هیچ موج ناشناخته ای هیچ اصلاح پیچیده ای وجود نداشت و تنها سری های سه و پنج موجی ملکه ذهن ها بودند . گهگاه به ندرت موج چهار در محدوده موج یک معامله می شد ، گاهاً موج سوم کوتاهترین موج پیشرو واقع می شدند. شکل و فرم امواج بسیار مهمتر از هر قاعده ای بود ، روندها و فرآیندها به هیچ عنوان انکار نمی شدند
تاریخچه و نوع تفکر شکل گیری این سبک تحلیل
الیوت تمام تلاش خود را در جهت گسترش راهنما های این اصول و قواعد و کاربردی کردن آنها ، در بازارهای مالی انجام داد . در کارهای اولیه ، هیچ موج ناشناخته ای وجود نداشت ، هیچ قاعده ای نبود و هیچگونه توجهی به اعداد فیبوناچی ( قیمتی یا زمانی ) و نسبت های آنها نمیشد.
الیوت در یک دوره کوتاه ده ساله ، از اواخر دهه 1920 تا نیمه دوم دهه 1930 ، تئوری خود را گسترش داد. در سال 1938 ، اولین پروژه و رساله الیوت تحت نام اصول امواج “The Wave Principle” توسط چارلز کالینز منتشر شد و در همان سال ها الیوت متصدی آن شد که یک سری از مقالات خود درباره امواج را در مجله جهان اقتصاد ” Financial World ” به چاپ رساند.
هیچ موج ناشناخته ای هیچ اصلاح پیچیده ای وجود نداشت و تنها سری های سه و پنج موجی ملکه ذهن ها بودند . گهگاه به ندرت موج چهار در محدوده موج یک معامله می شد ، گاهاً موج سوم کوتاهترین موج پیشرو واقع می شدند. شکل و فرم امواج بسیار مهمتر از هر قاعده ای بود ، روندها و فرآیندها به هیچ عنوان انکار نمی شدند
از سال 1938 تا 1948 ، الیوت نوشته های آموزشی و پیش بینی خود را در کتاب R,N Elliot’s Market Letters که توسط رابرت پریچر ویرایش شده است منتشر کرد. در این نوشته ها یک چیز آشکار و بدیعی وجود دارد و آن اینکه الیوت احساس میکرده است که باید بازار را در هر زمان و موقعیتی با تئوری خود توجیه کند ، او یک انطباق بین گذشته بازار و تئوری خود به وجود آورده بود.
الیوت با هیچ اصلاحی شمارش خود را تغییر نمیداد در اینجا بود که الیوت شروع به تفسیر و تشریح اعداد سری فیبوناچی کرد . زمانی که او رابطه بین اعداد و نسبت ها را با برخی فعالیت های قیمتی و زمانی بازار اثبات می کرد ، این وضعیت از الگوی نظریه الیوت فعالیت بازار مسلماً تنها توسط الیوت مطالعه و تحقیق نشده بود ، بعد از یک مطالعه کلی بر روی این نظریه و بررسی خلاصه ای از نسبت ها ، اعداد و هندسه فیبوناچی متحیر و هیجان زده از کشف ” اسرار عالم” و قانون عظیم طبیعت شد.
کشفیات جناب نلسون : کاربرد عملی اصول امواج الیوت دارای نقاط ضعف و قوت در تصمیم گیری برای معامله و سرمایه گذاری است. الیوت قانون بازار را با قواعد معتبر بیان نکرد ، الیوت تشخیص داد که فرم و چگونگی فرایند دوره ای ، بسیار با نظم و قاعده مند دنبال میشود و اجازه حدس زدن آینده رفتارهای جمعی را با درصد موفقیت بالایی به ما می دهد همچنین تشخیص داد که بازار یک تقارن نسبی معتبر و استوار با نسبت طلایی 1.618 ( Golden Mean ) دارد
وقتی که الیوت در سال 1948 چشم از جهان فرو بست ، فهم و کاربرد این شکل از اصول و نسبت ها در حد ذهن آن زمان قرار داشت ، با گذشت زمان مطالبی در مورد الیوت نوشته شده که با مطالب خود جناب الیوت فاصله زیادی دارد.
نکته کلیدی: به یاد داشته باشید هیچ گاه علم به صورت ایستا و ساکن نبوده است ، هیچ گاه کلمه انتهایی برای یک مطلب وجود نخواهد داشت. پس چگونه می توانیم بگوییم که اصول الیوت در طول این سالیان تکمیل نشده و آنچه که ما میبینیم همانی است که در ذهن الیوت وجود داشته است؟ تئوری الیوت پایه اساسی تحلیل الگوها ( Pattern ) در یک بازار و تجارت ( منبع تشریح ساختار و موقعیت بازار ) را برای ما فراهم می کند پس تردید نکنید و در بازارها جستجو کنید تا سودآور بودن و ضرورت آن را دریابید.
اهداف این سبک معاملاتی
الگوهای تئوری امواج الیوت در بسیاری از مواقع موقعیت یک بازار را که در یک روند هستیم و یا یک روند اصلاحی برای ما پدیدار می کند و همچنین اینکه چه فرایندی برای کامل شدن آن وجود دارد.
داشتن یک دید و تصویر از روند موجود در بازار ( پیشرو و اصلاحی) و احتمال آغاز فعالیت بعدی آن قبل از به اتمام رسیدن موقعیت فعلی ، یک نشانه طلایی از سمت بازار به یک معامله گر ( اصطلاحاً Trader ) است که چه زمانی و در چه قیمتی اقدام به معامله ( خرید و فروش ) کند پس یکی از مزیت ها و فاکتورهای بسیار مهم تحلیل امواج الیوت ، آشکار کردن شرایط بازار است.
نکته کلیدی: اگر یک بازار ( یک دارایی مثل جفت ارز یورو به دلار آمریکا ) به صورت واضح و آشکاری مشخص نبود ، آن بازار یقیناً یکی از قواعد و راهنما ها را مورد نقص قرار خواهد داد که باعث می شود آن بازار غیر قابل پیش بینی باشد.
یک معامله گر “تریدر” امکان دارد که تصور و عقیده ای واضح داشته باشد که بازار فرصتی به وی داده تا یک معامله و سرمایه گذاری موفق داشته باشد در چنین وضعیتی شمارش های پشت سر هم ، از اطمینان کافی برخوردار نیست ، پس یک معامله گر باید بپذیرد که وقتی موقعیت جاری بازار به صورت واضحی مشخص نیست ، نبایست به دلیل دارا بودن شمارش از بازار ، جهت و روندی به بازار تحمیل کند بلکه در چنین وضعیتی ، دوری از بازار تنها صلاح یک معامله گر می باشد.
هدف تئوری امواج الیوت این هست که به سطحی برسیم تا بتوانیم روندهای بازار را تشخیص دهیم و به وسیله آن یک عقیده و سناریویی با احتمال بالا درباره موقعیت حال حاضر بازار و اتفاقاتی که در آینده ، این عقاید و سناریو ها را نقض یا تایید میکند داشته باشیم
داشتن اطلاعات و آگاهی مناسب از وضعیت و موقعیت الگوهای بازار به معامله گران و سرمایه گذاران این کمک را می کند که به سرعت و دقت با توجه به الگوی موجود ، وضعیت یک روند یا یک حرکت خلاف روند را تعیین کنند و یا اینکه با توجه به الگو ها و سیگنال های صادر شده اتمام یک روند یا حرکت مخالف روند را تشخیص دهند.
سخن پایانی: بر روی پایه ها و مبناها متمرکز شوید ، فرا بگیرید که موارد روشن و واضح را تشخیص دهید و در مواقعی که موقعیت ها را واضح و آشکار نمی بینید ، هوشیار و آگاه باشید . پس بیشتر توجه خود را معطوف کنید به اینکه چه فعالیت های مشخصی از بازار ، موقعیت الگوهای تشخیص داده شده را نقض یا تایید می کنند و یاد خود بسپارید که هدف از تحلیل تکنیکال پویا ، تشخیص موقعیتی است که کمترین ریسک و کمترین درگیری سرمایه را به همراه داشته باشد ، نه شکل دادن به یک عقیده که باید تمام زمان ها ، تمام موقعیت های بازار را تحلیل کنیم و نظر خود را به بازار تحمیل کنیم.
تاریخچه تحلیل تکنیکال؛ نظریه امواج الیوت
بی شک امواج الیوت یکی از معروف ترین و محبوب ترین نظریه های تحلیل تکنیکال به شمار می رود. این نظریه برای نخستین بار توسط «رالف نلسون الیوت» مطرح شد. او در کنار «چارلز داو»، دومین شخص تأثیر گذار در علم تحلیل تکنیکال به شمار می رود. در این مقاله به بررسی زندگی شخصی وی و تاریخچه امواج الیوت خواهیم پرداخت.
زندگی شخصی
رالف نلسون الیوت در تاریخ ۲۸ جوئن ۱۸۷۱ در کانزاس متولد شد. وی در رشته حسابداری تحصیل نمود. الیوت ابتدا در راه آهن آمریکا و سپس به عنوان حسابدار در یک شرکت واقع در مکزیک فعالیت داشت. او در سال ۱۹۰۳ با یکی از مهاجران ساکن مکزیک (مری الیزابت فیتز پاتریک) ازدواج کرد. آن دو تا مدتی در مکزیک زندگی می کردند ولی به علت شروع جنگ وناآرامی به آمریکا بازگشتند.
الیوت در شهر نیویورک یک مرکز مشاوره اقتصادی تأسیس نمود و در سال ۱۹۲۴ به مقام حسابدار ارشد وزارت خارجه منسوب گشت. نلسون که در سن ۷۵ سالگی مبتلا به بیماری سختی شده بود از روی اجبار بازنشسته شد. لذا تصمیم گرفت از وقت خالی که نسیب وی شده بود برای فعالیت در بازار های مالی بهره ببرد.
وی با بررسی و مطالعه نمودارهای سالانه، ماهیانه، هفتگی و روزانه بازار سعی در یافتن یک الگوی منظم قیمتی داشت که در نهایت در سال ۱۹۳۰ به نظریه امواج الیوت رسید. هدف اصلی این نظریه توضیح نوسانات قیمت در زمان های مشخص بود که همواره در این نوسانات می توان الگوی موجی تکرار شونده را مشاهده نمود.
رالف با استفاده از این الگو موفق به پیش بینی قیمت در بازار سهام شد و توانست با نظریه خود تاثیر زیادی بر روند آینده نگری سرمایه گذاران داشته باشد. الیوت عقیده داشت، پایه و اساس این حرکات قیمتی و امواج بازار در اثر واکنش روانی سرمایه گذاران به وجود میآیند. وی پس از مطالعات بی وقفه در این زمینه اینگونه بیان کرد: امواج صعودی و نزولی بزرگ در بازارها، همیشه به صورت الگویی تکرار می شوند که هر یک از آنان، خود به امواج کوچکتری تقسیم می شود.
تاریخچه امواج الیوت
در مجموع تعریف نظریه امواج الیوت را می توان اینگونه بیان نمود: بازار بر اساس الگویی تکراری که شامل ۵ موج صعودی یا نزولی و ۳ موج مخالف با روند قبلی خود، حرکت می کند. به طور کلی سه اصل مهم در نظریه امواج الیوت مطرح می شود که بدین صورت است: الگو، نسبت و زمان.
معامله گران در حین استفاده از این نظریه می بایست به این سه پارامتر توجه کنند:
– بعد از هر کنش در بازار واکنشی بوجود خواهد آمد.
– روند اصلی، از ۵ موج هم جهت بازار و ۳ موج اصلاحی تشکیل می شود.
– این امواج خود به ریز موج هایی از امواج بزرگ بعدی تبدیل می شوند. ممکن است طول امواج تغییر کند ولی الگوی امواج ۵ و ۳ تایی ثابت هستند.
نخستین بار «چارلز کالینز» که کتاب اصول امواج الیوت را منتشر کرده، این نظریه را به فعالان وال استریت شناساند. پس از انتشار این کتاب و استفاده از اصول امواج الیوت برای پیش بینی آینده بازار، نام رالف نلسون الیوت در کنار چارلز داو قرار گرفته و به یکی از نظریه پردازان صاحب نام در در این حوزه تبدیل شد. رالف سال ۱۹۳۸ در سن ۸۳ سالگی تنها ۸ سال پس از ارایه نظریه خود در گذشت.
امواج الیوت مقدماتی به زبان ساده
رالف نلسون الیوت نظریهی امواج الیوت را در سال ۱۹۳۰ توسعه داد. الیوت معتقد بود بازارهای سهام چنین شناخته شدهاند که رفتاری تصادفی و بینظم دارند اما در واقع، در الگوهای تکرارشوندهای معامله میشوند. در این درس از مجموعه دروس تحلیل تکنیکال کارگزاری آیتیبی، به پیشینهی امواج الیوت نگاه نزدیکتری میاندازیم و متوجه میشویم که چه کاربردی در معاملات بازارهای مالی دارد.
امواج الیوت
الیوت اظهار داشت که روند قیمت در بازارهای مالی ناشی از روانشناسی غالب سرمایهگذاران است. وی دریافت که نوسانات روانشناسی جمعی در بازارهای مالی، همیشه در همان الگوهای تکرارشوندهی فرکتال یا «امواج» ظاهر میشوند. نظریهی الیوت تا حدود زیادی به نظریهی داو شباهت داشته چرا که هر دو میگویند قیمت بازار سهام در امواج حرکت میکند.
از آنجایی که الیوت بود که توانست رفتار فرکتال بازار را کشف کند، خودش نیز توانست با تحلیل آنها به جزئیات بیشتری برسد. فرکتالها ساختارهای ریاضی هستند که در مقیاس کوچکتر همواره خود را تکرار میکنند. الیوت کشف کرد که الگوهای قیمت بازار سهام با همین روش ساختار یافتهاند. وی سپس شروع به بررسی اینکه چگونه میتوان از این الگوهای تکرارشونده به عنوان شاخص پیشبینی حرکتهای آتی قیمت استفاده کرد.
پیشبینی بازار با استفاده از الگوهای الیوت
الیوت توانست براساس ویژگیهای قابل اعتمادی که در الگوی امواج یافته بود، حرکتهای آتی بازار سهام را جزء به جرء پیشبینی کند. یک موج تکانهای که درست هم راستا با روند اصلی در حرکت است، همیشه در الگوی خود پنج موج را نشان میدهد. یک موج اصلاحی درست در خلاف جهت روند اصلی حرکت میکند. در مقیاس کوچکتر، درون هر یک از امواج تکانهای، میتوان پنحج موج دیگر یافت.
این الگوی بعدی خودش را در مقیاسهای تا بینهایت کوچکتر تکرار میکند. الیوت در دههی ۱۹۳۰ از ساختار فرکتال بازارهای مالی پرده برداشت اما چند دهه طول کشید تا دانشمندان بتوانند آنها را شناسایی کنند و با ریاضی نشان دهند. در بازارهای مالی، میدانیم چیزی که بالا میرود باید پایین بیاید. زیرا حرکت قیمت بالا یا پایین همیشه با یک حرکت مخالف تعقیب میشود. پرایس اکشن به دو جزء روند و اصلاحات تقسیم میشود. روند حرکت اصلی قیمت را نشان میدهد و اصلاحات برخلاف الگوی نظریه الیوت روند حرکت میکنند.
تفسیر نظریه
تئوری الیوت به شرح زیر تفسیر میشود:
- پنج موج هم جهت با روند اصلی حرکت میکنند و سه موج اصلاحی آنها را تعقیب میکند. در مجموع یک حرکت پنج به سه. این حرکت پنج به سه، سپس به دو زیرمجموعهی حرکت موج بالاتر بعدی تبدیل میشود.
- الگویی که حرکت پنج الگوی نظریه الیوت به سه از آن تبعیت میکند، مداوم است اما مدتزمان هر موج میتواند متفاوت باشد.
بیایید به نمودار زیر که از هشت موج ساخته شده نگاه کنیم. پنج موج به سمت بالا و پنج موج به سمت پایین که با ۱-2-3-4-5 و A و B و C مشخص شده است.
امواج ۱ و ۲ و ۳و ۴ و ۵ تکانه و امواج A و B و C تکانه اصلاحات ایجاد میکنند. تکانهی پنج موجی موج یک را در بیشترین درجهی بعدی ایجاد میکند و اصلاح سه موجی موج دو را در بیشترین درجهی بعدی شکل میدهد. موج اصلاحی در حالت نرمال سه حرکت قیمت مجزا دارد؛ دو تا در جهت اصلاح اصلی، در اینجا A و C و یکی در جهت مخالف، در اینجا B. امواج ۲ و ۴ در تصویر بالا اصلاح هستند. این امواج به طور معمول دارای ساختار زیر هستند:
توجه کنید که در این عکس، امواج A و C در جهت روند اصلی و با یک درجهی بزرگتر در حرکت هستند و بنابراین، تکانهای و متشکل از پنج موج هستند. موج B در مقابل، متضاد روند است، اصلاح ایجاد میکند و متشکل است از سه موج. یک موج تکانهای که با یک موج اصلاحی تعقیب میشود، درجهای از موج الیوت را تشکیل میدهد که متشکل است از روندها و ضدروندها. همانطور که در الگوهای موجود در تصاویر بالا دیدید، امواج پنجگانه همیشه به سمت بالا و امواج سهگانه همیشه به سمت پایین حرکت نمیکنند. هنگامی که روند درجهی بزرگتر رو به پایین است، امواج پنجگانه هم به دنبالش میروند.
درجه امواج الیوت
الیوت نه درجه موج کشف کرد. نام آنها را در ادامه و از بزرگ به کوچک میآوریم:
از آنجایی که امواج الیوت پدیدههای فرکتال هستند موجها از لحاظ نظری تا بینهایت بزرگتر و تا بینهایت کوچکتر ادامه مییابند. برای اینکه در معاملات روزانهی خود از این تئوری استفاده کنید، باید یک موج تکانهای بهسمت بالا پیدا کنید. پوزیشن بلند باز کنید و سپس بفروشید یا زمانی که الگو کامل و معکوس قریبالوقوع شد، پوزیشن کوتاه باز کنید.
محبوبیت نظریه
در دههی ۷۰ میلادی، اصول امواج الیوت از طریق تلاشهای اِی.جِی فراست و رابرت پرشتر محبوبیت پیدا کرد. آنها در کتاب افسانهای خود «اصول امواج الیوت: کلید رفتار بازار»، بازاری صعودی دههی ۸۰ را پیشبینی کردند. پرشتر در روزهای پیش از وقوع سقوط ۱۹۸۷، فروش را توصیه میکرد.
جمع بندی
متخصصان امواج الیوت تأکید دارند با اینکه بازار ماهیتی فرکتال دارد، باز هم به سادگی قابل پیشبینی نیست. دانشمندان معتقدند درخت هم ساختاری فرکتال دارد اما هیچکس نمیتواند مسیر هر شاخهی درخت را پیشبینی کند. از لحاظ کاربرد عملی، اصول امواج الیوت نیز مانند سایر روشهای تحلیل بازارهای مالی، طرفداران و مخالفان خودش را دارد. یکی از نقاط ضعف امواج الیوت این است که کاربران آن همیشه به جای اینکه نواقص نظریه را برطرف کنند، خوانش خود را از نمودار مقصر میدانند. به جز آن، تفسیر باز این امواج نمیتواند بگوید که هر موج دقیقاً چقدر طول میکشد. با این حال، اغلب کاربران امواج الیوت با اشتیاق از آن دفاع میکنند.
کاربرد امواج الیوت در فارکس
شاید تصور الگوی نظریه الیوت میکنید که بازار فارکس به دلیل نوسانات بالا بازار ترسناکی است اما کارگزاری آیتیبی به شما کمک میکند که حتی در چنین شرایطی به سادگی معامله کنید. منابع آموزشی جامعی که برای شما عزیزان گردآوری کردهایم، پشتیبانی ۲۴ ساعته و کوچینگ معاملاتی رایگان، به شما کمک میکنند که روزانه تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرید. همین امروز یک حساب دمو باز کنید تا کارشناسان معاملاتی ما با شما تماس گرفته و در ادامهی مسیر به شما آموزش و مشاوره بدهند.
موج شماری الیوت در تحلیل تکنیکال
کسانی که در بازار سرمایهگذاری همچون بورس یا ارز دیجیتال به تریدینگ مشغول هستند، بیشک بارها نام روشهای مختلف در تحلیل تکنیکال را شنیدهاند. یکی از روشهای موثر موج شماری الیوت در تحلیل تکنیکال است. امواج الیوت یکی از روشهایی است که برای توصیف حرکت قیمتها به کار گرفته میشود. برای آشنایی با این روش، ابتدا با هم نگاهی بر معرفی و توضیح مختصری از آن میپردازیم.
فهرست عناوین مقاله
منظور از امواج الیوت چیست؟
رالف نلسون الیوت اولین کسی بود که در دهه 1930 میلادی تئوری موجهای الیوت را به میان آورد. او باور داشت همه چیز در بازار سرمایه مطابق یک الگوی تکراری اتفاق میافتد.
به این ترتیب الیوت نظریه خود را با مشاهده موجهای تکرارشونده در روند بازار ارائه کرد. او این الگوهای فراکتال را موج نامید، چرا که همچون امواج دریا به صورت چرخشهای بالا و پایین، قلهها و فرورفتگیهایی را ایجاد میکنند.
الیوت بیان داشت که موجها در روند حرکت قیمت سهام و رفتار مصرفکنندگان قابل مشاهده هستند. سرمایهگذاران از این الگوها برای سرمایهگذاری موفق با سود بالا بهره میبرند و به همین دلیل آنها را با اصطلاح موجسواران بازار سرمایه نام میبرند.
تئوری الیوت از یک سو بر پایه الگوها و محاسبات هندسی است و از سوی دیگر بر پایه روانشناسی پیش میرود. روش الیوت به بررسی تغییرات قیمت در طولانی مدت میپردازد. این تغییرات در نتیجه تغییرات مداوم در بُعد احساسی سرمایهگذاران اتفاق میافتند، که خود حاصل از تاثیرات روانشناختی بر جمعیت طی بازه زمانی خاص هستند.
الگوی امواج الیوت از دو نوع موج تشکیل میشود:
- امواج جنبشی که الگو را شکل میدهند؛
- امواج اصلاحی که سعی در مقابله با روند مخالف را دارند.
پایه و اساس این رویکرد سرمایهگذاری از هندسه فراکتال شکل گرفته که طبق آن هر دسته از امواج در دستهای بزرگتر از امواجی یکسان (جنبشی یا اصلاحی) قرار میگیرد. به این ترتیب مجموعهای از مجموعه امواج را خواهیم داشت.
الیوت سپس این امواج را شکست و موفق شد روشی برای تجزیه و تحلیل موجها ارائه بدهد. پس از آن دریافت که چگونه از این الگوها برای پیشبینی روند بازار میتوان استفاده کرد.
موج های جنبشی و اصطلاحی
موج شماری الیوت، موجها را به دو دسته کلی تقسیم میکند. دسته اول موجهای جنبشی یا Impulsive هستند که از 5 موج تشکیل شده، روندی در جهت بازار را شکل میدهند و منجر به حرکت فعالانه بازار میشوند. دسته دوم موجهای اصلاحی یا Corrective هستند، این موجها از 3 موج تشکیل شده و در خلاف روند حرکت میکنند.
موج های جنبشی
همانطور که گفتیم امواج خود از مجموعه دیگری از امواج تشکیل میشوند که ساختار تشکیلدهنده موج را ایجاد میکنند. ساختارهای تشکیلدهنده موجهای جنبشی به سه دسته تقسیم میشوند و عبارتند از:
- موجهای گسترده یا Extended
- موجهای مثلث متقاطع موج پنجمیا Diagonal triangle at wave five؛
- موجهای ناقص یا Failure
موج های اصلاحی
موجهای اصلاحی در امواج الیوت به 6 دسته موج دیگر تقسیم میشوند. هر یک از این دستهها به الگو و جهت امواج بستگی دارد. این امواج با نامهای زیر شناخته میشوند:
- امواج زیگ زاگ یا Zigzag
- امواج صاف یا فلت یا Flat
- امواج مثلث افقی یا Horizontal Triangle
- امواج الگوهای زیگ زاگ دوگانه یا Double three
- امواج الگوهای زیگ زاگ سه گانه یا Triple three
هر یک از این الگوها در امواج جنبشی یا اصلاحی نقشی خاص ایفا میکنند که در انجام تریدینگ به کمک معاملهگرها میآیند.
کاربرد امواج جنبشی و اصلاحی
سرمایهگذار با یافتن درست موجها قادر به تشخیص جهت روند بازار و جهت پیش رو خواهد بود.
موجها به صورت دستهای هستند. به این ترتیب شما میتوانید برای بررسی دقیقتر و نگاه ریزبینانهتر بر امواج زوم کنید و الگوی نظریه الیوت آنها را در بازههای کوچکتر یا بزرگتر بررسی کنید.
موجهای بزرگتر قدرت بیشتری داشته و جهت بازار را تعیین میکنند. موجهای اصلاحی در خلاف جهت بازار اتفاق میافتند، به همین دلیل ضعیفتر و کوچکتر هستند.
سرمایهگذارها به دلیل حرکات بزرگتر در روند بازار، ترجیح میدهند در جهت امواج جنبشی ترید کنند.
امواج جنبشی و اصلاحی هر دو سوددهی دارند. با این تفاوت که امواج جنبشی به دلیل قدرت بیشتر و حرکات وسیعتر دوام بیشتری داشته و به این ترتیب سود بیشتری دارند.
از سوی دیگر امواج اصلاحی بهترین زمان برای ورود به روندی جدید را ایجاد میکنند، چرا که پس از یک موج اصلاحی، موجی جنبشی در پیش خواهد بود.
با توجه به این مسئله میتوان گفت یکی از کاربردهای امواج الیوت تعیین تغییر جهت بازار است. موجهای بزرگ و پی در پی به معنی جهت بازار هستند، به این صورت هرگاه امواج اصلاحی بزرگتر شوند و درحال تبدیل به امواج جنبشی شوند، به معنی شروع تغییر در روند بازار است.
چگونه امواج الیوت را بخوانیم؟
موجهای الیوت با الگوهای خاصی قرار میگیرند یا به عبارتی تکرار میشوند. یادگیری این الگوها به یافتن این امواج به تشخیص الگو کمک بسیاری میکند. در ادامه با هم به معرفی این موجها و مشخصات هر یک میپردازیم.
موج اول
امواج با یک موج جنبشی آغاز میشوند. این موج کوچک و رو به افزایش است و نشاندهنده فشاری اندک در تقاضا است. بنابراین ابداً شاهد روندی گاوی یا صعودی خواهیم بود. این صعود به دلیل خرید تعدادی از عرضهها توسط سرمایهگذاران رخ میدهد و در نهایت با ایجاد موج دوم پایان مییابد.
موج دوم
برای شکلگیری موج دوم، باید روند معکوس شود یا چرخشی اندک داشته باشد. به این ترتیب موج دوم موجی اصلاحی و رو الگوی نظریه الیوت به پایین خواهد بود. این موج زمانی ایجاد میشود که فشار در عرضه اتفاق بیافتد، بدین معنا که سهامهای خریداری شده بیش از عرضه باشد.
در این حالت سهامداران متوجه میشوند که قیمت واقعی سهام کمتر از قیمت خریداریشده است. در این حالت موج دوم شدت میگیرد؛ چرا که خریداران پیشین قصد فروش سهامهای خود برای برداشت سود را دارند و در عین حال خریداران جدید به دنبال خرید سهام هستند.
در این حالت قیمت شکسته میشود، اما کف قیمت آغازین را رد نمیکند. در نهایت پس از اندکی زمان، نوبت به موج سوم میرسد.
موج سوم
برای شروع موج سوم باز هم نیاز به اتفاقی دیگر برای تغییر جهت و تشکیل موج بازار داریم. بنابراین موج سوم دوباره موجی جنبشی میشود. موج سوم به نوعی تکرار موج اول است با این تفاوت که این بار فشار اندکی بیشتر است و بزرگترین موج در امواج الیوت شکل میگیرد.
همانطور که گفتیم این موج تقریباً با روندی یکسان با موج یک شکل گرفته، بدین معنا که در نتیجه موج دوم، شمار بسیاری از سرمایهگذاران به دلیل ازدیاد عرضه تصمیم به خرید میگیرند و به این ترتیب موجی صعودی ایجاد میشود.
با افزایش خریداران اطمینان مردم نسبت به این سهام افزایش مییابد. در نتیجه موجی عظیم اقدام به خرید کرده و باعث افزایش قیمت به بالای سقف پیشین در موج یک میشوند.
موج چهارم
با افزایش خرید بار دیگر موجی اصلاحی ایجاد میشود. این موج کوچکِ نزولی در نتیجه افزایش سیگنالهای خرید در قیمت بالا ایجاد میشود. زمانیکه خرید زیاد شده و عرضه در مقایسه با آن کمتر میشود، سهامداران متوجه قیمت بالای سهام خریداری شده نسبت به قیمت اصلی آن میشوند.
در این موج همچنان شمار بالایی خریدار در انتظار خرید سهام هستند، به این ترتیب این ریزش به نسبت جزیی و اندک خواهد بود.
موج پنجم
پس از ریزش اندک دوباره شاهد ایجاد موج صعودی یا جنبشی خواهیم بود. این موج آخرین حرکت قابل انتظار است. در این حالت خریداران متوجه امکان خرید دیگر سهامها و دریافت سود بیشتر میشوند. در نتیجه خرید کمتر میشوند، اما پیش از آنکه بازار معکوس شود، قیمت واقعی قبل از تغییر جهت، به حداکثر قیمت میرسد.
حال که با این امواج آشنا شدیم، باید ببینیم که چگونه میتوان بیشترین سود را از این موجها دریافت کرد و از آنها به نفع یک تریدینگ موفق بهره ببریم.
به کارگیری امواج الیوت در تریدینگ
برای به کارگیری قاعده الیوت باید ابتدا قوانین اصلی این الگو را بشناسیم. این قوانین پایه و اساس کار با موجهای الیوت را شکل میدهند.
بنابر قاعده، موج دوم (موج اصلاحی اول) هرگز نمیتواند موج اول (موج جنبشی آغازین) را کامل از بین ببرد و به طور 100% سقوط کند. به بیانی سادهتر موج دوم هرگز از نقطه آغازین موج اول فراتر نمیرود.
علاوه بر این، موج سوم (موج جنبشی دوم) هیچگاه از دیگر امواج جنبشی کوتاهتر نخواهد بود.
سومین قانون بر موج چهارم (موج اصلاحی دوم) تمرکز دارد و طبق آن این موج هرگز نمیتواند از موج سوم فراتر رود.
تشخیص نوسان بازار با امواج الیوت
برای به کارگیری موجهای الیوت در تریدینگ یا به عبارتی تشخیص نوسان بازار با کمک این امواج چند راه ساده را باید دنبال کنید.
ابتدا به یاد داشته باشید که همیشه موجها را دنبال کنید. همانطور که میدانید در بازار سرمایهگذاری هر صعودی یک نزول را با خود به همراه خواهد داشت و بالعکس. این روند به صورت الگویی تکراری به طور مداوم ادامه مییابد و باعث ایجاد موجها میشود.
طبق قاعده الیوت، هر روند دارای 5 موج جنبشی و 3 موج اصلاحی است. به این ترتیب شما باید انتظار هشت موج متوالی را داشته باشید.
پس از تشخیص این امواج، با آگاهی از قوانین الیوت که در بخش پیشین بیان کردیم، میتوانید تا حدودی نقاط نوسان بازار را پیشبینی کنید. با پیشبینی درست به راحتی در زمان لازم اقدام به خرید یا فروش سهام برای کسب بیشترین سود میکنید.
مزایا و معایب موج شماری الیوت
طبق هر روش دیگری در تحلیل تکنیکال، موج شماری الیوت هم دارای مزایا و معایب مختص به خود است.
مزایای موج های الیوت
موجهای الیوت به سادگی قابل فهم و درک هستند. هر فردی تنها با آگاهی از این موجها و قاعده کلی آن قادر به تشخیص امواج در روند سهام خواهد بود. با شناخت این قوانین حتی افراد مبتدی قادر به تریدینگ با کمک قاعده الیوت هستند.
این موجها بر اساس الگوهای روانشناسی شکل میگیرند و در جمعیت بزرگی از افراد به خوبی نتیجهبخش است.
معایب امواج الیوت
متاسفانه موجهای الیوت مانند دیگر روشها محل یا زمان دقیق چرخش روند بازار را ارائه نمیدهد. این روش کاملاً بر اساس نظر شخصی افراد است و هر فردی میتواند برداشتی متفاوت از نمودارها، امواج یا زمان شروع هر موج داشته باشد.
این روش گاهی در مطابقت با واقعیت عملی نیست و به همین دلیل معاملهگرها با کمک دیگر شاخصها اقدام به تشخیص امواج و روند بازار میکنند. در نتیجه موجهای الیوت همیشه دقیق نیستند و اطمینان کامل بر آنها گاهی اندکی دشوار میشود.
کلام نهایی
یکی از تکنیکهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال موجشماری الیوت است. این تکنیک بر پایه الگوی تکرارشونده بازار و روانشناسی جمعی شکل گرفته است. مطابق الگوی الیوت موجها به دو دسته جنبشی و اصلاحی شکل میگیرند، که گروه اول از 3 موج کوچکتر و گروه دوم از 5 موج کوچکتر تشکیل شدهاند. این موجها از 3 قاعده کلی پیروی میکنند. با شناخت این قوانین تشخیص امواج الیوت راحتتر بوده و نقاط نوسان را به درستی میتوانید تشخیص دهید. علیرغم مزایا و کاربرد این روش، بسیاری از معاملهگرها با تشخیص دقیقتر از ترکیب چند روش دیگر در کنار موجشماری الیوت استفاده میکنند.
امتیاز شما به این محتوا
میانگین امتیازات: / 5. تعداد امتیاز:
اولین نفری باشید که به این محتوا امتیاز می دهد
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
معاملات لانگ (Long) و شورت (Short) چیست و چه تفاوتی دارند؟
الگوی تقاطع مرگ (Death Cross) و تقاطع طلایی (Golden Cross)
آموزش جامع حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
چگونه با استفاده از حجم معاملات ارز دیجیتال سود خود را افزایش دهیم؟
آموزش اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands)
آموزش دیدن نمودارهای شت کوین + ویدیو
10 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
واقعا بسیار ساده و مفید توضیح دادید بسیار عالی بود
واقعا به ساده درین روش ممکن برا همه قابل فهم هست
سلام داریوش عزیز
ممنون از توجه شما
خوشحالیم که این مطلب براتون مفید بود و ممنون از اینکه نظرتون رو برای ما و بقیه دوستان ثبت کردید.
سلام درسته بازار را پیش بینی نمیکنه و زمان چرخش معلوم نیست.ولی بدونی الان تو کدوم موج هستی کمک میکنه حواست به چرخش احتمالی بازار در اینده خیلی نزدیک باشه
من اصلا احل دیدگاه نوشتن نیستم ولی حیفم اومد ازت تشکر نکنم . دستت بودسیدن داره .نسبت به بعضی های دیگه که خیلی ادعاشون میشه .دمت گرم
سلام مهدی عزیز
نفرمایید قربان، این وظیفه ماست به هرکی که میتونیم کمک کنیم حتی با چندخط. از اینکه نظرتون رو ثبت کردید از شما سپاسگزارم.
سلامت باشید و پایدار
بادرود ، مختصر و مفید بود ، سپاس ازشما
سلام وقت بخیر
ممنون از توجه شما
سلام در قسمت تشخیص نوسان بازار با امواج الیوت به اشتباه نوشتید که هر روند دارای سه موج جنبشی و پنج موج اصلاحی هستش در حالی که بر عکسه یعنی دارای پنج موج جنبشی و سه موج اصلاحی هست
سلام محمد عزیز
ممنون از توجه بسیار زیادت، اصلاح شد.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
محصولات فروش ویژه
دستهها
نوشتههای تازه
- ارز دیجیتال ترون چیست؟ نقد و بررسی رمزارز TRX
- عرضه اولیه ارز دیجیتال (ICO) و تمام نکاتی که باید درباره آن بدانید
- معرفی بهترین بازی های رایگان متاورس
- ارز دیجیتال ایاس چیست؟ نقد و بررسی رمزارز EOS
- NFT فیلم چیست و چرا توکن غیرمثلی فیلمی مهم است؟
کلینیک سرمایه با هدف آموزش تخصصی بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال در کنار به روز ترین متدهای طراحی استراتژی و سیستم های معاملاتی راه اندازی شده است.
تفاوت الیوت و نئوویو
در این مقاله سعی شده تا در مورد الیوت و نئوویو توضیحاتی خدمت شما ارائه دهیم. همین اول باید به شما بگویم که نئوویو نظریه ای است، که با الیوت گره خورده و مکمل آن حساب می شود.
آنچه در این مقاله میخوانید
هدف از نگارش این مقاله این بود تا به معامله گران و فعالان بازار های مالی درک بهتری در خصوص تفاوت ها ی این دو (الیوت و نئوویو) بدهیم.
برای درک بهتر از نئو ویو ،ابتدا باید اطمینان حاصل نمایید که نظریه امواج الیوت را به خوبی درک کرده باشید. درک نظریه الیوت باعث می شود تا شناخت بهتری نسبت به الیوت از دیدگاه گلن نیلی داشته باشید.
نئوویو دقیقا چیست؟
نظریه نئوویو شکل تکامل یافته ای از تحلیل تکنیکال الگوی نظریه الیوت هست ، که به معامله گران حرفه ای در شناخت تحرکات موجی و الگوهای نوین کمک می کند. این تحرکات الگویی در مبحث تحلیل تکنیکال به سبک نئوویو ناشی از موارد حائز اهمیتی می باشند. تحولات در روانشناسی و احساسات معامله گران یکی از مواردی هست که در مبحث امواج نو یا نئو ویو به آن پرداخته می شود. علت شکل گیری الگو های موجی در نئوویو افکار، احساسات و هیجانات سرمایه گذاران فعال در بازار می باشد. تفکرات توده ای خود تلیفی از طیف وسیع اتفاقات زمینی و فرازمینی هستند.
پرداختن به تمامی این موارد در این مقاله نمی گنجد و سعی کردیم تا توضیحات سطحی تری در خصوص این علم شگفت انگیز ارائه دهیم . در کل نظریه الیوت روی این فرضیه کار می کند که تغییرات قیمت در بازار های مالی قابل پیشبینی می باشند. این حرکات قابل پیش بینی در غالب الگو هایی منظم با ضوابط قیمتی مشخص ایجاد می شوند. بنابراین میتوان پیش بینی کرد که گام های بعدی بازار به کدام جهت گسترش می یابند.
نئوویو نسخه ای کامل تر
نئوویو نسخه جهش یافته و تکامل یافته الیوت هست. در الیوت به سبک گلن نیلی قوانین بسیار زیادی وجود دارد که بازار را در چهارچوبی مستحکم تر مورد بررسی قرار می دهد. قوانین درج شده در تئوری الیوت دیدگاه سطحی تری نسبت به تحرکات بازار دارد و نسبتا منسوخ شده تلقی خواهد شد. پس در مجموع نتیجه میگیریم که دیدگاه ابتدایی رالف نلسون الیوت سطحی و ذهنی بوده و عملکرد خاصی در بازار های امروزی نخواهد داشت.
آقای رالف نلسون الیوت اظهار داشت که بازار های مالی به صورت تصادفی حرکت نخواهد کرد . بررسی نظم حاکم در بازار های مالی توسط نسبت های فیبوناچی از دستاورد های جناب الیوت محسوب خواهد شد. همچنین بازار های مالی مطابق با نظم طبیعت حرکت می کنند که این مسئله خود یکی از شگفتی های این تئوری می باشد.
در تئوری موجی حرکات قیمت را موج نامگذرای میکنیم. پس از آن تحرکات موجی به دو صورت تقسیم بندی خواهند شد:
۱.شتابدار
۲.اصلاحی
نکته بسیار مهم اینجاست که هرچقد حرکات موجی بازار پیچیده تر شود نظریه الیوت کلاسیک ضعف بیشتری نشان می دهد و عملا بدون استفاده خواهد شد. اینجاست که میتوان به ماهیت سطحی و عدم دقت کافی در تئوری الیوت کلاسیک پی برد. دقیقا این نقطه همان جایی است که نئوویو وارد عمل می شد . با قوانین زیاد و دقیقی که سبگ گلن نیلی دارد میتوان حرکات بازار مثلا شتابدار ها را در چهارچوب بسیار دقیقتری بررسی کرد.
بنابراین نئوویو به معامله گران کمک های بسیار زیادی می کند، تا بازار را ساده تر مشاهده کنند و پیش بینی های حرفه ای تری نسبت به حرکات آینده داشته باشند. فعالان این سبک تحلیلی پتانسیل بیشتری نسبت به الیوتیسین های کلاسیک دارند، این مسئله برتری نئوویو را بیان می کند .
نظریه نئوویو برداشت الیوتیسین بزرگ آقای گلن نیلی از الیوت و بازار های مالی هست. این نظریه باعث شده تا تحولات بزرگی در نگرش به بازار ها اتفاق بیفتد و تحلیلگر با اطمینان خاطر بیشتری به فعالیت خود در بحث معاملاتی بپردازد. این اطمینان خاطر منجر به اعتماد فعالان، به بازار های مالی می شود.
سناریو کم تر، تحلیل بهتر!
نظریه موج نو باعث شده تا تعدد سناریو های موجود تحلیلی کاسته شود . به همین منظور هم حساسیت بیشتری در خصوص بررسی نسبت امواج می بایست لحاظ گردد. برخی از دستاورد های این تئوری جدید پیدایش الگو هایی نوظهور مثل ترمینال های موج ۳ ممتد و الگویی هایی مانند دیامتریک و مثلث هایی متفاوت می باشد. کشف چنین الگو هایی در بازار های مالی ، آنالیز دقیقتری را میسر می سازد و باعث بهبود عملکرد تحلیلی خواهد شد. امیداورم تا در قالب این مقاله مختصر شناخت بهتری نسبت به نئوویو پیدا کرده باشید.
دیدگاه شما