پُر مسَلم است که عدد عنوانشده برای این شاخص نیز همانند دیگر فاکتورها یک پارامتر آماری است و دائماً در حال تغییر است.
شاخص کل هم وزن
شاخص های بورس معیار هایی مشخص برای تحلیل و بررسی مبادلات و معادلاتی است که در بازار سهام انجام می گیرد. شاخص هم وزن بورس یکی از این شاخص ها می باشد. این شاخص زیر مجموعه شاخص کل است. در بررسی شاخص هم وزن بورس به کلیت بازار از یک دقیقه تا یک ماه توجه می شود و در صورتی که سهام دار یا سرمایه گذار بخواهد وارد جزئیات تحلیل ها شود باید شاخص کل بورس در زمان مشخص را مورد بررسی قرار دهد.
برای مشاوره محاسبه و تحلیل شاخص کل هم وزن
برای مشاوره محاسبه و تحلیل شاخص کل هم وزن
عناوین اصلی این مقاله
فاکتور های بورس و تغییرات آن در تصمیم گیری نهایی سهام داران مؤثر خواهند بود. شاخص کل هم وزن و شاخص کل بورس از جمله پارامتر های مهم و حیاتی تحلیل و بررسی بورس هستند. تحلیل های مختلف مانند تکنیکال، تابلو خوانی و بنیادی توسط کارشناسان خبره شرکت بورس انجام می گیرد. البته افراد مبتدی نیز با کسب اطلاعات مختصر راجع به نمودار ها می توانند به تحلیل وضعیت بورس و انواع سهام بپردازند.
شاخص کل یک پارامتر با جزئیات می باشد که بیشتر شرکت های بزرگ و شاخص ساز از آن استفاده می کنند. در حالی که در شاخص هم وزن تمام شرکت ها و سهام داران خرد و کلان با هر سرمایه ای مورد بررسی قرار می گیرند. در صورتی که در یک روز مشخص شاخص کل مثبت و شاخص هم وزن بورس منفی باشد، به احتمال زیاد شرکت های بزرگ در آن روز از معاملات خوب و رو به رشدی برخوردار بودهاند، اما شرکت های کوچک وضعیت مساعدی نداشتهاند.
البته باید به این نکته توجه ویژه داشت که افزایش شاخص کل بورس به این معنی نخواهد بود که همه شرکت ها با افزایش سود مواجه می شوند. در عین حال کاهش محاسبه پارامترهای معامله شاخص کل برابر با زیان تمام شرکت ها نیست؛ بنابراین برای تحلیل یک سهام تنها یک شاخص نباید مورد بررسی قرار بگیرد.
شاخص کل هم وزن چیست؟
به طور کلی بازار بورس به وسیله فاکتور ها و شاخص های مختلفی به سهام داران نشان داده می شود. شاخص کل هم وزن یکی از شاخص های معیار بورس است که در تمامی شرکت های وابسته به بازار بورس به صورت یک وزن مؤثر هستند. در صورتی که شاخص کل هم وزن باشد، تمامی شرکت های مربوط، روز مثبتی را خواهند داشت.
عموماً برای تحلیل بازدهی شرکت ها می توان از شاخص کل هم وزن استفاده نمود. به طور کلی شاخص هم وزن بازدهی کلی بازار سهام را مورد محاسبه قرار خواهد داد. این شاخص زیر مجموعه شاخص کل می باشد. با این حال نسبت به آن متفاوت است. یکی از تفاوت های عمده شاخص کل هم وزن با شاخص کل این است که در شاخص کل مقیاس سهام، میزان حجم، وزن سهام و سرمایه آن بسیار حائز اهمیت می باشد.
در صورتی که شاخص هم وزن این گونه نیست و در بررسی شاخص هم وزن سهام محاسبه نمی شود. شاخص هم وزن تفاوتی بین شرکت های بزرگ و کوچک قائل نیست، همچنین تمامی سهام ها در یک سطح محاسبه می شوند،اما در شاخص کل، بزرگی و کوچکی سهام بر تمامی محاسبات مؤثر بوده است.
برای مشاوره آخرین نمودار و تغییرات شاخص کل هم وزن کلیک کنید.
شاخص هم وزن روند رشد یا سقوط کلی بازار را به صورت کاملاً واقعی نشان می دهد، در حالی که شاخص کل این فرایند را به صورت واقعی نمایش نمی دهد. بررسی شاخص کل بیشتر مناسب سهام داران خرد و کلان و شاخص ساز است. در حقیقت اگر رشد سهام بزرگ برای سهام داران با اهمیت باشد، باید شاخص کل را مورد بررسی و تحلیل قرار دهند.
حال آنکه سهام دار بخواهد وارد جزئیات بیشتری از بازار بورس شود باید وارد مباحث شاخص هم وزن شود و آن را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. البته نشان دادن جزئیات توسط شاخص هم وزن بر خلاف شاخص کل مناسب سهام دارانی است که سهام های کوچک داشته و تنها آن ها را پیگیری می کنند.
حتما بخوانید: کد بورسی چیست
فرمول محاسبه شاخص کل هم وزن
در محاسبه پارامتر هم وزن شرکت های حاضر شده در بورس با هر اندازه سرمایه ای که وارد بازار کرده اند مورد محاسبه و تحلیل قرار می گیرند. در صورتی که شاخص هم وزن منفی باشد، بدین معنی است که بازار در آن روز روند مثبت و رو به رشدی نداشته است. نکته قابل توجه دیگر این است که این شاخص هر روز محاسبه می شود. البته این تحلیل کاملاً محاسبه پارامترهای معامله برخلاف شاخص کل می باشد.
به صورتی که اگر شاخص کل بورس مثبت باشد، شرکت های سهام دار بزرگ و شاخص ساز معاملات رو به رشد و مثبتی را خواهند داشت. شاخص هم وزن بر اساس فاکتور هایی که در معاملات به صورت روزانه انجام می شود محاسبه می گردد. ممکن است به طور هم زمان در یک روز شاخص هم وزن بورس منفی و شاخص کل بورس مثبت باشد.
بنابراین معاملات شرکت های بزرگ روند رشد داشته، اما روز خوبی برای شرکت های کوچک نبوده است. برای محاسبه شاخص هم وزن در بازار بورس به یک فرمول کلی نیاز می باشد. این فرمول این گونه است که از بهای روزانه همه شرکت های حاضر در بازار سهام و بورس به قیمت پایه آن ها تقسیم می شود، البته با ضریب تجمیع سهام نیز محاسبه و به دست می آید.
به همین دلیل شاخص هم وزن در بازار سهام بسیار حائز اهمیت است. در شکل زیر به توضیح دقیق فرمول قابل محاسبه شاخص هم وزن بورس پرداخته شده است.
سرمایه گذارانی که در بازار سهام خواستار استعلام کد بورسی خود می باشند می توانند با مطالعه مقاله زیر از نحوه دریافت و استعلام آن مطلع گردد.
حتما بخوانید: استعلام کد بورسی
تحلیل شاخص هم وزن
هر شاخص و پارامتری در بورس توسط کارشناسان به صورت روزانه و یا دوره ای مورد تحلیل و بررسی قرار خواهد گرفت. برای این کار در بازار بورس علمی به نام علم تکنیکال وجود دارد. در هر دوره مشخص شاخص کل بورس و شاخص هم وزن بورس نموداری را تشکیل می دهند که برای محاسبه و برآورد نهایی باید تحت نظر علم تکنیکال مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند.
در حالی که بیشتر کارخانه های کوچک و سهام داران خرد می توانند عرضه خود را بالا برده و در یک ردیف قرار می گیرند، باید در نمودار تکنیکالی جای گذاری شوند. در این صورت نمودار تکنیکال پارامتر هم وزن بورس با نمودار شاخص کل کاملاً متفاوت خواهد بود و این دو با هم روندی مخالف را در این مسیر دارند.
البته نمودار تکنیکال مانند نمودارهای قیمت در بازار، دارای نقاط مهم و تکنیکالی همچون نقطه حمایت، نقطه مقاومت، کف و سقف کانال می باشد. برای بررسی و تحلیل شاخص هم وزن بورس می توان به صورت آنلاین از سایت شرکت بورس ایران کمک گرفت.
اشخاصی که به تحلیل شاخص هم وزن بورس می پردازند باید روزانه یا حتی به صورت ساعتی تمام سایت را بررسی کرده و تمامی قیمت ها و تغییرات را روی نمودار تکنیکال بار گذاری نمایند. برای تحلیل نمودار باید دانست که محور عمودی قیمت محصول و محور افقی زمان را مشخص می کند.
سرمایه گذاران و سهام داران خرد و کلان با استفاده از تحلیل شاخص هم وزن و شاخص کل خواهند توانست دیدی منطقی، آینده نگر و سود آور برای معاملات خود داشته باشند. در صورتی که در یک نمودار تکنیکالی نقاط حمایتی و سقف نموداری مشخص باشد و در صورت شکسته شدن آن، شاخص هم وزن بورس مطمئناً کاهش خواهد داشت.
حال آنکه نقاط حمایتی بتوانند سقف قیمت ها را عبور دهند، تحلیل پارامتر مثبت شده و به اهداف بالاتر دست خواهد یافت. از طرفی شیب نمودار شاخص هم وزن در تعیین اهداف و حمایت کلی شاخص تأثیر گذار است.
حتما بخوانید: نماد بورس
نمودار شاخص هم وزن
نمودار شاخص هم وزن بورس نشان دهنده قیمت یک محصول عرضه شده در زمان مشخص است. نمودار ها عموماً در بازه های زمانی مختلف رسم می شوند. ممکن است یک نمودار از یک دقیقه تا یک ماه شروع شود. نمودار شاخص هم وزن می تواند ساده یا لگاریتمی کشیده بشوند. البته در نمودارهای لگاریتمی تمامی تغییرات به همراه جزئیات نمایش داده می شود.
نمودار شاخص دو بعدی می باشد که بعد عمودی آن قیمت و بعد افقی آن زمان را نشان می دهد. کارشناسان و اشخاص سهام دار می توانند با کمک نمودارهای شاخص هم وزن و شاخص کل به تحلیل و بررسی سهام خود در دوره زمانی مشخص بپردازند. نمودار در علم تکنیکال به سه دسته میله ای، خطی و کندل تقسیم بندی می شود و هر کدام از آن ها نشان دهنده اطلاعات خاصی هستند.
نمودار میله ای به دلیل داشتن اطلاعات جامع به همراه جزئیات به تحلیل گر کمک بیشتری می رسانند. در نمودار میله ای خط سمت چپ قیمت گشایش و خط سمت راست قیمت بسته شدن را به نمایش می گذارد. نمودار خطی برای تحلیل گران مبتدی بسیار مناسب می باشد، زیرا بسیار ساده ترسیم خواهد شد و این نمودار قیمت آخرین معاملات را ثبت می کند. نمودار کندل یا شمعی ژاپنی بیشترین درصد اطلاعات قابل انتشار را به تحلیل گران و سهام داران نشان می دهد. نمودار تکنیکالی کندل جزئیات بی شماری را به نمایش می گذارد.
در ادامه بخوانید: فراموشی کد بورسی
برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد شاخص هم وزن در کانال تلگرام سرمایه گذاری عضو شوید همچنین کارشناسان مرکز مشاوره سرمایه گذاری دینا نیز آماده اند تا با ارائه خدمات مشاوره سرمایه گذاری تلفنی دینا به سوالات شما عزیزان پیرامون شاخص هم وزن پاسخ محاسبه پارامترهای معامله دهند.
سوالات متداول
1- ✔️ شاخص روز را از چه راهی می توان بررسی کرد؟
✔️ همان طور که در این مقاله به طور کامل توضیح داده شد، برای مشاهده و بررسی شاخص روز به صورت آنلاین کافی است به سایت شرکت مدیریت فناوری بورس ایران مراجعه کنید.
2- ✔️ تفاوت مهم و چشمگیر شاخص کل بورس با شاخص هم وزن در چیست؟
✔️ همان طور که در این مقاله به طور کامل توضیح داده شد، شاخص هم وزن بورس تمامی محاسبات خرد و کلان را محاسبه می کند. در صورتی که شاخص کل بورس مقیاس کلی مورد محاسبه قرار می گیرد.
3- ✔️ چه تحلیلی می توان از یک روز بازار به صورتی که شاخص کل مثبت و شاخص هم وزن منفی باشد، داشت؟
✔️ همان طور که در این مقاله به طور کامل توضیح داده شد، روز خوبی برای شرکت های شاخص ساز بوده ولی کلیت بازار خوب نیست و بسیاری از شرکت ها معاملات منفی داشتند.
ابزارهای معامله گری
در اینجا پلتفرم معاملاتی متاتریدر تعبیه شده است. شما می توانید در این پلتفرم معاملاتی، نرخ انواع جفت ارزها را مشاهده کرده و آنها را با استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال، بررسی کنید.
تراز حساب شما بطور پیشفرض، مبلغ 100،000 دلار می باشد. شما می توانید با این مبلغ فرضی، معامله کنید و نتیجه عملکرد خود را ببینید.
تحلیل هایی که بر روی نمودار اعمال می کنید و معاملاتی که در اینجا انجام می دهید برای هیچکس غیر از شما قابل مشاهده نیست.
این ابزار را در حالت Full Screen () استفاده کنید.
ماشین حساب لات سایز (ماشین حساب ریسک)
شما به عنوان یک تریدر فارکس بایستی لات سایز مناسب برای هر معامله را محاسبه کنید. در واقع شما با تعیین سایز معامله، ریسک کل سرمایه را مشخص می کنید.
این کار نیاز به انجام برخی عملیات ریاضی دارد. این عملیات ریاضی زمانبر و گاهی گیچ کننده هستند. بنابراین با استفاده از محاسبه گر لات سایز می توانید علاوه بر صرف جویی در زمان، احتمال اشتباه در محاسبات را کاهش محاسبه پارامترهای معامله دهید.
تعیین لات سایز معامله به معنی تعیین حداکثر ریسک در یک معامله است. گاهی اوقات، نمودار بر خلاف پیش بینی شما حرکت کند و معامله شما با برخورد به حد ضرر یا استاپ لاس، بسته می شود. در این حالت، شما می خواهید بدانید حجم معامله را به چه میزان بایستی تعیین کنید تا در صورت زیان، بیشتر از حد مشخصی (مثلا بیشتر از 2%) سرمایه خود را از دست ندهید.
محاسبه گر لات سایز با توجه به پارامترهایی که شما برای آن مشخص می کنید، اندازه مناسب یک معامله را به شما نمایش می دهد. این پارامترها به شرح زیر می باشند.
Diposit currency: ارز معاملاتی شما در حساب بروکر ACCOUNT BALANCE: مجموع سرمایه در حساب معاملاتی INSTRUMENT: جفت ارز مورد معامله STOP LOSS (pips): فاصله حد زیان معامله از نطقه ورود (به پیپ) RISK : حداکثر ضرر قابل پذیرش در یک معامله (می تواند به درصد یا به مبلغ تعیین شود)
ماشین حساب پیپ
به حداقل تغییرات نرخ یک جفت ارز، پیپ گفته می شود. زمانیکه وارد یک معامله فارکس می شوید، تغییر هر پیپ می تواند سود و زیان متفاوتی برای شما داشته باشد.
با محاسبه گر زیر می توانید ارزش یک یا چند پیپ را در شرایط مختلف محاسبه کنید. اما قبل از آن بایستی موارد ذکر شده در پایین را برای این ماشین حساب فارکسی، تعیین کنید.
Pips: تعداد پیپ هایی که قصد دارید ارزش پولی آن را مشخص کنید
Instrument: جفت ارز مورد معامله
(trade size) units: لات سایز یا اندازه معامله یا حجم معامله
محاسبه پارامترهای معامله
1401-01-15 حامد عبدی پور
سرانه خرید، سرانه فروش، قدرت نسبی حقیقی و قدرت خریدار حقیقی به همراه نمودار سرانه خرید و فروش بازار و صندوق های با درامد ثابت:
یکی از مهم ترین نمودارهای تشخیص روند بازار در علم تابلوخوانی ، تحلیل و بررسی نمودار سرانه خرید و فروش حقیقی در بازار است. در ابتدا لازم است که سهامداران حقیقی و حقوقی و تفاوت آنها را با هم مرور کنیم:
سهامداران حقوقی همان شرکت ها هستند که با دریافت کد بورسی حقوقی اقدام به معامله می کنند. در مقابل سهامداران حقیقی همان اشخاص حقیقی هستند که در بازار اقدام به معامله می کنند.
سرانه خرید و فروش اشخاص حقیقی سهم ها
تحلیل خرید و فروش اشخاص حقیقی در بازار نسبت به خرید و فروش اشخاص حقوقی از اهمیت بیشتری برخوردار است زیرا عموما اشخاص حقیقی برای کسب سود وارد معامله می شوند ولی اشخاص حقوقی ممکن است اهداف دیگری مانند تسویه بدهی ها، تامین مالی، سیت هیات مدیره، انتقال مالکیت و… داشته باشند. در نتیجه جهت تحلیل صحیح روند آتی قیمت سهم، بایستی پارامترهای خرید و فروش اشخاص حقیقی را در هر زمان آنالیز نماییم. یکی از این پارامترها، سرانه خرید و فروش اشخاص حقیقی است. این پارامتر از آن جهت حائز اهمیت است که میانگین ارزش معاملاتی هر خریدار یا فروشنده حقیقی را گزارش می کند. اگر این پارامتر از میانگین تاریخی خود بالاتر یا پایین تر باشد می تواند مبنای مهمی در تصمیم گیری درباره آن نماد باشد.
فرمول محاسبه سرانه خرید و فروش حقیقی در سهم ها:
متوسط سرانه خریدار حقیقی= مجموع ارزش خریدهای حقیقی ها تقسیم بر تعداد خریداران حقیقی
متوسط سرانه خریدار حقیقی= حجم خرید حقیقی ها ضربدر قیمت پایانی تقسیم بر تعداد خریداران حقیقی
متوسط سرانه فروشندگان حقیقی= مجموع ارزش فروش حقیقی ها تقسیم بر تعداد فروشندگان حقیقی
متوسط سرانه فروشندگان حقیقی= حجم فروش حقیقی ها ضربدر قیمت پایانی تقسیم بر تعداد فروشندگان حقیقی
سرانه خرید و فروش اشخاص حقیقی در بازار:
یکی از پارامترهای مهم در شناسایی وضعیت بازار، محاسبه سرانه خرید و فروش حقیقی بازار است. این عدد بیان میکند که به طور متوسط هر شخص حقیقی امروز چند میلیون تومان خرید یا فروش سهام داشته است. آنالیز این پارامتر به ما کمک می کند که ما متوجه شویم که خریداران دست برتر در بازار دارند یا فروشندگان. اگر سرانه خرید بازار از سرانه فروش آن بیشتر باشد به این معناست که خریداران بر فروشندگان برتری دارند. اگر سرانه فروش بازار از سرانه خرید آن بیشتر باشد به این معناست که فروشندگان بر خریداران برتری دارند. هر چه اختلاف سرانه خرید و فروش بیشتر باشد برتری نیز محسوس تر است. هر چه مقدار عددی این سرانه نسبت به میانگین روزهای قبل بیشتر باشد نشان دهنده ی ورود خریداران یا فروشندگان درشت تر در بازار است.
نکته: در نمادهایی که حقوقی ها عمده معاملات خرید و فروش سهم را انجام داده اند، سرانه خریدار و فروشنده و قدرت خریدار حقیقی قابل اتکا نیست.
نکته: روند سرانه خرید و فروش و قدرت خریدار حقیقی و قدرت نسبی حقیقی از خود عدد آن مهم تر است. یعنی اگر سرانه خرید از 10 میلیون تومان به 14 میلیون تومان برسید اتفاق مثبتی است ولی اگر سرانه خرید سهم از 25 به 20 برسد تعبیر منفی می توان از روند آتی سهم داشت. همچنین اگر رشد سرانه خرید آنقدری باشد که از سرانه فروش پیشی بگیرد اتفاق بسیار با اهمیتی است (قدرت خریدار=1) در حالی که اگر قدرت خریدار از 2 به 1.5 برسید تعبیر منفی میتوان از روند سهم داشت.
نکته: کراس سرانه خرید و فروش بازار در حین بازار از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اگر سرانه خرید، سرانه فروش بازار را به سمت بالا قطع کند نشان دهنده بهبود اوضاع نسبی بازار و درشت تر بودن خریداران نسبت به فروشندگان بازار است. اگر سرانه خرید، سرانه فروش را به سمت پایین قطع کند نشان دهنده درشت تر بودن فروشندگان بازار نسبت به خریداران است و احتمالا در ادامه بازار با فشار فروش روبرو شود.
نکته: بررسی روند سرانه خرید و فروش و قدرت خریدار حقیقی و قدرت نسبی حقیقی در بازه های هفتگی، دو هفته و ماهانه از اهمیت بیشتری نسبت به بررسی روزانه این اعداد برخوردار است.
نمودار سرانه خرید و فروش حقیقی و قدرت نسبی حقیقی (توضیح این پارامتر در ادامه مقاله آمده است) در بازار به صورت هم وزن و ارزشی با دقت و سرعت بسیار بالا در قسمت رصد لحظه ای سایت livetse قابل مشاهده است. خط سبز بیانگر سرانه خرید و خط قرمز بیانگر سرانه فروش است.
هفت پارامتر مهم در استراتژی معاملاتی
اگر هماکنون دارای یک استراتژی معامله در بورس هستید به شما تبریک میگویم، اما زیاد خوشحال نباشید! بازار همانند موجودی زنده دائماً در حال تغییر است. ممکن است استراتژی معاملاتی شما در برههای از زمان با بازار همخوانی نداشته باشد؛ در این صورت شاید لازم باشد برخی از پارامترهای آن را دستکاری کنیم.
هرچند پیشتر ساخت استراتژی معاملاتی در چهار گام را برایتان شرح دادیم؛ اما آنچه تصمیم داریم در ادامه بدان بپردازیم، توضیح هفت پارامترِ مهمی است که حکایت از نقاط قوت یا ضعف یک استراتژی معامله در بورس دارد.
نباید فراموش کنیم که پارامترهای ذیل در طول زمانهای مختلف دستخوش تغییر و تحول قرار میگیرد؛ درواقع هیچکدامشان نسبت ثابت نیست. همینطور که بر اساس استراتژی معاملاتی خود تعداد معاملات را افزایش میدهیم، مقادیر پارامترهای زیر نیز تغییر خواهد کرد؛ اما نظارت دورهای بر آنها شاید هشدارهایی را به ما بدهد؛ منظورم هشداری مبنی بر لزوم تغییرات در استراتژی معاملاتیمان است.
۱- شانس موفقیت در معاملات (Win Rate)
شانس موفقیت استراتژی بیان میکند از تعداد مشخصی از معاملات انجامشده، چه نسبتی از آنها با سود همراه بوده است. برای مثال اگر از تعداد ۱۰۰ معاملهی خرید، تعدادِ ۶۰ معامله را در سود نقد کرده باشیم، در این صورت شانس موفقیت ۶۰% را در معاملاتمان داشتهایم.
یادداشت نویسنده: به شانس موفقیت اصطلاحاً شانس بُرد نیز گفته میشود.
هنگامیکه استراتژی معاملاتی خود را در حساب آزمایشی آزمون درگذشته ( backtesting) میکنید، شانس موفقیت سیستم شما (بر مبنای دادههای گذشته) مشخص خواهد شد؛ البته پنج دلیلِ ورشکستگی با حساب آزمایشی را نیز توضیح دادیم؛ درواقع عملکرد گذشته، نتایج آینده را تضمین نمیکند. اهمیت دانستنِ شانس موفقیت استراتژی معامله در بورس آنجاست که “نسبت ریسک به بازده “ رابطهی مستقیمی با “درصد بُرد معاملات “ دارد.
همواره “شانس موفقیت “ استراتژی معاملاتی خود را رَصد نموده و متناسب با آن بهترین “نسبت ریسک به بازده “ را برای معاملات در نظر بگیرید.
2- نسبت ریسک به بازده (risk to reward ratio)
نسبت ریسک به بازده گویای آن است که درازای میزان مشخصی از سود طی یک معامله چقدر حاضریم ریسک کنیم؟ بهعنوانمثال اگر باهدف کسب سود ۲۰ درصدی، حد ضرر ۱۰ درصد را برای یک معامله متصور شدیم آنگاه، از نسبت ریسک به بازده ی ۱ به ۲ استفاده نمودهایم.
این مطلب بخشی از محتوای اعضای طلایی سایت است. چندین مطلب ویژه بهصورت هفتگی در بخش اعضای طلایی سایت منتشر میشود.
اغلب فایلهای دانلودی بخش اعضای طلایی شامل آموزشیهای ویدیویی ۱۰ الی ۲۰ دقیقهای است. البته فایلهای صوتی یا در برخی مواقع فایلهای PDF نیز جز این آموزشها است.
همانطور که گفتیم، اینکه چه نسبتی از ریسک به بازده در معاملات مناسب است کاملاً تابع شانس موفقیت استراتژی معاملاتی است. متأسفانه برخی افراد بهاشتباه فکر میکنند نسبت بزرگتر ریسک به بازده، آنها را در بازار موفق میکند؛ اما این آبوتاب دادن به مقولهی ریسک به بازده بیشتر به ضررشان تمام میشود تا به نفعشان!
پیشتر ۳ نکته مهم دربارهی نسبت ریسک به بازده را برایتان شرح دادیم. گفتیم که بین این دو همانند فلسفهی ین و یانگ رابطهی مشخصی حاکم است. اینکه بگوییم “ریسک به بازده هرچقدر بالاتر بهتر “ چارهی کار نیست؛ موفقیت در بازار بورس کارِ یک شاهی صنار نیست که برای خودمان ببریم و بدوزیم! نسبت ریسک به بازده را انگولک کنیم دقیقاً بر روی شانس موفقیت تأثیرگذار است؛ بهطوریکه با افزایش نسبت ریسک به بازده در معاملات، شانس موفقیت سیستم کاهش مییابد.
“میانگین نسبت ریسک به بازده “ با “شانس موفقیت “ هر استراتژی معامله در بورس، رابطهی تنگاتنگی دارد.
3- فاکتور امیدواری (expectancy factor)
فاکتور امیدواری به سیستم (trading expectancy) از ترکیب سه پارامترِ شانس موفقیت، نسبت ریسک به بازده و درصد ریسک در هر معامله به دست میآید. نتیجهی این فاکتور میتواند عددی بزرگتر از صفر یا کوچکتر از صفر باشد. هرچقدر این عدد مثبت و بزرگتر باشد، احتمالاً با استراتژی معاملاتی خود در درازمدت دوام خواهیم آورد. منفی بودن این عدد تا حدود زیادی شکستمان را با آن استراتژی معامله در بورس تضمین میکند!
فرمول فاکتور امیدواری ساده است:
(٪ برنده x میانگین اندازهی برنده) – (٪ زیان x اندازه متوسط زیانها)
مثلاً اگر شانس موفقیت سیستم ۶۰% باشد در این صورت شانس باخت ۴۰% است. اگر میانگین سودها ۲۰۰ تومان باشد و میانگین زیانها ۱۰۰ تومان آنگاه فاکتور سودآوری برابر است با:
( ٪ برنده (۰.۶) x میانگین اندازهی برنده (تومان ۲۰۰) ) – ( ٪ زیان (۰.۴) x اندازه متوسط زیانها (۱۰۰ تومان) ) = ۸۰ تومان
مثال بالا نشان میدهد که بهطور میانگین میتوانیم در هر معامله ۸۰ تومان سود کسب کنیم. البته در مثال بالا کارمزدِ کارگزار معظم، فرّاریّت و ریسک نقد شوندگی را در نظر نگرفتیم، حال تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل…
برای محاسبهی فاکتور امیدواری میتوانید خیلی ساده، بدون سوزاندن کالری زیاد در مغز، از این ماشینحساب کمک بگیرید.
یادداشت نویسنده: در ارتباط با فاکتور امیدواری سیستم و سایر پارامترهای ضروری در کارگاه محاسبه پارامترهای معامله استراتژی معاملاتی توضیحات مبسوط ارائه شد.
۴- حداکثر زیان متوالی (Maximum Consecutive Losses)
روز نگار معاملات خود را بررسی کنید و ببینید چه تعداد زیان متوالی در یک واحد زمانی مشخص، داشتهاید؛ همانطور که میدانید ضرر، بخشی از فرایند کسب سود است.
شاید سودِ پرتفوی معاملاتی شما پس از وقوع تعدادی زیان متوالی، حاصلشده باشد. در این صورت آگاهی از زیانهای متوالی درحالیکه نتایج نهایی مثبت به ارمغان میآورد، اعتمادبهنفس شمارا افزایش میدهد؛ منظورم زمانی است که ازقضا مجدداً، دچار دورههای متوالی زیان میشوید و آنجا اولین آفت ذهنی (انگولک کردن استراتژی معاملاتی) به سراغتان میآید!
علاوه بر این، آگاهی از زیانهای متوالی به ما این امکان را میدهد تا سیستم مدیریت سرمایه خودمان را بهبود ببخشیم. دقیقاً به همین دلیل است که در مطلب پیشین توصیه کردیم هر استراتژی معامله در بورس ابتدا در حساب آزمایشی، آزمون درگذشته (backtesting) شود. درواقع بدون بک تست، هیچ آمارِ قابل اتکایی برای تشخیصِ “خوب ” یا “بد ” بودن استراتژی نداریم.
آگاهی و رصد نمودن آمارِ زیانهای متوالی برای حفظ اعتمادبهنفس، در ادامه دادنِ فرامینِ سیستم معاملاتی، ضروری است. جدای از آن، برای بهینهسازی قواعد مدیریت سرمایهی سیستم، حیاتی است.
5- حداکثر دراودان
“دِراودان ” عبارت است از بزرگترین درصد کاهش سرمایه نسبت به بالاترین رشد حساب
درواقع فاصلهی درصدی بالاترین رشد حساب نسبت به بیشترین زیان را دِراودان میگوییم؛ هیچ محدودیت زمانی برای این مهم وجود ندارد. بهعنوانمثال: فرض کنید سرمایهگذاری در بورس را با ۱۰ میلیون تومان شروع کرده باشید و سرمایه خود را با انجام معاملات متعدد به ۱۵ میلیون تومان افزایش دادهاید. پسازآن دچار زیانهای متوالی شدهاید طوری که سرمایه تا میزان ۷.۵ میلیون تومان افت پیدا میکند؛ در این صورت دِراودان معاملات شما (تا این لحظه) ۵۰% است.
این مطلب بخشی از محتوای اعضای طلایی سایت است. چندین مطلب ویژه بهصورت هفتگی در بخش اعضای طلایی سایت منتشر میشود.
اغلب فایلهای دانلودی بخش اعضای طلایی شامل آموزشیهای ویدیویی ۱۰ الی ۲۰ دقیقهای است. البته فایلهای صوتی یا در برخی مواقع فایلهای PDF نیز جز این آموزشها است.
البته هر سرمایهگذاری که دِراودان ۵۰% را در حساب خود تجربه میکند باید خیلی سریع (از اِنهدام کامل سرمایه) جُل و پَلاس خود را در این بازار جمع کند! چراکه جبران زیان ۵۰ درصدی به کسب سود ۱۰۰% روی حساب نیازمند است؛ راستش را بخواهید جبران چنین ضرری تقریباً غیرممکن است (تازه Recovery time و هزینه فرصت را هم نادیده فرض گرفتم!)
همواره میزان دِراودان حساب خود را اندازهگیری نمایید؛ افزایش میزان دِراودان حساب، جبران آن را بهشدت مشکل میکند؛ درواقع رابطهی دراودان با جبران زیان، یک رابطهی غیرخطی است [کلیک کنید تا ببینید!]
6- شاخص سودآوری (Profit factor)
فاکتور سودآوری، شاخصی جهت اندازهگیری عملکرد شما در معاملات است. این شاخص با ارزیابی روابط بین ریسک و نتایج ایجادشده، حاصل میشود. اگر نتایج (میانگین) معاملات خوب باشد، شاخص سودآوری عددی بزرگتر از ۱ است در غیر این صورت میزان آن کمتر از این مقدار است.
توجه داشته باشید فاکتور سودآوری عددی مثبت است و منفی نمیشود!
نباید فراموش کرد که میزان عددی فاکتور سودآوری، تابع نسبت ریسک به بازده در معاملات است. در این صورت نمیتوان نسخهی واحدی از این شاخص را برای عموم افراد با هر سبک و سیاقی تجویز کرد؛ بهعبارتدیگر هر استراتژی معامله در بورس، حد مطلوبی از این شاخص را طلب میکند.
فاکتور سود چگونه محاسبه میشود؟
محاسبهی این فاکتور بسیار آسان است، کافی است مجموع سودها را بر مجموع زیانها تقسیم کنید تا میزان این فاکتور مشخص شود.
فاکتور سود= (مجموع درآمدها) / (مجموع زیانها)
برای مثال: فرض کنید با انجام معاملات طی یک ماه میزان ۲ میلیون تومان سود درازای ۱ میلیون تومان زیان ایجادشده است؛ در این صورت فاکتور سودآوری برای معاملات ماه جاری محاسبه پارامترهای معامله عدد ۲ است.
پُر مسَلم است که عدد عنوانشده برای این شاخص نیز همانند دیگر فاکتورها یک پارامتر آماری است و دائماً در حال تغییر است.
۷- سودآوری (Profitability)
بدون شک این نتایج هستند که دستاوردهای ما را در امر خطیر معاملهگری، آشکار میسازند. هرچقدر معاملهگری یک هنر است و اولین تمرکز هرگز نباید پول باشد اما تورم (inflation) خیلی بیرحم است و ریالهای ما را در خود میبلعد!
هر استراتژی معامله در بورس، باید حسابکتاب دقیقی از میزان سودآوری خود طی دورههای مختلف داشته باشد؛ منظورم بازههای ماهیانه، سهماهه، ششماهه و یکساله است. این همان چیزی است که با نسبت سودآوری استراتژی به دست میآید.
فرض کنید با سرمایهی ۱۰ میلیون تومان، سرمایهگذاری را آغاز میکنید. طی اولین ماه فعالیت، سرمایه شما ۲۰% رشد نموده و به میزان ۱۲ میلیون تومان افزایش پیدا میکند.
در ماه دوم با کسب سود ۱۰% سرمایهی شما به ۱۳,۲ میلیون تومان افزایش مییابد ولی ماه سوم را به منفی ۵% زیان خاتمه میدهید و سرمایه شما به میزان ۱۲,۵ میلیون تومان افت پیدا میکند.
سودآوری شما طی این مدت برابر است با:
(۲۰%+۱۰%-۵%) / تعداد ماه (۳) = ۸.۳ درصد
وقتی سودآوری کاهش مییابد باید پیگیر این شویم که اشکال از خودمان بوده است یا مشکل در عدم همخوانی استراتژی معاملاتی با شرایط بازار است. اگر اشکال از استراتژی معاملاتیمان باشد، شاید لازم باشد متغیرهای آن را (متناسب با شرایط بازار) تغییر دهیم؛ یا شاید بد نباشد که در نسبت ریسک به بازده ی معاملات، تجدیدنظر کنیم.
اگر شانس موفقیت سیستم بالا باشد درصورتیکه در حالِ زیان دادن هستید شاید لازم است ضررهایتان را کوچک کنید و با افزایش دامنهی سودها، نسبت محاسبه پارامترهای معامله ریسک به بازده را در معاملات افزایش دهید.
از همهی اینها که بگذریم، شاید همهچیز درست است اما انضباط معاملهگری به صفر رسیده است؛ بهعبارتدیگر همه کاری میکنیم اِلا عمل کردن به فرامین استراتژی معامله در بورس! در این صورت شاید بد نباشد کمی با چالشهای روانشناختی در معاملهگری آشنا شویم.
فاکتور بازدهی (Profit) برای ارزیابی درصد موفقیت در معاملات
درصد موفقیت یکی از مهمترین پارامتر ها برای ارزیابی عملکرد سیستم در معاملات بورس می باشد. استراتژی شما چه بر اساس نوسان گیری و چه براساس همراه شدن با روند بازار طراحی شده باشد، بایستی ضرر ده نباشد.
بنابراین سیستم معاملاتی مان را باید طوری طراحی کنیم که ترکیب نسبت سود به ضرر و احتمال موفقیت سود ده باشد. شکل زیر نمودار نسبت سود به ضرر و درصد موفقیت را نشان می دهد. این نمودار نشان دهنده ۴ موقعیت در سیستم معاملاتی است. محور عمودی درصد موفقیت و محور افقی نسبت سود به ضرر یا ریسک را نشان می دهد.
نسبت سود به ضرر و محاسبه پارامترهای معامله درصد موفقیت
درصد موفقیت در معاملات بورس
چنانچه در تصویر بالا میبینید اگر در ناحیه سمت چپ و پایین قرار بگیرید به عنوان یک معامله گر بازنده به حساب می آیید. سعی کنید هیچ وقت در این ناحیه قرمز رنگ قرار نگیرید. یک معامله خوب در ناحیه های سمت راست و پایین یا در سمت چپ و بالا قرار می گیرد.
اما اگر هم نسبت سود به زیان بیشتر باشد و هم درصد موفقیت بالا باشد آنگاه بهترین معامله را انجام داده اید. ناحیه سمت راست و بالا نمایانگر این موقعیت است. فرمول زیر رابطه بین درصد موفقیت و ضریب سوددهی و نسبت سود به ضرر را نشان می دهد.
- P : درصد موفقیت
- Pf ( Profit Factor) : نسبت مجموع سودها به مجموع ضررها
- K : نسبت متوسط سودها به متوسط ضررها
- Gross Profit : سود ناخالص (مجموع تمام سودها)
- Gross Loss : ضرر ناخالص (مجموع تمام ضررها)
فرض کنید مقدار P کم و در حد ۳۰ % باشد، در آن صورت نسبت سود به ضرر باید به اندازه ای باشد تا Pf بزرگتر از ۱ گردد. فرمول بالا را می توان بر حسب Profit Factor هم نوشت.
مثال: اگر احتمال درصد موفقیت ۴۰ % و نسبت سود به ضرر ۱٫۵ % باشد، در آن صورت خواهیم داشت:
نسبت سود به ضرر و درصد موفقیت
چنانچه در فرمول بالا مشاهده کردید برای اینکه مقدار Pf از یک بزرگتر شود باید مقدار K زیاد باشد. اما در ادامه بحث خواهید دید تنها با افزایش نسبت سود به ضرر نمی توانیم معاملات موفقی داشته باشیم. بنابراین به یاد داشته باشید حجم معاملاتی تان را تنها بر اساس نسبت سود به ضرر (استراتژی روند دار) طراحی نکنید. چون در اغلب مواقع بازار در حالت رنج قرار می گیرد.
به طور مثال در سال ۲۰۱۱ که بازار اکثرا در حالت رنج قرار میگرفت و منجر به ضرر معامله گران می شد. پس حجم معاملاتی تان را بر اساس درصد موفقیت سیستم خود طراحی کنید. سوالی که مطرح است چرا بیشتر معامله گران بازار از پارامتر هایی چون Sharp ratio، Max drawdown، Payoff ratio، Profit Factor و Net profit استفاده می کنند؟
جواب: چون طراحی استراتژی هایی که درصد موفقیت بالایی دارند نسبت به استراتژی هایی که بر اساس نسبت سود به ضرر می باشند، سخت هستند. شاید با optimize سیستم نتیجه در کوتاه مدت سود ده شود. ولی اگر مقدار احتمال موفقیت به مدت طولانی پایین باشد، ریسک ورشکستگی را بالا می برد. بیشتر معامله گران به این موضوع اهمیت نمی دهند.
بیایید از لحاظ ریاضی آن را بررسی کنیم :
وقتی احتمال درصد موفقیت یعنی تعداد معاملات سود ده (w) کم باشد، در نتیجه تعداد معاملات ضرر ده (L) زیاد خواهد بود. در اینجا اگر به صورت متوالی محاسبه پارامترهای معامله ضرر کنید به کل سرمایه تان را از دست خواهید داد. در واقع اگر تعداد معاملات ضررده شما بیشتر باشد، احتمال ضرر های متوالی هم بیشتر خواهد بود.
با مثالی این موضوع را بهتر توضیح می دهیم :
فرض کنیم یک معامله گر با رعایت قوانین مدیریت سرمایه در هر معامله ۲ درصد از سرمایه اش را ریسک می کند. اگر این معامله گر ۵ بار پشت سر هم ضرر کند، ۱۰ درصد از سرمایه اش را از دست خواهد داد. این مقدار ضرر هزینه زیادی است. اکنون می خواهیم ضرر های پشت سر هم را از لحاظ علم روانشناسی بررسی کنیم.
فرض کنیم استراتژی معاملاتی شما روندی بوده و بسیار سود ده باشد، اما تعداد ضرر های شما بیشتر از سود های شماست. اگر شما خودتان دستی معامله کنید و از اکسپرت استفاده نکنید، بعد از ۵ بار ضرر متوالی آیا به سیستم معاملاتی خود شک خواهید کرد؟ آیا همچنان به معامله گری با همان استراتژی ادامه می دهید؟
معامله گران کمی مانند ماشین عمل می کنند و بعد از ۵ ضرر متوالی نیز به استراتژی شان وفادار باقی می مانند. چون باخت های زیاد از لحاظ روحی و روانی بر معامله گر تاثیر می گذارد.
نتیجه گیری
استراتژی هایی که درصد موفقیت پایینی دارند شاید در زمان بک تست گرفتن نتیجه خوبی داشته باشند ولی ریسک ورشکستگی بالایی خواهند داشت. چون می دانیم بازار یک مکانی غیر قابل پیشبینی می باشد و اغلب در ۷۰ درصد مواقع در حالت رنج قرار دارد.
بنابراین توصیه می شود در معاملات اکسپرت از استراتژی های اسیلاتوری استفاده شود. اگر از استراتژی های روند دار استفاده می کنید، بهتر است در تعیین حجم معاملاتی خیلی محافظه کارانه عمل شود.
دیدگاه شما