استراتژی کاهش ریسک


مدیریت پرتفوی و انواع استراتژی مدیریت سبد سهام

موفقیت در بازار سهام مثل هر بازار دیگری نیاز به رویکرد و استراتژی مناسب دارد. اما افراد زیادی ممکن است در چیدمان سبد سهام و مدیریت پرتفو خود به مشکل بخوردند و مدیریت مناسبی روی سبد سهام خود نداشته باشند.

در واقع آگاه بودن نسبت به نحوه تشکیل سبد سهام موجب می شود که افراد، بیشترین سود را به دست آورند و کمترین ضرر را متوجه سرمایه‌شان کنند.
این موضوع، یعنی کاهش ریسک سرمایه‌گذاری، مورد توجه تمام سرمایه‌گذاران دنیا است و همه به دنبال کاهش ضرر و سود بیشتر هستند.

اما چگونه می‌توان این کار را انجام داد؟
مثلا شخصی را تصور کنید که تمام سرمایه خود را برای یک سهام بگذارد و فقط آن سهم را بخرد.

اگر آن سهم به مشکل بخورد و ضرر بدهد، آن شخص هم که تمام سرمایه خود را برای این سهام گذاشته است ضرر زیادی را متحمل می‌شود و به نوعی تمام سرمایه خود را از دست می‌دهد.

بنابراین چیدمان و انتخاب سهام از شرکت‌های مختلف برای سرمایه‌گذاری در بازه‌ی زمانی می‌تواند بسیار سودده باشد.

البته اگر تصمیمات درست نگیرید و استراتژی مناسب را برای خودتان در نظر نگیرید در نهایت نه تنها سود نمی‌کنید که موجب ضرر هم می‌شوید.

برای درک بهتر این موضوع شاید بهتر باشد تعریف دقیقی از پرتفوی داشته باشیم.

پرتفوی چیست؟

پرتفوی یا سبد سرمایه‌گذاری با کنارهم قرار گرفتن ترکیبی از دارایی‌های مختلف با هدف تنوع بخشی و کاهش ریسک سرمایه‌گذاری را پرتفوی یا سبد سرمایه‌گذاری می‌گویند.

مدیریت پرتفو به چه معناست؟

مدیریت پرتفو در معنی لغوی به انجام معامله‌های بورسی با رعایت تمامی جوانب اقتصادی و سیاسی و استفاده از ابزار و روش‌های تحلیل سهام را مدیریت پرتفوی می‌گویند.

یکی از وظایف مهم شرکت‌ها، مدیریت دارایی و یا مدیریت پرتفوی است که به معنی تعیین نقطه ضعف و قوت، تهدیدها، فرصت‌ها، رشد و… در مسیر افزایش سرمایه است.

انواع استراتژی‌های مدیریت سهام کدامند؟

برای انتخاب سیستم مدیریتی باید از شاخص ریسک بتا استفاده کرد.

وظیفه بتا این است که حساسیت پرتفوی مورد نظر با بازده بازار را مشخص می‌کند.

مدیریت فعال در بازار، بتای مخالف 1 و مدیریت منفعل، بتای نزدیک به یک دارد و هرچقدر اختلاف بتا از یک بیشتر باشد، باید مدیریت هم فعال استراتژی کاهش ریسک تر باشد.

به طور کلی برای مدیریت سبد سهام و مدیریت پرتفو دو استراتژی فعال و منفعل داریم.

استراتژی فعال

از استراتژی فعال عمدتا برای هماهنگی با پیش‌بینی‌های میان مدت یا کوتاه مدت بازار و سهم، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

یعنی مدیر پرتفوی در حال تلاش و معامله سهم است تا بتواند بازدهی بیش از بازدهی شاخص بازار به دست آورد.

برای مدیریت فعال پرتفوی سه روش مرسوم وجود دارد:

استراتژی گلچین سهام

در این استراتژی سرمایه‌گذار، وزن سهام زیر قیمت را در پرتفوی افزایش و وزن سهام بالای قیمت را کاهش می‌دهد.
بنابراین ریسک پرتفوی متونع می‌شود و انتخاب‌های سهم بر دیگر سهم‌ها اثر می‌گذارد.

استراتژی موقعیت بازار

در این نوع استراتژی، سرمایه‌گذار با پیش‌بینی آینده بازار، حجم سرمایه‌گذاری را میان اوراق بهادار تغییر می‌دهد و در صورت پیش‌بینی بازده بالاتر متوسط برای پرتفوی نسبت به تعدیل و اصلاح ریسک پرتفوی اقدام می‌کند.

به بیان ساده‌تر، مدیر پرتفوی اگر بداند بازار در روند صعودی قرار خواهد گرفت کمتر در اوراق بهادار با درآمد ثابت سرمایه‌گذاری می‌کند و حجم سرمایه‌گذاری در افزایش خواهد داد.

استراتژی تمرکز بخش

این روش مشابه روش و استراتژی گلچین است با این تفاوت که واحد مورد نظر به جای سهام، صنعت در نظر گرفته شده است.

استراتژی انفعالی

در این استراتژی نزدیک کردن بازده پرتفوی به بازده شاخص مورد نظر است که دلیل آن عدم توانایی پیش‌بینی جریان آتی بازار یا عملکرد قیمت سهام است.

نوع مدیریت پرتفو در استراتژی منفعل، به صورت خرید و نگهداری است که در این شرایط خرید سهام بر مبنای چند معیار انجام شده و تا پایان دوره سرمایه‌گذاری حفظ می‌شود پس هیچ فعالیت خرید و فروشی پس از ایجاد پرتفوی وجود نخواهد داشت.

مدیریت سهام و مدیریت پرتفوی

چگونه پرتفوی شاخص انفعالی تشکیل بدهیم؟

به این منظور سه روش شاخص و مرسوم وجود دارد.

روش نمونه‌گیری

در این استراتژی مدیر پرتفوی فقط برای خرید نمونه‌ای از سهام که در شاخص مبنا وجود دارد، اقدام می‌کند.

روش پیگیری کامل

در این استراتژی تمامی سهام‌های موجود در شاخص به نسبت وزنی که در آن شاخص دارند، خریداری می‌شوند.

استراتژی تنوع‌بخشی برای کاهش ریسک

ریسک غیر سیستماتیک از تاثیرات رویدادهایی ناشی می‌شود که به طبیعت یک شرکت یا گروه خاصی از شرکت‌ها مرتبط است و لزوما کل شرکت یا کل بازار را مستقیما تحت تاثیرش قرار نمی‌دهد.

تنوع‌بخشی توسط ساختن یک سبد متشکل از سهام شرکت‌های مختلف می‌تواند موجب کاهش ریسک غیر سیستماتیک شود.

اما در مقابل، ریسک سیستماتیک به تاثیرات مجموعه‌ای از رویدادهای کلی بر بازده طیف گسترده‌ای از شرکت‌ها و صنایعی می‌گویند که به راحتی قابل پیش‌بینی و کنترل نیستند.

روش بهینه‌سازی یا برنامه‌ریزی غیر خطی

در این استراتژی از اطلاعات تاریخی، تغییرات قیمت‌ها و همبستگی میان سهام استفاده می‌شود و بر اساس آن ترکیب، پرتفوی مشخص می‌شود.

استراتژی سبد مبتنی بر ارزش بازار

در این استراتژی وزن سهام هر شرکت در سبد، بر اساس ارزش بازار آن شرکت در قیاس با سایر سهم‌های سبد مشخص می‌شود.

یعنی ارزش بازار شرکت برابر با تعداد کل سهام شرکت ضرب در قیمت آن سهم است.

وزن هر سهم در سبد با توجه به نسبت ارزش خرید آن سهم به کل ارزش سبد تعیین می‌شود.

عوامل موثر برای تعیین نوع استراتژی

چندین عامل موثر برای تعیین نوع استراتژی وجود دارد که بهتر است به آن‌ها توجه داشته باشید:

کارایی بازار

زمانی که بازاری میزان کارایی‌اش در سطح بالایی قرار دارد از مدیریت منفعل استفاده می‌شود و مدیران به سمت سرمایه‌گذاری و صندوق‌های شاخصی و متنوع حرکت می‌کنند.

از طرفی در بازارهای غی کارآمد، مدیران، متناسب با شکاف‌ها به سمت بهره‌گیری از توان تحلیل‌گری و مدیریت فعال حرکت خواهند کرد.

ویژگی شخصیتی مدیران

اندازه و ظرفیت ریسک‌پذیری که مدیران دارند، نوع استراتژی که در سبد سهام استفاده می‌کنند را مشخص می‌کند.

شرایط حاکم بر بازار

اصولا یک مدیر پرتفوی موفق در شرایط رونق بازار از استراتژی فعال و در شرایط رکود از استراتژی منفعل در بازار استفاده می‌کند.

میزان تحمل ریسک پرتفوی

هرچقدر تحمل ریسک پرتفوی بالاتر برود، از استراتژی منفعل به استراتژی فعال حرکت خواهد کرد.

اندازه و حجم پرتفوی

مدیران پرتفوی‌هایی که ارزش و حجم بالایی دارند از سیستم مدیریتی منفعل استفاده می‌کنند و دلیلش هم، حجم بالای معاملاتی است که در صورت تغییر پرتفوی باید انجام بدهند.

در مقابل مدیر یک پرتفوی کوچک به راحتی می‌تواند با استفاده از استراتژی مدیریت فعال به جابجایی سهام در پرتفوی خود بپردازد.

توقع سرمایه‌گذار

اصولا سهام‌داران محافظه‌کار، استراتژی منفعل را استفاده می‌کنند و در مقابل سهام‌دارانی که قدرت ریسک بیشتر و انتظار سود بالاتری دارند از مدیریت پرتفوی فعال استفاده می‌کنند.

اگر هنوز اپلیکیشن خودتان را آپدیت نکرده اید از دو لینک زیر نسخه های جدید را از گوگل پلی و بازار دریافت کنید و از دو امکان جذاب و جدیدمون استفاده کنید 🙂

مدیریت ریسک در بازار ارز های دیجیتال

مدیریت ریسک در بازار ارز های دیجیتال

در زندگی روزانه ما همیشه با ریسک‌های مختلف سر و کار داریم از جمله رانندگی و برنامه‌ریزی برای آینده و نیازهای مهم مانند بیمه عمر و بازنشستگی که به صورت ناآگاهانه ما ریسک را مدیریت می‌کنیم در واقع مدیریت ریسک یعنی ارزیابی و عکس العمل های مختلف نسبت به هر نوع ریسکی است . بدین صورت که هر چند در سرمایه‌گذاری‌ها ما اطلاعات به روزی داشته باشیم و تحلیل‌های مختلف از قبیل تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال جهت معاملات به کار بگیریم اما اگر استراتژی های مناسبی جهت مدیریت کردن ریسک را نداشته باشیم بازده خوبی از سرمایه گذاری ها عایدمان نخواهد شد. ما در این مقاله در پی مدیریت ریسک در بازار ارز های دیجیتال مانند بیت کوین ، اتریوم و دیگر ارزهای رایج خواهیم بود.که عناوین آن به شرح زیر است:

مدیریت ریسک در بازارهای ارز دیجیتال

زوم ارز مدیریت ریسک را به شکل چهارچوب ای در نظر گرفته است که رفتار متقابل شرکت ها و سرمایه گذاران را با هرگونه ریسک اقتصادی نشان می‌دهد موضوعی که عموماً در همه ی کسب و کارها قابل مشهود است بنابراین ما در این مقاله سعی خواهیم کرد شما را با مفاهیم مدیریت ریسک و استراتژی های آن و خصوصیات سرمایه‌گذاران با ریسک‌های مختلف آشنا کنیم تا از خود و از دارایی‌های خود در برابر نوسانات غیرمتعارف بازار ارز های دیجیتال محافظت کنید معامله‌گری از طریق تحلیل استراتژی کاهش ریسک های مختلف و دانش و اطلاعات هر چند به کاهش ریسک شما کمک می‌کند اما برای مدیریت کردن ریسک معاملات ارز دیجیتال و کسب موفقیت و ثروت از این طریق نیاز به برنامه‌ریزی دقیق جهت مدیریت کردن ریسک دارید که زوم ارز تلاش می‌کند آن را در اختیار بازدیدکنندگان محترم این سایت قرار دهد .

5 مرحله مدیریت ریسک در ارزهای دیجیتال

مراحل مدیریت ریسک عبارتند است

  • تنظیم اهداف
  • شناسایی ریسک
  • ارزیابی ریسک
  • مشخص کردن واکنش به ریسک
  • نظارت

البته شایان ذکر است که روبرو شدن با ریسک یا شرایطی که در آن قرار دارید این مراحل را می تواند دستخوش تغییراتی قابل ملاحظه از قبیل ترتیب در توالی و غیره نماید .

1-تنظیم اهداف:

نخستین مرحله که به شما کمک می کند تا پی ببرید که یکی از اهداف مهم شما تنظیم هدف می باشد این مرحله با میزان ریسک یک شخص یا یک شرکت که باید در برابر آن ایستادگی کند مرتبط می باشد به طور کلی این مرحله به ما می‌گوید که افراد یا شرکت ها برای رسیدن به اهدافی که در ذهنشان دارند باید چه مقدار ریسک را تحمل کنند و مدیریت نمایند.

2- شناسایی ریسک:

گام دوم شناسایی و درک ریسک‌های احتمالی می باشد یعنی هر اتفاق و رو یدادی که ممکن است تاثیر منفی بر سرمایه گذاری و رسیدن به هدف داشته باشد را بررسی می‌کنیم در این مرحله ممکن است اطلاعاتی برای شما نمایان شود که کسب و کارتان را تحت تاثیر و ریسک مالی شما تاثیر نگذارد اما ممکن است در ادامه ریسک مالی شما را دچار بحران و مشکل نماید.

3- ارزیابی ریسک :

گام سوم زمانی می باشد که شما ریسک های خود را شناسایی کردید و الان زمان ارزیابی شدت و فرکانس ریسک ها می باشد که باید گفت هر ریسک تاثیر خاص خود را دارد برخی موثر و برخی دیگر غیرموثر بنابراین پس از ارزیابی آنها را درجه بندی نموده و دسته بندی می نمایم تا در برابر اتفاقات نامناسب و غیر متعارف عمل و عکس العمل های خود را داشته باشیم و جهت مقابله با آنها از آمادگی برخوردار باشیم .

4- تعیین واکنش بر هر نوع ریسک :

گام چهارم زمانیکه ریسک‌ها شناسایی ارزیابی و دسته بندی شدند به دنبال این است که واکنش‌هایی معرفی و تعیین شوند که نسبت به ریسک های احتمالی و دسته بندی شده از خود نشان دهیم. این واکنش‌ها نیز باید بر اساس درجه اهمیت طبقه بندی گردند این مرحله به ما کمک خواهد کرد که در برابر اتفاقات غیر منتظره و نامناسب عمل و عکس العمل های مناسب خود را داشته باشیم و جهت مقابله با آن آمادگی کامل داشته باشی .

۵- نظارت:

آخرین گام بررسی و نظارت بر بهره وری مدیریت ریسک هنگام بروز اتفاقات مختلف جهت رسیدن به اهداف می باشد این مرحله نیاز به جمع آوری اطلاعات و داده ها میباشد که رسیدن به اهداف تعیین شده را تسهیل می‌کند.

مزیت استفاده از استراتژی مدیریت ریسک در ارزهای دیجیتال

مزیت استفاده از استراتژی مدیریت ریسک در معاملات ارز های دیجیتال به دلیل اینکه بازارهای ارز دیجیتال یا همان رمز ارزها یک بازار نوپائی بوده و هنوز به آرامش و ثبات مشخصی نرسیده است به عنوان یکی از مهمترین فاکتورها برای کسب موفقیت و درآمد در بازار ارز های دیجیتال می باشد. بنابراین عوامل بسیاری جهت شکست یک استراتژی یا یک برنامه معامله وجود دارد به طور مثال شخصی که بر اساس انتظاراتش از آینده یا بر اساس هیجانات و احساسات خود تصمیم به سرمایه گذاری گرفته ممکن است پول خود را از دست بدهد و این شخص در نهایت به دلیل ترس از جو حاکم بر بازار دارایی خود را با قیمت پایین تری می فروشد. تصمیم گیری های هیجانی جهت سرمایه گذاری باعث می‌شود که معامله‌گران و سرمایه‌گذاران استراتژی های اولیه خود را جهت سرمایه گذاری کنار بگذارند این حالت زمانی که بازار در حالت خرسی قرار می‌گیرد به خوبی قابل مشاهده می باشد در نهایت استفاده از این روش استراتژی باعث می‌شود شرایطی را ایجاد کنیم که در برابر لغزش های احتمالی با ضرر های کمتری روبرو شویم در ادامه به نمونه‌هایی از ریسک های مالی و کاهش آنها توسط مدیریت ریسک را بر می شماریم :

الف- ریسک بازاری: یعنی ایجاد کردن برنامه ای جهت حد ضرر در هر یک از معامله ها، جایگاه خود در معامله را به شکلی خودکار قبل از هرگونه ضرر بزرگ مستحکم نماییم.

مهمترین مولفه این موضوع انتخاب نوع معامله گر و ابتکار عمل آن در معاملات می باشد، بنابراین معامله‌گران را به چهار گروه زیر تقسیم بندی می کنیم:

گروه اول- نه سود می‌کنید نه ضرر: در واقع اگر جزو این گروه بودید یعنی مدیریت ریسک شما اثربخش بوده است و نشان دهنده این موضوع می باشد که شما آدم ریسک گریزی می باشید و توانایی سرمایه‌گذاری‌های مهم را ندارید و حتی حاضر به پرداخت کارمزد های معاملاتی نیستید.

گروه دوم -سود کمتری به دست می‌آورید: اعضای این گروه نیز مدیریت ریسک اثر بخشی دارید و جزو کسانی هستید که از روش سنتی و قابل پیش بینی جهت سرمایه‌گذاری استفاده نموده و هیجانات و احساسات برشما غالب بوده و اجازه نمی‌دهید معاملات بطور کامل روند خود را طی کند.

گروه سوم -سود بیشتری به دست می‌آورند: اعضای این گروه دارای مدیریت ریسک خوب می باشند و معمولا آدم ریسک پذیری هستند و معاملات خود را با قیمت های از پیش تعیین شده بسته و اجازه ادامه بقیه کارها طبق روند عادی را می‌دهند.

گروه چهارم- متضرر می‌شوند: اعضای این گروه گرایش به انتخاب توکن ها و پروژه ها و کوین های غیر نقد شونده یا دارای نقدینگی پایین دارند. همچنین دانش کمتری از چرخه بازار دارند بنابراین جهت رشد و پیشرفت از این گروه به گروه های بالاتر باید اطلاعات خود را در زمینه سرمایه‌گذاری مورد نظر را افزایش دهند.

ب- ریسک نقدینگی: یعنی با تعادل در بازارهای بزرگ به دنبال کاهش ریسک هستیم در واقع دارایی‌های که بازارهای بزرگی دارند بیش از سایرین خصوصیت نقدینگی را دارا می باشند

ج- ریسک اعتباری: در صورت استفاده از صرافی‌های قابل اعتماد دیگر نیازی به اعتماد فروشندگان و خریداران نیست و همه کارها توسط صرافی‌ها انجام می‌گیرد .

د-ریسک عملیاتی: یعنی با تنوع در سرمایه‌گذاری‌ها می‌توانید ریسک خود را کاهش دهید و سرمایه خود را صرف یک پروژه یا شرکت نکنید

ه-ریسک سیستمی: این نوع ریسک را نیز می توانید با تنوع در سرمایه‌گذاری‌ها کاهش دهید ولی این تنوع باید به ایجاد تمایز در پیشنهاد شرکت‌های مختلف صنعت منجر شود تا بتوان شرکتی را که کمترین همبستگی را در سیستم دارد پیدا کنید.

4 عنصر کلیدی مدیریت ریسک در معاملات:

  • سبد پرتفوی ارزی یا به عبارتی تقسیم سرمایه بین دو یا چند است
  • عدم خرید در زمان تحولات هیجانی در بازار
  • انتخاب سقف و کف در معاملات
  • دنبال کردن اخبار روز ارزهای دیجیتال

نتیجه گیری:

از آنجایی که ریسک های اقتصادی اجتناب ناپذیر می باشد و بازار همواره در حال تغییر از حالت گاوی به حالت خرسی بوده بنابراین معامله‌گران و سرمایه‌گذاران قبل از هر نوع معامله ای باید یک استراتژی مدیریت ریسک جهت اهداف خود با قابلیت انعطاف پذیر باشند مدیریت ریسک چگونگی برخوردو با انواع ریسک را در شرایط مختلف بیان می‌کند.همچنین علاوه بر کاهش ریسک ها باعث به وجود آمدن اقدامات استراتژیک در افکار و ذهن شما می شود و ریسک‌های غیرقابل اجتناب را به بهترین نحو ممکن مدیریت می‌کند به طور کلی مدیریت ریسک به معنای برنامه‌ریزی شناسایی ارزیابی و نظارت با توجه به نوع و استراتژی‌های مختلف هر ریسک است.

دیدگاه زوم ارز درباره مدیریت ریسک در ارزهای دیجیتال

از دیدگاه زوم ارز در بازارهای اقتصادی اکثریت بر این عقیده می باشند که وجود یک استراتژی مدیریت ریسک مناسب می‌تواند کاملاً در مسیر رسیدن به اهداف و موفقیت‌ها تأثیرگذار باشد به طور کلی مدیریت ریسک در ارز های دیجیتال می تواند یک استراتژی جهت جلوگیری از حد ضرر باشد.

استراتژی کنترل ریسک در کسب و کار

بدون تردید کاهش تاثیر منفی ریسک های موجود در زمینه کسب و کار به معنای رفع کامل شان نیست. ما باید همچنان با برنامه‎ریزی به دنبال پیشگیری از ریسک ها یا مدیریت آنها در مواقع موردنیاز باشیم.

فعالیت کاری همیشه همراه با استرس و نگرانی از شکست است. تاثیر این ریسک های احتمالی بر روی عملکرد کلی برندها انکارناپذیر به نظر می رسد. این امر همیشه بار اضافی بر مدیران و کارمندان تحمیل می کند. امروزه امکان غلبه بر نکات منفی ناشی از ریسک های احتمالی با استفاده از استراتژی های مدیریتی وجود دارد. به این ترتیب دیگر نیازی به تحمل فشارهای ناشی از ریسک های موجود در عرصه کسب و کار نخواهد بود.

در ادامه برخی از اجزای اساسی یک استراتژی کاربردی برای مدیریت ریسک در کسب و کارهای مختلف را استراتژی کاهش ریسک مورد بررسی قرار خواهیم داد.

1. شناسایی ریسک ها

نخستین گام برای غلبه بر ریسک های موجود تلاش برای شناسایی شان است. برندها به طور معمول توجه چندانی به این نکته ندارند. به این ترتیب فقط در مواقع بروز بحران اقدام به تصمیم‎گیری برای شناخت ریسک های احتمالی می کنند. بدون تردید شیوه مورد نظر مشکلات بسیار زیادی برای برندها ایجاد خواهد کرد بنابراین ما باید همیشه آمادگی لازم برای مدیریت ریسک ها را داشته باشیم. اگر شما قصد شناسایی یک یا چند ریسک احتمالی در کسب و کارتان را داشته باشید، از چه شیوه ای استفاده خواهید کرد؟ بهترین راهکار مشورت با افراد آشنا به کسب و کارمان است. بدون تردید ما در عرصه کسب و کار تنها افراد حرفه ای موجود نیستیم. برخی از افراد دارای مهارت و تخصص بسیار بیشتری در مقایسه با ما هستند. نکته مهم در اینجا استفاده از کمک آنها برای شناسایی ریسک های احتمالی است.

گاهی اوقات تأمل درباره شرایط کسب و کار کمک زیادی به شناسایی ریسک های احتمالی می کند. برخی از افراد به اندازه زیادی درگیر کار روزمره همراه با فشار بالا هستند. این امر فرصت تأمل عمیق بر روی شرایط کسب و کار و ریسک های احتمالی را از بین می برد. به این ترتیب ما باید تمام تلاش مان برای فاصله گرفتن از فشار کاری برای مدتی اندک را به کار بگیریم. فقط در این صورت امکان شناسایی مشکلات و ریسک های موجود فراهم می شود.

راهکار دیگر برای شناسایی ریسک های موجود تلاش برای همکاری با آژانس های مدیریتی است. راهکار موردنظر مزیت بهره‎مندی از اطلاعات دقیق و طبقه‎بندی شده را به همراه دارد. نکته مهم توجه به بودجه در دسترس برندمان است. اگر بودجه مناسبی برای همکاری با چنین آژانس هایی نداشته باشیم، باید به فکر راهکارهای دیگری باشیم.

2. پیش‎بینی ریسک ها

پس از آنکه ریسک های موجود به طور دقیق شناسایی شدند، گام بعدی شناسایی شیوه تاثیرگذاری آنها بر روی کسب و کارمان است. بسیاری از برندها نسبت به این نکته توجه کافی ندارند. اگرچه شناخت یک ریسک گام مهمی محسوب می شود، اما بدون آگاهی از نحوه تاثیرگذاری آن بر روی کسب و کارمان فرصت کافی برای مدیریتش فراهم نخواهد شد. برندهای موفق همیشه حوزه های آسیب‎پذیر از یک ریسک را به دقت مورد شناسایی قرار می دهند.

بدون تردید پیش‎بینی نحوه تاثیرگذاری یک ریسک بر روی کسب و کار همیشه با اندکی ابهام همراه است. این امر به دلیل ماهیت متغیر حوزه کسب و کار صورت می گیرد. بنابراین انتظار دریافت نتایج دقیق در این حوزه اندکی غیرواقع‎گرایانه خواهد بود. تنها نکته مهم در این میان تلاش برای پیش‎‌بینی هرچه دقیق تر تاثیر ریسک ها بر روی کسب و کارمان است.

اگر شما با ریسک های بسیار زیادی در حوزه کسب و کار مواجه هستید، به احتمال زیادی توانایی مدیریت مطلوب همه آنها را نخواهید داشت. این امر میزان دقت ما در پیش بینی ریسک ها را نیز کاهش می دهد بنابراین در صورت نیاز باید اقدام به همکاری با دیگر آژانس ها یا افراد حرفه ای کنیم. برخی از برندها مقاومت بسیار زیادی در برابر بهره‎مندی از کمک دیگران دارند. نتیجه نهایی این امر غافلگیری در زمان بروز بحران ناشی از ریسک های موجود خواهد بود.

کنترل ریسک

پس از شناسایی ریسک های موجود نوبت به تلاش برای کنترل آنها می رسد. مشکل اصلی برندها اغلب در این مرحله روی می دهد. در ادامه ما فرآیند مدیریت ریسک ها به صورت گام به گام را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

• پذیرش ریسک

پس از آگاهی از وجود یک ریسک باید اقدام موثری در راستای پذیرش اش انجام دهیم. برخی از کسب و کارها هیچ برنامه ای برای مدیریت بحران ندارند. به این ترتیب فقط اقدام به انکار ریسک موردنظر می کنند. این امر نتیجه ویرانگر ریسک موردنظر را دوچندان خواهد کرد. اگرچه انکار ریسک ها استراتژی بدی نیست، اما فقط به درد ریسک های بسیار کوچک با تاثیر اندک بر روی کسب و کار می خورد. در سایر موارد ما باید درک درستی از ریسک و تایید آن داشته باشیم.

• پرهیز از ریسک

بسیاری از کسب و کارها پس از شناسایی ریسک ها و فهم نحوه تاثیرگذاری شان بر روی کسب و کارشان علاقه‎مند به پرهیز از آن هستند. به عنوان مثال، اگر سرمایه گذاری در یک کشور همراه با ریسک نوسانات اقتصادی فراوان است، اقدام موثر تلاش برای انتخاب کشور یا شرکتی دیگر به منظور سرمایه گذاری خواهد بود. این امر ریسک های موجود در زمینه مدیریت کسب و کار را به شدت کاهش می دهد.

• حذف ریسک

گام موردنظر در این بخش مربوط به حذف ریسک موردنظر برای همیشه است. به عنوان مثال، اگر کسب و کار ما به طور مداوم در معرض سرقت اطلاعات الکترونیکی است، باید اقدام به نصب نرم‎افزارهای امنیتی پیشرفته یا همکاری با تیم های سایبری کنیم. به این ترتیب ریسک موردنظر به طور کلی ریشه‎‌کن خواهد شد. اشتباه برخی از برندها دست کم گرفتن ریسک های موجود است. به این ترتیب تاثیر ریسک موردنظر بر روی حوزه کسب و کار به شدت کاهش می یابد.

• انتقال ریسک

انتقال ریسک به حوزه ای دیگر شامل تلاش برای سلب مسئولیت در حوزه تحت مدیریت مان است. به عنوان مثال، اگر ما مسئول تامین امنیت سرورهای الکترونیکی شرکت هستیم، با انعقاد قراردادی با یکی از تیم های سایبری حوزه مسئولیت مان را به تیم موردنظر منتقل خواهیم کرد. این امر هرگونه سرقت اطلاعات را در حوزه صلاحیت تیم موردنظر قرار می دهد. امروزه بسیاری از شرکت ها برای کاهش ریسک های موجود از این تکنیک استفاده می کنند. این امر به دلیل تخصص بالاتر تیم های سایبری در عمل ریسک را تا حد زیادی از بین می برد.

3. تعیین بودجه برای ریسک ها

تلاش برای برنامه‎ریزی به منظور مقابله با ریسک ها نیازمند دسترسی به بودجه مناسبی است. این امر اغلب مورد غفلت برندها قرار می گیرد. ما بدون بودجه ای مناسب توانایی هیچ اقدامی در راستای مدیریت ریسک ها را نخواهیم داشت. بهترین گزینه در این میان تلاش برای پس‎انداز بخشی از درآمد شرکت برای مواقع اضطراری نظیر آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت، است. به این ترتیب ما هیچ‎گاه در مواجهه با ریسک ها غافلگیر نخواهیم شد.

متنوع سازی ؛ یک روش بسیار خوب برای مدیریت و کاهش ریسک

5EFB9D84 156C 4CA2 9337 95D0660915D1 - متنوع سازی ؛ یک روش بسیار خوب برای مدیریت و کاهش ریسک

متنوع سازی یک استراتژی است که به منظور مدیریت نمودن ریسک انجام می شود . یک پورتفولیوی (portfolio) متنوع سازی شده ترکیبی از دارایی های گوناگون را دارد و این موضوع جهت محدود نمودن ریسک یک دارایی خاص صورت می پذیرد . دلیل و منطقی که برای این تکنیک وجود دارد این است که این دارایی های متنوع در طولانی مدت سود بیشتر و بهتری به دست می دهند و ریسک هر یک از این دارایی های منفرد کاهش خواهد یافت . این امکان وجود دارد که این تکنیک را در حیطه ی ارز دیجیتال نیز به کار گرفت .

اصول و پایه‌ی متنوع سازی به چه صورت است ؟

در متنوع سازی سعی بر آن است که در یک پورتفولیو ، ریسک های غیر سیستماتیک محدودسازی گردد . در این شیوه ، دارایی های خوب موجب کاهش تاثیرگذاری دارایی هایی که به خوبی انتخاب نشده اند می گردند . البته هنگامی این متنوع سازی مفید واقع می شود که دارایی های انتخاب شده به طور کامل به یکدیگر مرتبط نباشند و در یک مسیر در حرکت نباشند . مطالعات حاکی از آن است که پورتفولیو های متنوع که ترکیبی از ۲۵ تا ۳۰ سهم را دارند ، موجب کاهش ریسک به میزان قابل ملاحظه ای می شوند .

متنوع سازی به وسیله‌ی طبقه دارایی

سرمایه گذاران و مدیران صندوق های سرمایه گذاری سرمایه گذاری های خود را متنوع سازی می کنند و به منظور این متنوع سازی از طبقه های گوناگونی از دارایی ها بهره می گیرند . سهام ، اوراق قرضه ، املاک و مستغلات ، مواد معدنی ، مواد کشاورزی ، کالا ها ، اوراق خزانه ، بیت کوین و غیره را می توان از طبقه های گوناگون این دارایی ها نام برد . سرمایه گذاران درصد خاصی از سرمایه خود را برای هر کدام از این دارایی ها در نظر می گیرند .

این سرمایه گذاران پس از آنکه طبقه سرمایه گذاری خود را انتخاب نمودند ، مجددا شروع به متنوع سازی در درون آن طبقه می نمایند . به طور مثال ، پس از آنکه طبقه سهام را انتخاب نمودند ، در سهام گوناگونی سرمایه گذاری می کنند که خیلی با یکدیگر مرتبط نباشند و به صنایع گوناگونی مربوط باشند ؛ یا اینکه سهامی را برمی گزینند که دارای حجم بازار متفاوت باشد .

متنوع سازی خارجی

سرمایه گذاران این امکان را دارند که حتی از متنوع سازی بهره‌برداری بهتری نمایند و سرمایه گذاری در اوراق بهادار خارج نیز انجام دهند . تصور کنید یک سرمایه گذار آمریکایی به منظور کاهش ریسک در بورس اوراق بهادار ژاپن سرمایه گذاری نماید ، بنابراین ، در صورت رخ دادن مشکل برای اقتصاد آمریکا ، امکان دارد آن مشکل گریبان‌گیر اقتصاد ژاپن نشود و در نتیجه این سرمایه گذار دچار ضرر نگردد .

متنوع سازی و سرمایه گذار خرد

زمان و بودجه به عنوان دو مانع به حساب می آیند که موجب می گردند تعداد زیادی از سرمایه گذاران خرد از به وجود آوردن تنوع در پورتفولیوی خود خودداری نمایند . به همین دلیل است که سرمایه گذاران خرد بیشتر به صندوق های سرمایه گذاری علاقه نشان می دهند و تعداد استراتژی کاهش ریسک زیادی از آنها ، در این صندوق ها سرمایه گذاری می کنند .

این در حالیست که صندوق های سرمایه گذاری موجب به وجود آمدن تنوع در سرمایه گذاری می گردند و سرمایه گذاری در طبقه های گوناگونی از دارایی ها را فراهم می نمایند ، ولی ای تی اف ها (ETFs) به سرمایه گذاران این توانایی را می دهد که به بازار هایی همچون بازار کالا دسترسی داشته باشند که دسترسی داشتن به همچین بازار هایی در حالت عادی سخت است .

عیوب متنوع سازی

قطعا متنوع سازی دارای مزیت های بسیاری است و موجب کاهش ریسک می شود ؛ اما این روش ها معایبی نیز دارد . این شیوه خیلی زمان‌بر است و مستلزم وقت بسیاری جهت انتخاب دارایی های گوناگون می باشد . از سوی دیگر ، این شیوه گران است و خرید و فروش مجموعه ای از دارایی ها موجب متحمل شدن کارمزد های بسیاری می گردد . در حقیقت ، متنوع سازی همانند یک شمشیر دولبه عمل می کند که قادر است به نفع سرمایه گذار باشد و یا برخی اوقات موجب ضرر او شود .

تصور کنید شما اقدام به سرمایه گذاری در شش سهم نمودید و طی مدتی یکی از این سهام دو برابر می گردد . در این صورت شما توانستید سود به دست آورید ، ولی در صورتی که تمامی پول خود را در آن سهم سرمایه گذاری می نمودید ، سود خیلی زیادتری به دست می آوردید . بنابراین همانگونه که متنوع سازی موجب کاهش ریسک می شود ، سودآوری را نیز حداقل در کوتاه مدت کاهش می دهد .

متنوع سازی و اسمارت بتا (smart beta)

استراتژی های اسمارت بتا (به کارگیری تعدادی از مزیت های سرمایه گذاری منفعلانه و ترکیب نمودن آن با مزایای سرمایه گذاری فعالانه) اقدام به فراهم نمودن متنوع سازی با دنباله گیری شاخص های زیربنایی می کنند و حتما سهام را با با در نظر گرفتن حجم بازار آنها مورد سنجش قرار نمی دهند . در اینجا هدف اصلی چگونگی بهتر عمل کردن خود شاخص است . در این شیوه ، با مورد بررسی قرار دادن مسائل بنیادین دارایی ها و تجزیه و تحلیل عینی آنها ، اقدام به سازمان دهی دوباره پورتفولیو ها می کنند .

مثالی در دنیای حقیقی

تصور کنید یک سرمایه گذار که جسارت زیادی دارد و سطح بالایی از ریسک را مورد قبول قرار می دهد . اوراق بهادار ژاپن ، اوراق قرضه استرالیا و بازار آتی پنبه را بر می گزیند و آنها را در پورتفولیوی خود قرار می دهد . بدین صورت ، با در نظر گرفتن ویژگی های این دارایی های انتخاب شده و شفافیتی‌ که وجود دارد ، سرمایه گذار این امکان را دارد تا از متنوع سازی حقیقی در سرمایه گذاری خود مطمئن شود . البته این سرمایه گذار این امکان را دارد تا اقدامات دیگری نیز به منظور کاهش ریسک انجام دهد .

با مطالعه زیاد و همچنین مشورت با کارشناسان مالی نیز می توانید سرمایه گذاری بهتری داشته باشید و برای دوران پیری و بازنشستگی خود پس انداز بیشتری داشته باشید .

ریسک ها و استراتژی کسب و کار در زمستان ۹۹

مطالعه بانک جهانی در زمینه تاثیرات کوتاه مدت کووید۱۹ بر اقتصاد، در ۵۱ کشور توسط بانک جهانی موارد زیر را نشان می دهد.

۱)شوک شدید و بزرگ به شرکت ها با اثر منفی بلندمدت بر فروش

۲)استفاده شرکت ها از مرخصی اجباری، کاهش ساعات کاری، کاهش دستمزد به جای اخراج منابع انسانی

۳)محدودیت های مالی بیشتر در شرکت های کوچک

۴)تلاش برای بکارگیری راه حل‏ های دیجیتال (پلتفرم های دیجیتالی، راهکارها و نوآوری های دیجیتال)

۵)عدم اطمینان زیاد نسبت به آینده به ویژه برای شرکت هایی که کاهش فروش داشته اند

اثرات پنج گانه ذکر شده به دلیل قرنطینه و فاصله گذاری اجتماعی برای پیشگیری از شیوع بیماری کرونا بوجود آمده است. البته کشورها میزان متفاوتی از سخت گیری ها را برای پیشگیری از بیماری داشته اند. پژوهش دانشگاه آکسفورد در زمینه میزان سختگیری دولت ها در مدیریت بیماری کرونا نشان می‌دهد امتیاز ایران در این شاخص تا پایان آبان ماه سال جاری، ۶۸,۰۶ از ۱۰۰ بوده است. رتبه ایران در این شاخص بالاتر از کشورهایی مانند ایتالیا، آلمان، ترکیه، چین و … است. این شاخص نشان می دهد که میزان سختگیری دولت‌ها در اعمال پروتکل‌های بهداشتی و رعایت فاصله اجتماعی چگونه بوده است و دولت‌های مختلف تا چه میزان توانایی و توفیق در مدیریت پاندمی کرونا داشته‌اند. این شاخص ۹ عامل زیر را مورد بررسی قرار می دهد.

تعطیلی مدارس، تعطیلی محل کار، لغو رویدادهای عمومی، محدودیت اجتماعات عمومی، تعطیلی سیستم حمل‌ونقل عمومی، الزامات مربوط به ماندن در خانه، کمپین‌های اطلاع‌رسانی، محدودیت در ترددهای داخلی و کنترل سفرهای بین‌المللی

همانطور که مشاهده می گرددبحرنا کرونا به دلیل سخت گیری ها، مشکلات و ریسک های متعدد برای کسب و کارها ایجاد کرده است. ریسک به مفهوم در معرض خطر قرار گرفتن است. موضوع ریسک در اقتصاد و کسب و کار اهمیت جدی دارد. ریسک ها را می­توان به ریسک­های تجاری و غیرتجاری تقسیم کرد. ریسک­های تجاری به بازار محصولات و خدمات بستگی دارد و می تواند با شناسایی فرصت های کارآفرینانه به نوآوری­های تکنولوژیکی، خدمات و محصولات جدید و ورود به بازارهای جدید کمک کند. ریسک­های غیرتجاری شامل تغییرات در محیط­های اقتصادی یا سیاسی، زیست استراتژی کاهش ریسک محیطی و بهداشتی مانند کووید ۱۹ است. بحران کرونا به عنوان یک ریسک غیر تجاری بر افزایش ریسک های تجاری موثر بوده است و می تواند به فرصت های کسب و کاری جدید و یا تهدید بیشتر منجر گردد.

بر این اساس گزارش ریسک ها و استراتژی کسب و کار در زمستان ۹۹ در دیده بان کسب و کار با همکاری دکتر علی داوری و دکتر مهدی صانعی تهیه گردید. در این گزارش بعد از شناسایی ریسک ها از منابع مختلف۳۰ریسک اصلی معرفی شده است و درادامه ۲۵ استراتژی برای کسب وکارها معرفی شده اند. این گزارش را می توانید از لینک زیر دانلود کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.