی با سررسید بیشتر از یک سال (یا بدون سررسید) تعریف شده است. این دو بازار در کنار یکدیگر به مدیریت ثروت، نقدینگی و ریسک اشخاص، شرکتها و دولتها کمک میکنند.
بازار پول جایی است که کفه نقدشوندگی (Liquidity) به سودهای انتظاری بالا میچربد و کسی که سرمایهاش را وارد این بازار میکند، عمدتا یک شخص حقیقی یا حقوقی دارای مازاد نقدینگی است که بهدنبال کاهش ریسک سرمایهگذاری و نقدشوندگی بالاست. ابزارهای مورد استفاده در بازار پول، شامل سپردهها، تسهیلات، حوالهها و بروات هستند و عمدتا بانکها و موسسات اعتباری بهعنوان واسطههای اصلی این بازار شناخته میشوند. مهمترین کارکرد بازار پول، ایجاد تسهیلات کوتاهمدت برای فعالان اقتصادی و تامین سرمایه در گردش مورد نیاز آنهاست.
بازار سرمایه که عموما با نام بورس اوراق بهادار هم شناخته میشود، شامل دو بازار عمده است؛ بازار سهام و بازار بدهی. بازار سهام جایی برای مبادله اوراق مالکیت و بازار بدهی جایی برای مبادله اوراق قرضه و بدهی است. فعالان اقتصادی بنا به شرایط و نیازمندی خود، میتوانند تامین مالی بلندمدت مبتنی بر بدهی یا مبتنی بر سرمایه را در این بازارها به انجام رسانند.
دولتها نیز عمدتا با ورود به بازار سرمایه و با انتشار اوراق بدهی نسبت به تامین هزینههای دولت اقدام میکنند. از این لحاظ بازار سرمایه نقش بسیار مهمی در تامین مالی بلندمدت دولتها و بنگاههای اقتصادی دارد و از تنوع ابزاری گستردهتری نسبت به بازار پول برخوردار است.
هر دو بازار پول و سرمایه اما پاسخگوی نیازهای متفاوتی هستند و تنها با تقویت ارتباط میان این دو بازار و تضمین توسعه مشترک آنها میتوان کارایی نظام مالی را افزایش داد. این دو بازار گاهی در جایگاه دو بازار رقیب برای جذب سرمایه ظاهر میشوند، اما دولتها وظیفه دارند با هدایت صحیح جریان داراییهای مالی و تعریف دقیق کارکردهای هر دو بازار، آنها را به سمت تعامل با یکدیگر سوق دهند.
وضعیت بازار پول و سرمایه در ایران
برای ارزیابی وضعیت تعادل بازار پول و سرمایه روشهای متفاوتی وجود دارد. بهطور سرانگشتی ارزش مانده تسهیلات بانکی را بهعنوان شاخص حجم بازار پول و ارزش بازار سهام و ارزش مانده اوراق بدهی را بهعنوان شاخص حجم بازار سرمایه در نظر میگیرند. همچنین برای سنجش تناسب این بازارها از شاخص عمق مالی استفاده میشود و در آن ارزش این بازارها را بر تولید ناخالص داخلی کشور تقسیم میکنند.
وضعیت شاخص عمق مالی در اقتصاد ایران، هم از منظر کمیت و هم از منظر کیفیت با کشورهای توسعهیافته فاصله زیادی دارد. از منظر کمیت، عمق مالی محاسبهشده برای اقتصاد ایران چندینبرابر کمتر از اقتصادهای ژاپن، آمریکا و حتی مالزی است. از منظر کیفیت نیز سهم بازار سرمایه به نسبت بازار پول بسیار کمتر از کشورهای توسعهیافته است. به عبارت سادهتر، اقتصاد ما بیشتر بانکمحور است تا بازار سرمایهمحور.
البته این روند در سالهای اخیر و با رویکرد دولت در هدایت منابع مالی به سمت بازار سرمایه تغییر کرده و اقبال سرمایهگذاران و سرمایهپذیران به بازارهای سهام و بدهی، افزایش قابل ملاحظهای پیدا کرده است، اما تا وضعیت مطلوب و برقراری تعادل مناسب میان این دو بازار هنوز هم فاصله زیادی باقی مانده است.
اینکه چرا بازار سرمایه ما تقریبا نسبت به اکثر بازارها (بازار پول و حتی بازارهای دیگر مانند مسکن، ارز، طلا و…) مهجور واقع شده و در رقابت با آنها عقب مانده است، به دلایل مختلفی بازمیگردد. از نرخ بالای سودهای بدون ریسک در بانکها بگیرید تا عدم آمادگی زیرساختهای فنی و اطلاعاتی در بورس؛ اما شاید مهمترین دلیل عدم اقبال عامه مردم به بازار سرمایه، عدم آشنایی آنها با ابزارها و گزینههای مختلف سرمایهگذاری در این بازار باشد.
فرد بازنشستهای که تمام پساندازش را در بانک سپرده کرده و با سود ماهیانه آن امرار معاش میکند، احتمالا نمیداند در بازار سرمایه میتوان نرخ سود بیشتری را با همان میزان ریسک نزدیک به صفر به دست آورد. فرد متمولی که تمام ثروتش را در بازار مسکن سرمایهگذاری کرده و دلش را به اجاره ماهانه املاکش و افزایش دورهای قیمت مسکن خوش کرده، نمیداند که شاخص بورس در چند سال اخیر چندین برابر متوسط قیمت مسکن رشد کرده است.
حتی فرد سفتهبازی که هر روز سکه و ارز خریدوفروش میکند و بهدنبال نوسانگیری و سودهای کوتاهمدت است، ممکن است نداند چه نوسانات جذابی را میتواند در قیمت سهام برخی شرکتها ببیند.
ولثتکها چگونه به ایجاد تعادل میان بازارها کمک میکنند؟
شرکتهای فعال در حوزه ولثتک میتوانند با استفاده از اثر اهرمی فناوری، جعبه سیاه بازار سرمایه را برای عامه مردم و سرمایهگذاران باز کنند و آنها را با انواع گزینههای سرمایهگذاری در بورسهای مختلف آشنا کنند؛ ریسک و بازده هر گزینه را پیش رویشان بگذارند و حتی با توجه به رفتار سرمایهگذاری مفهوم دقیق نقدینگی بازار آنها، برایشان خریدوفروش کنند. هر کدام از این کارکردها، دنیایی از فرصت را برای شکلگیری انواع مدلهای کسبوکار در حوزه ولثتک ایجاد میکند.
فناوریهای مرتبط با هوش مصنوعی میتوانند خدمات مشاوره مالی و سرمایهگذاری را بهطور کامل متحول کنند و پیشنهادهای دقیق سرمایهگذاری را با در نظر گرفتن شرایط اختصاصی هر سرمایهگذار و با کارایی بسیار بیشتر فراهم کنند. راهکارهای خودکار و مبتنی بر هوش مصنوعی یا به عبارت مصطلح این روزها، مشاوران رباتیک، ارائه خدمات مشاوره به طیف وسیعی از افراد را ممکن ساختهاند و کسانی که تا دیروز برای دریافت مشاوره سرمایهگذاری مجبور بودند هزینه بالایی را پرداخت کنند، اکنون قادرند با صرف زمان و هزینه حداقلی به این نوع خدمات و گزارشها دسترسی داشته باشند و گزینههای سرمایهگذاری مختلف در بازار سرمایه را با توجه به ریسک و بازده انتظاری خود مقایسه و انتخاب کنند.
گاهی هم ماشینها پا را فراتر از توصیه و پیشنهاد میگذارند و خودشان سفارشهای خریدوفروش را ثبت میکنند. این نوع خریدوفروشهای خودکار همان چیزی است که عمدتا با نام معاملات الگوریتمی شناخته میشود. معاملات الگوریتمی میتواند از تعریف یک حد سود و حد زیان ساده توسط سرمایهگذار و اجرای آن توسط ماشین شروع شده و تا جایی پیشرفت کند که کل فرایند تحلیل بازار، بررسی تمامی نمادها، تحلیل بنیادی و تکنیکال نمادهای منتخب، تشکیل سبد، زمانبندی و اجرای سفارشهای خریدوفروش؛ توسط ماشین و بهصورت خودکار انجام گیرد.
مزیتهای ماشین نسبت به انسان در حوزه دقت و سرعت عمل در تحلیل و سفارشگذاری، عدم خستگی و تاثیرپذیری از احساسات و… بر همگان واضح و مبرهن است و ابزارهای معاملاتی ماشینی میتواند اهرم مهمی برای ورود افراد به بازار سرمایه باشد.
فرایند افتتاح حساب و ورود به بازار سرمایه میتواند با بهکارگیری فناوریهای تشخیص چهره و شیوههای احراز هویت بیومتریک به شکل قابل توجهی کوتاهتر و سادهتر شود. کاری که قبلا با حضور فیزیکی شخص متقاضی و پر کردن فرمهای متعدد و اخذ استعلام از مراکز مختلف انجام میشد، حالا میتواند به مدد سرویسهای آنلاین و اپلیکیشنهای موبایلی در کمترین زمان و بدون نیاز به حضور فیزیکی انجام شود.
سرمایههای خرد و پراکندهای که معمولا ارزش سرمایهگذاری نداشتند، حالا میتوانند به شکل بهینهای مدیریت شده و به شکل هوشمندانهای به کار گرفته شوند. بعضی از ولثتکها حتی به ماندههای اندکی که در کیف پولهای دیجیتالی و اپلیکیشنهای موبایلی سپرده شده هم رحم نکردهاند و امکان سرمایهگذاری این وجوه را برای مشتریان فراهم کردهاند.
ولثتکهای ایرانی چه میکنند؟
در چند سال اخیر، ولثتکهای ایرانی هم فعالتر شدهاند و نمیتوان نقش آنها را در رشد اقبال عامه به بازار سرمایه نادیده گرفت. ولثتکها میتوانند با سرعت بسیار بیشتری، شکاف اطلاعاتی را برای سرمایهگذاران کاهش دهند و به کارایی و شفافیت بازار سرمایه کمک قابل توجهی کنند. بهطور مثال، شبکههای اجتماعی بازار سرمایه، به محلی برای تضارب آرا و تبادل تحلیل و نظر در خصوص گزینههای سرمایهگذاری تبدیل شدهاند. سهامیاب بهعنوان یکی از اولین و مهمترین نمونههای این حوزه توانسته کاربران زیادی را به پلتفرم خود جذب کند.
کاربرانی که از سرمایهگذاران حرفهای و تحلیلگران بنیادی و تکنیکال تا تازهواردان و عامه علاقهمندان به بورس را شامل میشود. کسی که مایل به سرمایهگذاری در بورس باشد، میتواند با جستوجوی نماد شرکتهای مختلف، نظرات سهامداران فعلی و قبلی را در خصوص الگوهای قیمتی سهم، نحوه تقسیم سود، رفتار بازیگران عمده سهم و همچنین تحلیلهای افراد مختلف در خصوص روند آینده و مقاومتها و حمایتهای احتمالی را مطالعه و بررسی کند؛ کاری که بدون وجود شبکههای اجتماعی بازار سرمایه بهسختی امکانپذیر بود.
پلتفرمهای معاملات الگوریتمی مانند کوانتکن امکان اتصال به حساب کارگزاریها و انجام معاملات خودکار را فراهم کردهاند. اپلیکیشنها و پلتفرمهای سرمایهگذاری آنلاین مانند آیبیشاپ (IB Shop) نیز خریدوفروش یونیتهای صندوقهای سرمایهگذاری را بسیار سادهتر از قبل ممکن ساختهاند.
البته جالب است که اکثر این شرکتها با انواع چالشها و مشکلات رگولاتوری و فنی بازار سرمایه درگیر هستند و به نظر میرسد راه ناهمواری برای رشد و توسعه خودشان و بازار سرمایه پیش رو داشته باشند، اما هرچه باشد، تاریخ نشان داده که سرمایه راه خودش را پیدا میکند و در یک بدهبستان دوطرفه میان ولثتکها و سرمایهگذاران باید منتظر رونق هرچه بیشتر این پلتفرمها و به تبع آن، شاهد برقراری توازن بیشتری میان بازار پول و سرمایه باشیم.
راه پرداخت بهترین منبع شما برای دانستن هر چیزی درزمینه فناوریهای مالی (فینتک) است. راه پرداخت به شما کمک میکند در جریان رویدادها و روندهای فینتک ایران و جهان قرار بگیرید. شما در راه پرداخت میتوانید آخرین خبرها و تحلیلهای نویسندگان و تحلیلگران ایرانی و خارجی را مطالعه کنید.
دیدگاه شما