ساعت کار فارکس
بازار فارکس یک بازار ۲۴ ساعته در ۵ روز هفته می باشد. این بازار در روزهای شنبه و یکشنبه تعطیل است. برای معامله گران بازار فارکس این موضوع اهمیت دارد که از ساعت کار فارکس اطلاع داشته باشند و همچنین ساعت باز و بسته شدن بازار فارکس را بدانند تا بر طبق آن برنامه معاملاتی خود را تنظیم کنند. بسیاری از معامله گران در سرتاسر جهان در یک زمان خاص و یا همپوشانی دو بازار مهم به معامله می پردازند. در رابطه با این موضوع در دوره الفبای فارکس توضیحات کامل و جامعی داده ایم.
ساعت کاری بازار جهانی فارکس
مهمترین بورس ها و بازار ها در جهان عبارتند از:
- بورس سیدنی در استرالیا
- بورس توکیو در ژاپن
- بورس هنگ کنگ
- بورس فرانکفورت در آلمان
- بورس لندن در انگلیس
- بورس نیویورک در آمریکا
ساعت شروع کار فارکس با بازار بورس سیدنی استرالیا شروع می شود و با بورس نیویورک آمریکا به پایان می رسد. در واقع ساعت کاری بازار های فارکس به این صورت است که با اتمام ساعت کاری یک بازار به بازار بعد می رود تا بتواند در طول ۲۴ ساعت فعالیت کند. هر بازاری که تمام می شود بازار دیگری شروع می شود و بعضی بازار ها هم با هم همپوشانی (overlap) دارند که مهمترین این همپوشانی ها در ساعت کاری بازار لندن و نیویورک است که حدود ۷۰ درصد تبادلات در این زمان است.
ساعت باز و بسته شدن بازار های بورس جهان
بازار | باز شدن | بسته شدن |
بورس سیدنی استرالیا | ۰۱:۳۰ به وقت تهران | ۱۰:۳۰ به وقت تهران |
بورس توکیو ژاپن | ۰۳:۳۰ به وقت تهران | ۱۲:۳۰ به وقت تهران |
بورس لندن انگلیس | ۱۱:۳۰ به وقت تهران | ۲۰:۳۰ به وقت تهران |
بورس نیویورک آمریکا | ۱۶:۳۰ به وقت تهران | ۰۱:۳۰ به وقت تهران |
مبنای ساعت فعالیت بازار بر روی پلتفرم معاملاتی (مثلا متا تریدر) بستگی به زمان رسمی بروکر فارکس شما دارد. به طور مثال ساعت بروکر آلپاری بر اساس وقت شرق اروپا EET – Eastern European Time می باشد که ساعت فعلی EET (وقت اروپای شرقی) ۰۱:۳۰ ساعت از ساعت رسمی فعلی تهران عقب تر است. البته باید این موضوع را در نظر داشت که ساعت کاری فارکس ۶ ماهه اول سال با ۶ ماهه دوم سال دارای ۱ ساعت اختلاف می باشند. ساعت فعالیت بازار در مواقعی که تغییر می کند معمولا توسط بروکر برای شما ایمیل می شود.
ساعت کار بازار طلا فارکس
بر اساس موارد گفته شده ساعت کاری بورس و بازار فارکس و همچنین ساعت باز و بسته شدن بازار فارکس به وقت تهران و ایران مشخص شده است. در این بین ساعت کار بازار طلا در فارکس کمی متفاوت است. ساعت باز و بسته شدن بازار طلا جهانی یا انس طلا در بروکر های مختلف کمی متفاوت است و معمولا ۱ ساعت دیرتر شروع می شود و ۱ ساعت زودتر بسته می شود. این مورد بر اساس بروکر های مختلف و زمان رسمی بروکر به ساعت ایران می تواند متفاوت باشد که با مراجع به سایت بروکر دقیقا مشخص می شود.
بهترین ساعت معاملاتی فارکس
همانطور در بخش ساعت کار فارکس بیان شد بیشترین حجم معاملات در بازار فارکس در همپوشانی دو بازار اصلی لندن و نیویورک است. این همپوشانی به وقت ایران بین ساعت ۱۶:۳۰ تا ۲۰:۳۰ می باشد که حدود ۷۰ درصد کل معاملات هر روز در این ساعات انجام می شود. بسیاری از معامله گران حرفه ای در جهان در این ساعت وارد معامله می شوند که بازار دارای حجم بسیار زیادی است.
دانلود و مشاهده ساعت کار فارکس
برای مشاهده ساعت کار فارکس می توانید از دو سایت زیر کمک بگیرید. در این دو سایت می توانید با تنظیم ساعت سایت بر روی تهران، ساعت باز و بسته شدن و شروع کاری بازار های بورس جهانی و فارکس را مشاهده کنید.
در جستجوی روندها
تا فردا انتظاراتند که بازارها را می سازند، بعد از آن واقعیات.
۱۳۹۲ اسفند ۴, یکشنبه
دستکاری در بازار جهانی طلا؟
مقاله امروز من راجع به دستکاری در قیمت طلا که در دنیای اقتصاد امروز چاپ شده است. فکر می کنم این موضوعی است که خیلی ها به آن اعتقاد دارند اما من سعی کرده ام از بعضی شواهد نشان دهم در کلیت سقوط قیمت طلا دستکاری انجام نشده است و سقوط طلا با چند بازار دیگر هماهنگ رخ داده است که حاکی از دلایل بنیادی برای سقوط قیمت طلا بوده اند.
رفتار بازار طلا در یک سال گذشته شوک آورتر از آنی بوده است که خیلی ها بتوانند باور کنند کالایی که روزی نگاهش به 2000 دلار در هر انس بود، در وضعیتی قرار بگیرد که بسیاری از موسسات مالی، آینده آن را در سال 2014 در مرز 1000 دلار در هر انس پیش بینی کنند. از همان ابتدا خیلی ها به دست های پنهان در بازار طلا برای بازی با قیمت مشکوک بودند و این سقوط شدید را ساخته ترند یا دستکاری بازار؟ و پرداخته شرکت های سرمایه گذاری و موسسات مالی می دانستند. به همین دلیل بعد از هر افت قیمت طلا، عده زیادی اعتقاد داشتند که قیمت طلا دیگر به کف رسیده و از آنجا به بعد به سطوح بالاتر باز خواهد گشت چون اصلا اعتقاد نداشتند که قیمت طلا باید کاهش یابد. مردم عادی در این برداشت که به زودی قیمت طلا دوباره بالا خواهد رفت تنها نبودند و حتی می توان بانک مرکزی چند کشور از جمله تایلند و چند سرمایه گذار بزرگ را نیز به این گروه اضافه کرد که در میانه سقوط های طلا اعلام می کردند که این زمان بهترین زمان برای خرید طلاست به این امید که به زودی بازار طلا باز خواهد گشت. آمار خرید فیزیکی و تقاضای کشورهایی همچون چین و هند در فصل اول و دوم سال 2013 نیز نشان داد که بسیاری از خریداران آن قیمت های کاهش یافته اولیه را برای خرید طلا مناسب دیده بودند. اما طلا چندین بار دیگر نیز کاهش های شدید را تجربه کرد و با شکستن سطوح مقاومت بسیاری، ترند یا دستکاری بازار؟ خیلی ها را از بازگشت سریع قیمت مایوس کرد. اما در بهبهه احتمالات برای افت بیشتر قیمت بخصوص با کاهش بیشتر سیاست های انبساطی در آمریکا، حالا در یک ماه گذشته دوباره قیمت طلا رشد کرده و به کانال 1300 دلار در هر انس وارد شده است. پس حالا سوال اصلی آن است که آیا واقعا افت و خیزهای طلا بر اساس دلایل واقعی و بنیادی است یا بازار طلا توسط عده ای دستکاری می شود؟
اول از همه باید اشاره شود که دستکاری و تبانی بر سر قیمت در بازارها در اقتصادهای پیشرفته اصلا اتفاق عجیبی نیست. در همین روزها یکی از بزرگترین برنامه های بازرسی بانک ها هم در آمریکا و هم در انگلیس بر علیه بانک هایی در جریان است که متهم هستند در تعیین نرخ بهره لایبور ( LIBOR ) و همینطور نرخ ارزها تبانی می کرده اند و بانک های بزرگی نیز محکوم به پرداخت صدها میلیون دلار جریمه شده اند. در ضمن این بازارهای دستکاری شده، تریلیون ها دلار را تحت مدیریت دارند که به مراتب از بازار طلا، پرعمق تر و حساس ترند. به همین دلیل شک به دستکاری در بازار طلا نیز بی دلیل نیست. علاوه بر این، واقعا دلیل عمده سقوط هم خروج شدید شرکت های سرمایه گذاری بود. یک اسم نیز قبل از سقوط های شدید قیمت طلا به خوبی درخشید و آن کسی نبود جز سفته باز جنجالی یعنی سوروس. سوروس جزو اولین اسامی بود که در ابتدای سال 2013 خروج ناگهانی او از بازار طلا بحث برانگیز شد در حالیکه فقط چند ماه قبل از آن، خبر سرمایه گذاری کلان او در بازار طلا منتشر شده بود. سوروس به تنهایی در بسیاری از موضوعات جنجالی از جمله خروج بریتانیا از واحد پولی یورو در سال 1992 تا بحران مالی شرق آسیا در دهه نود جای پایی دارد و بسیاری نیز ممکن است خروج او را با سقوط بازار طلا را در سال 2013 مرتبط بدانند.
نوک پیکان دستکاری بازار طلا حتی می تواند به سمت بانک مرکزی آمریکا یا فدرال رزرو نیز باشد. در حقیقت با از بین رفتن رابطه تبدیل ثابت طلا و دلار در سیستم برتون- وودز، طلا و دلار در یک رقابت قرار گرفته اند. البته ارزها و دارایی های دیگری بخصوص یورو نیز وارد این بازی شده اند. این رقابت به این شکل است که سرمایه ها با فرار از یکی به دیگری پناه می برند و دلار به دلیل جایگاه ویژه خود به عنوان ارز عمده مبادلات دنیا، همیشه در این رقابت سعی داشته است که قدرت و جایگاه خود را به عنوان ارز ذخیره حفظ کند. اما در طی سال های اخیر بخصوص بعد از بحران مالی، جایگاه دلار به عنوان ارز ذخیره به شدت آسیب دیده است. این روزها اما در پی مشکلات یورو، یعنی مهمترین ارز رقیب دلار آمریکا، طلا تنها رقیب عمده دلار می توانست باشد که آن نیز به شدت در سال 2013 سقوط کرده است و برای سرمایه گذاران راهی جز مراجعه دوباره به دلار باقی نگذاشته است. پس می توان این را استدلال کرد که فدرال رزرو با دستکاری بازار طلا سعی در بازگرداندن وجهه دوباره دلار به عنوان ارز ذخیره دنیا را داشته است. حال پس سوال اساسی آن است که آیا می توان ادعا کرد که روزگار امروز طلا محصول دستکاری موسسات مالی و فدرال رزرو است و اگر دستکاری آنها نبود بازار طلا آینده دیگری داشت؟
قبل از ورود به بحث لازم است اشاره شود که بازار طلا مثل هر بازار دیگری برای خود یک سری عوامل بنیادی دارد و آن عوامل بنیادی روند اصلی قیمت را تعیین می کنند که قیمت باید کاهش یا افزایش یابد یا در همین محدوده فعلی باقی بماند. در مورد طلا باید گفت که با اتفاقاتی که در سال 2013 افتاد و بخصوص با بهبود چشمگیر آمار بیکاری که در نهایت منجر به شروع کاهش سیاست های انبساطی بوده است، روند قیمت طلا مسلما کاهشی باید می بوده است. اما مسلما سرمایه گذاران منتظر اتفاقات نمی مانند و از قبل بر اساس انتظارات و پیش بینی های خود حرکت می کنند و اینکه سوروس زودتر از بقیه از بازار طلا بیرون می آید شاید بدلیل تحلیل درست او از اتفاقات آتی و یا حتی خوش شانسی او بوده است که در عمل نیز ثابت شد در مورد بازار طلا که او واقعا فرد با تجربه یا خیلی خوش شانسی بوده است. ولی اینکه طلا چقدر باید پایین می آمد جای بحث است. طلا کالای پیچیده ای برای قیمت گذاری است و بخش مهم قیمت آن در عرضه و تقاضا تعیین می شود و هرگونه دستکاری یا عکس العمل بیش از اندازه ( overreaction ) در این زمان امکانپذیر است اما عمر آن کوتاه خواهد بود زیرا بازار بعد از مدت کوتاهی با توجه به همان دلایل اصلی خود را اصلاح خواهد کرد. عدم هماهنگی قیمت طلا و همین دلایل بنیادی می توانست دلیلی بر ادعای دستکاری در بازار طلا باشد به این ترتیب که شرکت های سرمایه گذاری بازار طلا را ترک می کردند و قیمت طلا به دنبال آن به شدت کاهش می یافت ولی با وجود این، شاخص های اقتصادی آمریکا بهبود نداشتند و برنامه های انبساطی فدرال رزرو نیز کاهش نمی یافت. ولی دقیقا در واقعیت آنچه رخ داد برعکس این و در جهت کاهش قیمت طلا بود.
دلیل دیگری که نشان می دهد که احتمال دستکاری قیمت طلا برای سقوط آن وجود ندارد هماهنگی بازارهای دیگر با این حرکت کاهشی شدید قیمت طلاست. مثلا بازار اوراق قرضه نیز که معمولا بیانگر انتظارات نرخ بهره است با سقوط مواجه شد که مهر تایید دیگری بر منطقی بودن سقوط بازار طلا بود. بازار سهام آمریکا در سال 2013 نیز توانست رکوردهای تاریخی ثبت کند و علاوه بر این شاخص دلار آمریکا نیز تقویت شد. همه این رفتارها با کاهش قیمت طلا هماهنگ هستند. در حالی می شد ادعا کرد بازار طلا در حال حرکت غیرمعمول و دستکاری شده است که طلا استثنایی در میان این بازارها بود. در مورد خاص سوروس هم باید اشاره شود که درست است که سوروس شخصیت جنجالی در اتفاقات مختلف است. اما گذر زمان نشان داده است که او نه ایجاد کننده این اتفاقات که تسهیل کننده و تسریع کننده اتفاقات بوده است. مثلا در مورد خاص پوند انگلیس بعدها ثابت شد که خود بانک مرکزی انگلیس تقریبا به این نتیجه رسیده بوده است که باید از واحد پولی یورو خارج شود و ورود سوروس برای فروش وسیع پوند، فرصت طلبی او را نشان می داد و باعث شد تا این اتفاق زودتر بیفتد. یا در بحران ارزی شرق آسیا بعدها نشان داده شد که بخش عمده آن بحران نیز بر اثر سوءمدیریت بوده است وگرنه مثلا هنگ کنگ و دلار این کشور بدلیل مدیریت درست توانست از این بحران عبور کند. خروج زودهنگام سوروس از بازار طلا نیز می تواند بیانگر همین توانایی او در پیش بینی رخدادهای اقتصادی قبل از دیگران باشد که این بار نیز در مورد طلا درست بوده است ولی البته موارد دیگری که او در پیش بینی خطا کرده است نیز بسیار وجود دارد. جالب است که اتفاقی که برای طلا افتاد با یکی از مدل های محبوب او یعنی با مدل رونق-ورشکستگی ( Boom-bust ) همخوانی دارد. در مدل رونق-ورشکستگی قیمت دارایی بر اساس اتفاقات بنیادی شروع به رشد می کند اما بعد از مدتی این رشد زیاده از حد یا حبابی می شود و بازیگران بازار منتظر جرقه ای برای خروج از بازار هستند. بعد از آن جرقه، به یکباره روند بازار معکوس شده و روند اصلاحی شدیدی در آن ایجاد می شود. به این طریق چند سال رونق با یک دوره کوتاه سقوط همراه می شود. او در کتب متعدد مثال های زیادی از این رفتار در بازارها را نشان داده است که حالا بازار طلا در سال 2013 نمونه دیگری از همین مدل است. 12 سال صعود مداوم قیمت طلا با یک سال سقوط وحشتناک در سال 2013 خاتمه یافت و جرقه این سقوط هم بحران بدهی های قبرس بود. پس حتی از قبل می شد تا حدودی پیش بینی کرد که اگر قرار است که قیمت طلا کاهش یابد، آن کاهش احتمالا شدید خواهد بود.
سوال بعدی آن است که علاوه بر موسسات مالی آیا خود فدرال رزرو نیز در حال دستکاری بازار طلا برای خرید اعتبار برای دلار است؟ دوباره این سوال را باید مانند مورد قبلی پاسخ گفت. در حقیقت فدرال رزرو تا به الآن در مورد سیاست های انبساطی خود و رابطه آن با آمار بیکاری خلف وعده نکرده است و آنچه رخ داده تا حدود زیادی در جهت وعده های پیشین این بانک بوده است. آمار بیکاری کاهش یافت و این بانک نیز میزان خرید اوراق قرضه کاهش داد و همین عمده دلیل کاهش قیمت طلا بوده است. اگر فدرال رزرو به طور خاص می خواست بازاری را دستکاری کند آن موقع باید دقیقا رفتاری بر خلاف وعده هایش را انجام می داد مثلا بازار کار بهبود نمی یافت اما این بانک سیاست های انبساطی خود را محدود می کرد و سبب سقوط بازار طلا می شد. علاوه بر این اگر فدرال رزرو به طور خاص فقط می خواست بازار طلا را تحت تاثیر قرار بدهد و دستکاری کند، آنگاه به طور ناخداگاه بازارهای دیگری را نیز که به مراتب از بازار طلا حجم آنها بزرگتر و نقش آنها در اقتصاد مهم تر است، بخصوص بازار اوراق قرضه را دستکاری کرده است. تبعات افزایش یا کاهش قیمت طلا در برابر تبعات شدید اقتصادی افزایش نرخ بازدهی اوراق قرضه قابل صرف نظر است. بعید است که فدرال رزرو فقط برای دستکاری بازار طلا و خرید اعتبار برای دلار، اینچنین ضربه محکمی به اقتصاد خود وارد کرده باشد. البته مسلما سیاست کلی فدرال رزرو، افزایش قدرت دلار و ارتقا و حفظ جایگاه دلار به عنوان ارز ذخیره هست اما نه به هر قیمتی و یا به این شکل که در دستکاری در بازار طلا فقط خود را نشان بدهد.
در نهایت علیرغم رد کردن دستکاری در کلیت سقوط قیمت طلا، قصد این نیست که دست بازیگران بازار طلا از دستکاری به طور کلی در این بازار، تطهیر شود. آنچه مهم است آن است که اگر از قبل از سال 2013 می دانستیم که چه اتفاقاتی در این سال خواهد افتاد آن موقع قیمت طلا بی شک کاهشی و همراه با سقوط می بود مشابه همین اتفاقی که افتاد و به همین دلیل رفتار کلی طلا منطقی بوده است. حتی روندهای این روزهای طلا برای رشد پس از افت های تاریخی نیز باز منطقی هستند. این روزها، ریسک بازارها بخصوص بازارهای نوظهور و افزایش تقاضای طلای ناشی از آن در کنار آمارهای ناامید کننده آمریکا از ابتدای سال 2014 همه به افزایش قیمت طلا دلالت دارند که این اتفاق نیز در واقعیت افتاده است. به همین دلایل ترند یا دستکاری بازار؟ هم اخیرا بانک یو بی اس ( UBS ) پیش بینی خود را از قیمت طلا برای سال 2014 افزایش داده است. مطمئنا اگر این افزایش قیمت بی دلیل بود، آنگاه سایه قدرتمند کاهش سیاست های انبساطی و نیز تورم پایین، این افزایش قیمت را سریع اصلاح می کرد. به هر حال اگرچه گاهی اوقات عکس العمل های شدید برای مدت کوتاهی طلا را از قیمت واقعی خود منحرف کند اما هنوز بازار طلا این روزها منطقی رفتار می کند.
معرفی و بررسی چند استراتژی مهم بازار فارکس
یکی از مهمترین جنبههای معامله در بازار فارکس، شناسایی استراتژی مناسب است. به طور کلی، استراتژیهای معاملاتی متعددی توسط تریدرهای ابداع شده تا به کسب سود بیشتر در این بازار کمک کند. با این حال، تریدر باید استراتژی را پیدا کند که متناسب با سبک معاملاتی و همچنین تحمل ریسک آنها باشد. توجه کنید که هیچ استراتژی نیست که برای همه مناسب باشد. در این مقاله، چند استراتژی مهم و برتر بازار میپردازیم تا اطلاعات شما را جهت انتخاب بهترین استراتژی فارکس افزایش دهیم.
هر منبعی که بازارهای مالی را آموزش دهد، تاکید زیادی بر روی نیاز به استراتژی مالی کرده است. یک استراتژی سودآور نوعی دستورالعمل برای تریدر است که به پیروی از یک الگوریتم کاملا از پیش تعریف شده کمک میکند تا با استفاده از آن از سرمایه خود در برابر اشتباهات و عواقب غیرقابل پیش بینی بازار فارکس محافظت کند.
استراتژی معاملاتی فارکس
یک استراتژی معاملاتی فارکس سیستمی را در برمیگیرد که یک تریدر فارکس برای تعیین زمان خرید یا فروش خود از آن استفاده میکند. بهترین استراتژی فارکس، استراتژی معاملاتی است که به تریدر اجازه تجزیه و تحلیل میدهد و باعث میشود تریدر با اطمینان از تکنیکهای مدیریت ریسک معامله کند.
استراتژی معاملات کری (Carry)
معاملات کری یا انتقالی شامل قرض گرفتن یک ارز به قیمت پایینتر و به دنبال آن سرمایه گذری در ارز دیگر به قیمت بالاتر برای کسب سود است. این استراتژی در درجه اول توسط تریدرهای فارکس استفاده میشود.
معاملات کری به نوسانات و نرخ بهره بین ارزهای مرتبط وابسته است؛ بنابراین این استراتژی برای بازههای زمانی میان مدت و بلند مدت (هفتهها، ماهها و احتمالا سالها) مناسب است. بازارهای پرطرفدار بهترین گزینه برای معاملات کری است؛ زیرا این استراتژی بازه زمانی طولانیتری را در بر میگیرد.
تایید روند باید اولین گام قبل از قرار دادن معامله باشد. دو جنبه برای یک معامله کری وجود دارد: ریسک نرخ ارز و ریسک نرخ بهره. بر این اساس، بهترین زمان برای باز کردن یک پوزیشن معاملاتی در شروع روند است).
هدف از استراتژی کری این است که از تفاوت بین دو ارز خارجی یا «تفاوت در نرخ بهره» سود ببریم.
پرایس اکشن یا حرکات قیمتی در فارکس
معاملات پرایس اکشن (Price action) شامل مطالعه تاریخچه قیمت برای ایجاد استراتژی تکنیکال در معامله است. پرایس اکشن میتواند به عنوان یک تکنیک مستقل یا همراه یا اندیکاتور استفاده شود. فاندامنتال در این استراتژی به ندرت کاربرد دارد؛ با این حال، میتوان از رویدادهای اقتصادی برای اطمینان بیشتر استفاده کرد.
معاملات پرایس اکشن را میتوان در بازههای زمانی مختلف (بلند، میان مدت و کوتاه مدت) مورد استفاده قرار داد. همین موضوع باعث شده تا این معاملات توسط بسیاری از تریدرها استفاده شود.
روشهای زیادی برای تعیین سطوح حمایت/مقاومت وجود دارد که عموماً به عنوان نقاط ورودی/خروجی استفاده میشوند:
- فیبوناچی اصلاحی ((Fibonacci retracement
- استفاده از کندلها
- شناسایی روند
- اندیکاتورها
- اسیلاتور یا نوسانساز
در پرایس اکشن، رنج، روند، روز، اسکالپینگ، سوئینگ و معاملات پوزیشن وجود دارد.
1- استراتژی معاملاتی رنج
معاملات رنج شامل شناسایی نقاط حمایت و مقاومت است که به وسیله آن تریدرها معاملات خود را اطراف این سطوح قرار میدهند. این استراتژی بدون نوسانات قابل توجه و بدون روند قابل تشخیص در بازار عملکرد خوبی خواهد داشت. تحلیل تکنیکال ابزار اصلی مورد استفاده در این استراتژی است. از آنجایی که استراتژی رنج در هر بازه زمانی قابل استفاده است، محدودیتی در انتخاب تایم فریم ندارد. مدیریت ریسک بخش جدایی ناپذیر این روش است؛ زیرا احتمال بریک اوت زدن وجود دارد.
اسیلاتورها بیشتر به عنوان ابزار زمان بندی استفاده میشوند. شاخص قدرت نسبی (RSI)، شاخص کانال کالا (CCI) و استوکاستیک (stochastic) تعدادی از اسیلاتورهای محبوب هستند.
مثال: معاملات رنج USD/JPY
نمودار بالا یک نوار حمایت و مقاومت واضح را در جفت ارز USD/JPY نشان میدهد که تریدرها از آن به عنوان نقاط ورود/خروج استفاده میکنند. نوسانگر RSI زمان بندی نقاط ورود/خروج را با کادرهای آبی و قرمز نشان میدهد.
2- استراتژی معاملات روند
معاملات ترند یا روند یک استراتژی ساده فارکس است که توسط بسیاری از تریدرها با هر میزان تجربه استفاده میشود. معاملات روند در جهت حرکت بازار بازدهی مثبتی به تریدر میدهد. این استراتژی معمولا در بازه زمانی میانمدت تا بلندمدت قابل اجراست؛ زیرا روندها به خودی خود نوسان میکنند.
نقاط ورود معمولا توسط یک اسیلاتور (مانند شاخص قدرت نسبی (RSI)، شاخص کانال کالا (CCI) و غیره تعیین میشود و نقاط خروج براساس نسبت ریسک به ریوارد محاسبه خواهد شد.
مثال: تشخیص روند
در مثال بالا، جفت ارز EUR/USD یک روند صعودی را نشان میدهد که توسط سقفهای بالاتر (Higher Highs) و کفهای بالاتر (Higher Lows) تایید شده است. برعکس این الگوها برای روند نزولی صادق است.
معاملات روند جفت ارز EUR/USD
وقتی یک روند قوی در بازار مشاهده شود، معامله باید در جهت آن روند انجام گیرد. برای مثال روند صعودی قوی در جفت ارز EUR/USD در نمودار بالا مشخص است. در استفاده از شاخص کانال کالا (CCI)، هر بار که CCI به زیر ۱۰۰- کاهش باید (با رنگ آبی مشخص شده)، قیمتها با افزایش قیمت واکنش نشان میدهند. البته همه معاملات از این موضوع پیروی نمیکنند؛ اما از آنجایی که این روند توسط تریدرهای زیای دنبال میشود، هر افت باعث ورود خریداران بیشتری به بازار شده و قیمتها را بالاتر میبرد.
3- استراتژی معاملات پوزیشن
معاملات موقعیت یا معاملات پوزیشن یک استراتژی بلند مدت است که عمدتا بر تحلیل فاندامنتال متمرکز است؛ اما میتوان از روشهای تکنیکال مانند امواج الیوت نیز استفاده کرد. نوسانات کوچکتر و جزئیتر بازار در این استراتژی در نظر گرفته نمیشود و تمرکز برروی تصویر گستردهتر بازار است. این استراتژی در همه بازارهای مالی کاربرد دارد.
همانطور که اشاره شد در این معاملات چشمانداز بلندمدت (هفتهها، ماهها یا حتی سالها) مدنظر است. درک چگونگی تاثیر عوامل اقتصادی بر بازار در پیش بینی بازار فارکس ضروری است. نقاط ورود و خروج را میتوان با استفاده از تحلیل تکنیکال مطابق با سایر استراتژیها پیدا کرد.
مثال: معاملات پوزیشن شاخص DAX 30 آلمان
نمودار شاخص DAX 30 آلمان در بالا یک الگوی تقریبی سر و شانه دو ساله را نشان میدهد. این الگو احتمال سقوط خط گردن (خط قرمز افقی) بعد از شانه راست را نشان میدهد. در این مثال، سقوط شاخص DAX 30 آلمان طبق برنامه ریزی تکنیکال و فاندامنتال انجام شد.
4- استراتژی معاملاتی اسکالپ
اسکالپ کردن (Scalping) اصطلاح رایجی در فارکس است که به کسب سودهای کوچک، به صورت مکرر، اشاره دارد. اسکالپ کردن با باز کردن و بستن چندین پوزیشن در طول روز به دست میآید. این استراتژی را میتوان به صورت دستی یا از طریق الگوریتمی انجام داد که از دستورالعملهای از پیش تعریف شده برای زمان و مکان ورود و خروج از پوزیشنها استفاده میکند.
اسکالپ کردن در معاملات کوتاه مدت با کمترین بازده که معمولاً در نمودارهایی با بازه زمانی کوچکتر (30 دقیقه تا 1 دقیقه) عملکرد خوبی دارد.
مثال: معامله اسکالپ کردن EUR/USD
نمودار 10 دقیقهای بالا نمونهای ساده از این استراتژی را نشان میدهد. روند بلندمدت توسط میانگین متحرک (قیمت بالای 200 MA) تایید می شود. سپس از بازه زمانی کوچکتر برای هدف قرار دادن نقاط ورود/خروج استفاده میشود. زمان بندی نقاط ورودی با مستطیل قرمز مشخص شده است. تریدرها همچنین پوزیشنهای خرید را با استفاده از اندیکاتور متحرک واگرایی و همگرایی (MACD) میبندند. زمانی که MACD (خط آبی) از خط سیگنال (خط قرمز) که با مستطیلهای آبی مشخص شده بگذرد، این اتفاق رخ میدهد.
5- معاملات سوینگ (Swing trading)
معاملات نوسانی یا سوئینگ یک استراتژی است که به موجب آن تریدرها به دنبال کسب سود از بازارهای پرطرفدار هستند. با انتخاب «Top» و «Bottom»، تریدرها بر بازه زمانی پوزیشنهای خرید و فروش خود را انتخاب میکنند.
از آنجایی که پوزیشنها معمولا بین چند ساعت تا چند روز برقرار هستند، معاملات سوئینگ میان مدت در نظر گرفته میشود. همانند استراتژی رنج، اندیکاتورها و اسیلاتورها برای انتخاب موقعیت ها و زمان ورود و خروج مفید واقع میشوند. البته این دو استراتژی کاملا شبیه هم نیستند و معاملات سوئینگ هم برای بازارهای ترند و هم برای بازارهای رنج قابل اجراست.
مثال: معاملات سوئینگ GBP/USD
ترکیبی از اسیلاتور stochastic، اندیکاتور ATR و میانگین متحرک در مثال بالا برای یک استراتژی سوئینگ معمولی استفاده شده است. روند صعودی در ابتدا با استفاده از میانگین متحرک 50 روزه شناسایی شد. مدیریت ریسک مرحله نهایی است که در آن ATR نشانهای از سطوح استاپ را نشان میدهد.
ریسکپذیرها در کدام بازار موفقترند؟
آیا ریسک کردن به هر قیمتی ارزش دارد؟ آیا ریسک کردن در معاملات مختلف احتمال موفقیت را افزایش میدهد؟ آیا ریسک کردن در موقعیتهای همراه با سود یا زیان تاثیرات مختلفی بر روی نتیجه دارد؟ ریسکپذیر بودن به کدامیک از مشخصات فردی و ژنتیکی وابسته است و چگونه میتوان آن را ارزیابی کرد؟ و در آخر ریسکپذیرها در کدامیک از حالات بازار (صعودی، نزولی، بدون روند) موفقتر هستند؟ این نوشته در خصوص بررسی تاثیر مالی رفتاری سرمایهگذاران در بازار سرمایه و تاثیر آن بر روی میزان بازدهی در روندهای مختلف بازار تمرکز دارد.
محمدرضا مباشرفر: آیا ریسک کردن به هر قیمتی ارزش دارد؟ آیا ریسک کردن در معاملات مختلف احتمال موفقیت را افزایش میدهد؟ آیا ریسک کردن در موقعیتهای همراه با سود یا زیان تاثیرات مختلفی بر روی نتیجه دارد؟ ریسکپذیر بودن به کدامیک از مشخصات فردی و ژنتیکی وابسته است و چگونه میتوان آن را ارزیابی کرد؟ و در آخر ریسکپذیرها در کدامیک از حالات بازار (صعودی، نزولی، بدون روند) موفقتر هستند؟ این نوشته در خصوص بررسی تاثیر مالی رفتاری سرمایهگذاران در بازار سرمایه و تاثیر آن بر روی میزان بازدهی در روندهای مختلف بازار تمرکز دارد. به منظور ساختاردهی و افزایش میزان اعتبار نتیجه استنتاجشده، جامعه هدف این تحلیل، مدیران صندوقهای سرمایهگذاری مشترک در نظر گرفته شده و اقدام به بررسی سنجههای تحقیق شده است.
واژه ریسک در عامه با واژه زیان و خسران مترادف شده اما این واژه دربرگیرنده مفهوم عمیقی است. در مقالات و کتب مختلف تعاریف گوناگونی از واژه ریسک ارائه شده است. در فرهنگ فارسی ترند یا دستکاری بازار؟ عمید؛ ریسک به معنای خطر، احتمال خطر و ضرر یا اقدام به کاری که نتیجه آن معلوم نباشد و احتمال خطر در آن باشد تعریف شده است. کمیته اصطلاحشناسی انجمن بیمه و ریسک آمریکا؛ ریسک را عدم اطمینان از پیامد حادثهای که دو احتمال یا بیشتر دارد تعریف کرده است. در مباحث مربوط به تئوریهای مالی و تصمیمات سرمایهگذاری ریسک به معنای میزان اختلاف بازده واقعی یک سرمایهگذاری از بازده مورد انتظار آن است. همچنین از دیدگاه تصمیمگیری، ریسکپذیری عبارت است از «انتخاب سنجیده یک رفتار همراه با ریسک». روانشناسی به نام کورت لوین رفتار را تابعی از تعامل میان نگرش و عوامل محیطی درکشده از طریق افراد میداند. گاهی اوقات عوامل محیطی مطابق با فعالیتی است که فرد قصد انجام آن را دارد. در چنین موقعیتی میتوان با آگاهی از نگرش افراد، رفتار ایشان را پیشبینی کرد. در غیر این صورت نوع برداشت و ادراک افراد از عوامل محیطی بسیار مهم بوده و بر نحوه رفتار ایشان تاثیرگذار است.
مدل ریسک-بازده در تئوریهای مالی و تصمیمات سرمایهگذاری به کار گرفته میشود. ریسک در اینگونه تصمیمات به میزان اختلاف بازده واقعی یک سرمایهگذاری از بازده مورد انتظار بیان میشود. بهطور کلی اساس و پایه تصمیمات سرمایهگذاری رابطه میان ریسک و بازده است. در تصمیمات سرمایهگذاری میان ریسک و بازده مورد انتظار رابطه خطی مثبت برقرار است، به طوری که با افزایش ریسک، بازده مورد انتظار نیز افزایش مییابد و بالعکس. معمولاً در اقتصاد و بهویژه در سرمایهگذاری فرض بر آن است که سرمایهگذاران منطقی عمل کرده و اطمینان را به عدم اطمینان ترجیح میدهند. بهعبارتی دیگر سرمایهگذاران ریسکگریز هستند. سرمایهگذاران منطقی و ریسکگریز در ازای قبول ریسک، انتظار دریافت بازده بیشتری دارند. بنابراین بر اساس این چارچوب باید به این نکته توجه شود که میزان بازده تحت تاثیر ریسک قرار میگیرد. در واقع سرمایهگذارانی که ریسک بالایی را قبول میکنند انتظار بازده بالایی داشته و سرمایهگذارانی که ریسک پایینی را قبول میکنند انتظار بازده پایینی دارند. میزان ریسکپذیری افراد تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار میگیرد؛ بهطوریکه بررسی رابطه میان میزان ریسکپذیری و عوامل گوناگون موضوع بسیاری از تحقیقات بوده است. برخی از عوامل اثرگذار بر رفتار ریسکپذیری افراد عبارتند از ویژگیهای فردی (مانند سن، جنسیت، شغل، میزان تجربه کاری، سطح تحصیلات، رشته تحصیلی و. )، نحوه تصمیمگیری (زمانیکه افراد بهصورت گروهی تصمیمگیری میکنند، ریسکپذیرتر بوده و تمایل بیشتری برای انتخاب گزینههای پرریسک دارند)، انتخاب آزادانه (هرگاه افراد برای روبهرو شدن با یک ریسک آزادانه تصمیم بگیرند آن ریسک از سوی آنان پذیرفتنیتر است)، قابلیت کنترل (قابلیت کنترل مانند ریسک ورزشهای آبی با ورزشهایی همچون مسابقات موتورسواری بیشتر است و قابلیت کنترل آن کمتر به نظر میرسد) و آشنایی با خطر (ترس در مواجهه با شرایطی که برای اولین بار رخ میدهند یا اطلاعات در آن خصوص کم است).
بهطور کلی برای سنجش نگرش افراد به ریسک از دو روش استفاده میشود. روش اول مبتنی بر سنجش واکنش افراد نسبت به ریسک در شرایط مالی است (مانند بازی استاندارد) و در روش دوم نگرش افراد (درک از ریسک) نسبت به وضعیت موجود سنجیده میشود.
موضوع مالی رفتاری از جمله مباحث جدیدی است که در دو دهه گذشته از سوی برخی اندیشمندان مالی مطرح شد و بهسرعت مورد توجه استادان، صاحبنظران و دانشجویان این رشته در سراسر دنیا قرار گرفت. در حال حاضر هنوز بسیاری از دانشگاهیان و حرفهایهای طرفدار مکتب «مالی کلاسیک»، بررسی جنبههای رفتاری انسان و تاثیر آن در تصمیمات مالی را بهعنوان یک شاخه مستقل مطالعاتی باور ندارند. در طرف مقابل، طرفداران دانش «مالی رفتاری» اعتقاد راسخی دارند که آگاهی از «تمایلات روانشناختی» در عرصه سرمایهگذاری، کاملاً ضروری و نیازمند توسعه جدی دامنه مطالعاتی است. عموماً از مالی رفتاری بهعنوان کاربرد روانشناسی در دانش مالی تعبیر میشود. مدلهای روان نموداری بهمنظور طبقهبندی افراد بر اساس رفتارها، گرایشها و ویژگیهای معین طراحی شده است. طبقهبندی روان نموداری بهویژه به ظرفیت پذیرش ریسک و استراتژی فردی مرتبط شده است. زمینه و تجربیات گذشته یک سرمایهگذار میتواند نقش مهمی در تصمیمات اتخاذشده در فرآیند تخصیص دارایی ایفا کند.
به منظور بررسی وضعیت میزان ریسکپذیری و تاثیر آن بر بازدهی سبد سرمایهگذاری، جامعه آماری مدیران صندوقهای سرمایهگذاری مورد بررسی قرار گرفت. در این میان عواملی همچون روند بازار، سابقه فعالیت بازار سرمایه، سن، جنسیت، تحصیلات، تجربه کاری مرتبط و سایر عوامل مداخلهگر و تاثیرگذار در نظر گرفته شد. به همین منظور پرسشنامهای بر اساس مدل دیکسون شامل سوالاتی که مدیران صندوقهای سرمایهگذاری مشترک را در موقعیتهای بردوباخت قرار میداد تهیه شد و بر اساس روشهای علمی روایی و پایایی آنها مورد سنجش قرار گرفت. معدل سنی مدیران صندوقهای سرمایهگذاری در زمان بررسی این تحقیق در آقایان 34 سال و در بانوان 31 سال است. بیش از 70 درصد این افراد، دارای تحصیلات کارشناسی ارشد در رشتههای مرتبط با موضوع مالی بوده و اکثراً دارای سابقه کاری چهار تا هفت سال هستند. میان سن، تجربه و رشته تحصیلی رابطه خاص معنیداری مشاهده نشده است و این مهم تاکید بیشتری به موضوع مالی رفتاری دارد. در موقعیتهای همراه با سود؛ مدیران مرد صندوقها در تمامی گروهها (خیلی ریسکپذیر- ریسکپذیر- تا حدی ریسکپذیر- خنثی- تا حدی ریسکگریز- ریسکگریز- خیلی ریسکگریز) به جز دو گروه «ریسکگریز» و «خیلیریسکگریز» قرار میگیرند. در این میان 7 /66 درصد این مدیران مرد در موقعیتهای ریسکی همراه با سود (روند صعودی بازار) در طبقه «ریسکپذیر» قرار میگیرند. در خصوص خانمها در موقعیت مذکور تمامی آنها در وضعیت قبول ریسک هستند. در موقعیتهای همراه با زیان؛ مدیران مرد صندوقها در تمامی گروهها به جز دو گروه «خیلی ریسکپذیر» و «خیلیریسکگریز» قرار میگیرند. در این میان 50 درصد این مدیران در موقعیتهای ریسکی همراه با زیان در گروه ریسکگریزی قرار دارند که 3 /33 درصد در طبقه «تا حدودی ریسکگریز» قرار میگیرند. در خصوص خانمها در موقعیت مذکور اکثراً در موقعیت تا حدودی ریسکگریز هستند. نتیجه بهدستآمده از آزمون مبین آن است که در موقعیتهای ریسکی همراه با سود، مدیران مرد ریسکپذیر بوده و در موقعیتهای ریسکی همراه با زیان ریسکگریز هستند. در خصوص زنان نیز به علت محدود بودن تعداد آنها در مدیریت صندوقها، با اطمینان بالا نمیتوان اظهارنظر کرد. افزایش ریسکپذیری در مدیران صندوقهای سرمایهگذاری بر عملکرد مالی صندوق در موقعیتهای همراه با سود تاثیر مثبتی دارد. ضمناً در موقعیتهای همراه با زیان نیز مدیران صندوقهای سرمایهگذاری با توجه به تحلیل تکمتغیره تا حدودی ریسکپذیر هستند. انتخاب ترکیبی از مدیران بر اساس نوع جنسیت و درجه ریسکپذیری یا ریسکگریزی، میتواند تاثیر مستقیمی بر میزان بازدهی صندوقهای سرمایهگذاری داشته باشد. قابل ذکر است امروزه روانشناسی اقتصاد در مدل آزمایشگاهی برای شناسایی خصوصیات فردی افراد موفق در حوزه مالی بسیار موثر است. بدین صورت که با معاینات پزشکی، ژنتیک، تستهای استرس، امآرآی و. به مجموعهای از خصوصیات افراد موفق دست یافته و سپس بر اساس خصوصیات فردی کشفشده، به دنبال سایر افرادی که این خصوصیات را دارند برای آموزش و فعالیت در بازار مالی میگردند. ریسکپذیرها در بازار گاوی از بازدهی بالاتری نسبت به سایرین برخوردار هستند. این موضوع در لغت بدیهی جلوه میکند! اما در عمل حاصل تلاش و خصوصیات فردی خاصی است.
ترند یا دستکاری بازار؟
۰۶ تیر ۰۰ - ۱۱:۱۸
الکس مشینسکی، بنیانگذار و مدیرعامل سلسیوس (Celsius) معتقد است ایلان ماسک قصد کمک به جامعه ارز دیجیتال را ندارد و تنها به دنبال دستکاری بازار است. او میگوید ماسک مانند یک توریست در بازار ارز دیجیتال است.
ارز دیجیتال: الکس مشینسکی، بنیانگذار و مدیرعامل سلسیوس (Celsius) معتقد است ایلان ماسک قصد کمک به جامعه ارز دیجیتال را ندارد و تنها به دنبال دستکاری بازار است. او میگوید ماسک مانند یک توریست در بازار ارز دیجیتال است.
لکس مشینسکی، بنیانگذار و مدیرعامل سلسیوس (Celsius)، به کوین تلگراف گفته بیت کوین به ۱۶۰,۰۰۰ دلار یا احتمالا کمی پایینتر از آن برسد و معتقد است این ارز دیجیتال در سال ۲۰۲۱ هنوز اوج خود را ندیده است. او با اشاره به اصلاح بیت کوین پس از لمس اوج قیمتی خود گفت: «وقتی قیمت سریعا خیلی بالا میرود، بازار مجبور به اصلاح است. توییتهای من در مارس و فوریه را ببینید که گفتم بازار میریزد و اصلاحی در راه است. من ۳۰,۰۰۰ دلار را پیش بینی کردم.»
وی معتقد است ایلان ماسک قصد کمک به جامعه ارز دیجیتال را ندارد و تنها به دنبال دستکاری بازار است. او میگوید ماسک مانند یک توریست در بازار ارز دیجیتال است. مشینسکی در پایان نیز گفت: «ثروتمندترین مرد جهان به دنبال مبادله ماشینهای تسلا با بیت کوین است. این معامله به نفع کیست؟ شما وقتی تسلا میخرید ارزش آن کمتر از پول پرداختی شما میشود، اما ارزش بیت کوین هر لحظه زیاد میشود. یعنی این به نفع ایلان است و به ضرر شما!»
دیدگاه شما