تحول مفهوم امنیت در پرتو جهانی شدن و فناوری اطلاعات و ارتباطات نوین
تحول در مفاهیم روابط بین الملل را می توان به عنوان متغیر وابسته تحول در محیط بین الملل مورد توجه قرار داد؛ محیطی که خود تحت تأثیر کنش های انسانی بوده است. در روند تحولات محیطی و مفهومی همواره می توان نقطه عطفی را به عنوان شناسه تحولات قبل و بعد مشخص نمود و سیر تغییر مفهومی در روابط بین الملل را از آنجا ادامه داد. در این میان مفهوم امنیت نیز تحت تأثیر تحولات سطح کلان بین الملل دستخوش تغییر شده و با شروع روند جهانیشدن و تحت تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات مفهومی چند بعدی یافته و این سؤال را مطرح می سازد که با شروع عصر جهانی شدن و ظهور فناوری های جدید، مفهوم امنیت دستخوش چه تغییراتی شده است. بر این اساس می توان گفت فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان متغیری جدید مطرح است که در قالب نظریات «سایبر پلتیک» و مبتنی بر مفهوم ارتباطات فراتر از آنچه پیش از این مطرح می شد، ابعاد و تعابیر مختلف امنیت نظامی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی را تحت تأثیر قرار داده است؛ بنابراین پژوهش حاضر در تلاش است تا با استفاده از روش تبیینی به بررسی و تحلیل تحول مفهوم امنیت با توجه به متغیرهای جدید بپردازد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
The Evolution of Security Concept in the Light of Globalization and New Information and Communication Technologies
نویسندگان [English]
- Ahmad Soltaninejad 1
- Mohammad Hoossein Jamshidi 1
- Sajad Mohseni 2
If war and peace considered as a hard core of international relations debates, so security will be a significant variable in this sphere. Security and survival have always been two key elements and a prerequisite for development and economic growth. Traditionally, from realistic point of view, security means when there is no threat while in the era of information technology the meaning of security has taken multi dimension aspect. In other word, the impact of globalization and information technology has dramatically changed the meaning مفهوم قدرت روند and aspect of security in international arena. This paper will discuss how information technology has an important impact on the concept of security. Accordingly, it could be said that information and communication technologies as a new variable in this study in the framework of cyber politic theories. The development in IT has had enormous effects on different aspect of the concept of security, including military, economic, political and social aspect of security. This paper explains theses development by descriptive analytical method.
.
اندیکاتور MFI چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
اندیکاتور RSI و MFI دو اندیکاتور مهم در تحلیل تکنیکال هستند که اندیکاتور mfi مخفف (money flow index) به معنی شاخص جریان پول است و یک اسیلاتور تکنیکی بوده و از فاکتورهای قیمت و حجم برای تشخیص وضعیت های افراط در فروش و خرید استفاده می کند. اندیکاتور mfi همچنین برای تشخیص واگرایی نیز به کار برده می شود که نسبت به تغییر قیمت روند هشدار می دهد. اسیلاتور مابین ۰ تا ۱۰۰ نوسان می کند. اندیکاتور جریان پول یکی از معروف ترین اندیکاتور های تکنیکال می باشد.
اندیکاتور MFI چیست؟
اندیکاتور MFI از جمله اندیکاتورهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال است که به دلیل استفاده از ورودیهای مربوط به حجم، در دسته معروفترین اندیکاتورهای حجمی قرار میگیرد. به طور کلی آگاهی از کاربرد اندیکاتورها و تفسیر نتایج حاصل از بررسی آنها میتواند منجر به کسب اطلاعات خوبی در خصوص سهم شود.
برخلاف اسیلاتور های معمولی چون RSI اندیکاتور mfi از هر دو داده های حجم و قیمت را شامل می شود. به همین دلیل برخی از تحلیلگران از mfi به عنوان RSI همراه با وزن حجمی نام می برند. آشنایی با اندیکاتورها از مهمترین بحث های تحلیل تکنیکال است. در این مقاله با اندیکاتور جریان نقدینگی یا همان mfi و تفاوت های اندیکاتورMFI با اندیکاتور RSI آشنا می شوید.
نکات کلیدی در مورد اندیکاتور MFI
- اندیکاتور mfi به طور معمول با استفاده از ۱۴ دوره داده محاسبه می شود.
- اندیکاتورmfi بالای عدد ۸۰ نمایانگر افراط در خرید و mfi زیر ۴۰ نمایانگر افراط در فروش است.
- خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد الزاما به معنی بازگشت قیمت نمی باشد، فقط قیمت (عاملی برای حجم) نزدیک به بالاترین یا پایین ترین دامنه قیمت اخیر آن است.
- خالقان اندیکاتور mfi ژن کونگ و آروم سودداک توصیه می کنند تا از سطوح ۹۰ و ۱۰ به عنوان افراط در خرید و افراط در فروش استفاده شود. این سطوح به ندرت قابل دسترسی هستند ولی در صورت مشاهده شدن به معنی بازگشت خط روند قیمت می باشد.
- واگرایی بین قیمت و شاخص قابل توجه است. برای مثال اگر اندیکاتور صعودی باشد در حالی که قیمت کاهش یابد یا در حالت رنج قرار بگیرد، قیمت می تواند شروع به افزایش کند.
شاخص جریان نقدینگی
فرمول محاسبه اندیکاتور mfi یا money flow index
- مرحله اول: محاسبه میانگین سه قسمت
در فرمول بالا میانگین بالا، پایین و بسته شده قیمت را بدست می آوریم.
Positive money flow یا جریان پول مثبت حاصل جمع تمام روزهایی است که میانگین سه قیمت بالاتر از روز قبل خود است.
Negative money flow یا جریان پول منفی حاصل جمع تمام روزهایی است که میانگین سه قیمت پائین تر از روز قبل خود مفهوم قدرت روند است.
- مرحله چهارم: محاسبه شاخص جریان نقدینگی یا همان mfi
نکته: بهتر است یادآوری کنیم برای استفاده درست از اندیکاتور mfi لازم نیست نحوه محاسبه فرمول را بدانیم.
شاخص جریان پول یا اندیکاتور mfi در تحلیل تکنیکال به شما چه می گوید؟
یکی از راه های اصلی استفاده از این اندیکاتور زمانی است که واگرایی وجود دارد. واگرایی زمانی رخ می دهد که اسیلاتور در خلاف جهت خط روند قیمت حرکت می کند. این یک سیگنال از بازگشت روند قیمت است.
برای مثال، یک شاخص جریان نقدینگی بسیار بالا یا اندیکاتور mfi وقتی شروع به پایین آمدن زیر ۸۰ می کند در حالی که قیمت سهام به حالت صعودی خود ادامه می دهد نشانه ای از معکوس شدن خط روند به سمت پایین است. در مقابل، یک اندیکاتور mfi خیلی پایین وقتی بالای سطح ۲۰ میرسد در حالی که سهامدار ها به فروش خود ادامه می دهند نشانه ای از بازگشت قیمت و صعودی شدن آن است.
معامله گران همچنین دنبال واگرایی های خیلی بزرگ همراه با امواج متعدد در قیمت و mfi هستند. برای مثال، یک سهم به ۱۰ دلار برخورد می کند و به ۸ دلار برمی گردد و دوباره به ۱۲ دلار می رسد. قیمت دو هدف موفق آمیز در ۱۰ دلار و ۱۲ دلار داشته است. اگر قیمت زمانی که به ۱۲ دلار رسید، اندیکاتور mfi یه LH تشکیل دهد دیگر اندیکاتور به یک High جدید برخورد نخواهد کرد. این عمل می تواند کاهش قیمت ها را پیش بینی کن
سطح های فروش بیش از حد و خرید بیش از حد سیگنال هایی برای فرصت های معاملاتی احتمالی است. حرکت به زیر ۱۰ و یا حرکت به بالای ۹۰ به ندرت اتفاق می افتد. معامله گران از اندیکاتور mfi در زمان حرکت به بالای ۱۰ برای انجام معاملات خرید استفاده می کنند. وقتی اندیکاتور mfi به زیر ۹۰ حرکت کرد از آن به عنوان سیگنال فروش استفاده می کنند.
حرکت های دیگر به غیر از فروش بیش از حد یا خرید بیش از حد نیز می تواند فرصت های معاملاتی مفیدی را در پیش داشته باشد. برای مثال، وقتی قیمت در روند صعودی قرار دارد نزول به زیر ۲۰ ( یا حتی ۳۰) و سپس صعود به بالای آن می تواند نشانه ای از بازگشت قیمت ها باشد و روند صعودی قیمت از سر گرفته شده است. همین پروسه در روند نزولی نیز رخ می دهد. وقتی موقعیت فروش این اندیکاتور به بالای ۷۰ یا ۸۰ می رسد می تواند رخ دهد. اما وقتی دوباره به پایین حرکت کرد زمان ورود به معاملات فروش است.
تفاوت های بین اندیکاتور mfi و اندیکاتور RSI چیست؟
اندیکاتور mfi و اندیکاتور RSI در تحلیل تکنیکال خیلی به هم نزدیک هستند. تفاوت اصلی در این است که اندیکاتور جریان نقدینگی mfi شامل حجم می شود اما اندیکاتور RSI نه. تحلیل کنندگان حجم معتقند این یک شاخص برجسته است. همچنین آنها باور دارند اندیکاتور mfi به موقع تر از اندیکاتور RSI می تواند سیگنال داده و بازگشت های احتمالی را هشدار دهد. یک اندیکاتور بهتر از اندیکاتور دیگر نیست آنها به سادگی عناصر متفاوتی را شامل می شوند و در زمان های مختلف سیگنال هایی را ارائه می دهند.
محدودیت های شاخص جریان نقدینگی یا mfi چیست؟
اندیکاتور mfi ممکن است گاهی سیگنال های اشتباه نیز صادر کند. این اتفاق زمانی می افتد که اندیکاتور یک سیگنال خوب صادر می کند، اما بعد قیمت ها طبق انتظار پیش نمی رود و معاملات به شکست بر می خورد. به عنوان مثال، واگرایی شاید منجر به معکوس شدن قیمت ها نشود.
این اندیکاتور همچنین ممکن است برخی از سیگنال های مهم را صادر نکند. برای مثال وقتی یک واگرایی خبر از معکوس شدن قیمت ها در برخی مواقع می دهد، واگرایی برای همه معکوس شدن قیمت ها ظاهر نمی شود. به همین دلیل، توصیه می شود معامله گران از اشکال دیگر آنالیز و کنترل ریسک استفاده کنند و به طور انحصاری فقط بر روی یک اندیکاتور متمرکز نشوند.
چرا توجه به اندیکاتور MFI مهم است؟
برای پاسخ به این سوال ابتدا باید ببینیم اندیکاتور MFI نشانگر چه مواردی است. مهمترین مسئلهای که این اندیکاتور به آن میپردازد، نمایش قدرت پول است. اما این جمله چه معنایی دارد؟ در حقیقت قدرت پول، قدرت حرکت سهم را نشان میدهد. یعنی اینکه سهم تا چه میزان میتواند به روند صعودی خود ادامه دهد یا برعکس به سمت قیمتهای پایین افت پیدا کند.
در واقع نباید هیچگاه فراموش کرد که ورود و خروج نقدینگی تاثیرات بسیار جدی بر حرکت سهم میگذارند. طبیعی است که همزمان با ورود نقدینگی و پول بیشتر، حجم معاملات نیز افزایش پیدا میکند. از آنجایی که این اندیکاتور با توجه به ماهیتی که دارد، علاوه بر قیمت به حجم هم توجه میکند، میتواند ورود و یا خروج نقدینگی را نمایش دهد. به این ترتیب با مقایسه اندیکاتور MFI و روند قیمت سهم، میتوان حرکتهای آینده سهم را تا میزان زیادی به درستی پیشبینی کرد.
پس آنچه در اینجا مهم است، جریان پول ورودی و جریان پول خروجی است. با مقایسه این دو میزان میتوان به قدرت حرکت سهم پی برد. ممکن است مقایسه این دو میزان، نه تنها حاکی از قدرت حرکت سهم باشد، بلکه نشاندهنده روند منفی باشد.
با توجه به مسائلی که گفته شد، اندیکاتور MFI در کنار سایر ابزارهای تحلیلی میتواند در انتخاب سهم مناسب و یا تصیمگیری در خصوص نگهداری یا فروش نمادی که اکنون در سبد سهام خود داریم، کمک فراوانی به ما کند.
ترکیب اندیکاتور MFI با RSI و نتایج جالب آن
گفتیم که نمیتوان به تنهایی بر یک اندیکاتور تکیه کرد. چرا که هیچکدام از اندیکاتورهای موجود نمیتوانند پیشبینی صد درصدی از روند حرکت سهم ارائه کند. به همین دلیل است که استفاده از ترکیب چند اندیکاتور میتواند به میزان زیادی موجب برطرف شدن تردیدهای معاملهگران در خصوص ورود به سهم یا خروج از آن شود. البته فراموش نکنید حتی به این ترتیب، باز هم نیازمند مشخص کردن استراتژی معاملاتی هستیم و باید عوامل دیگری را نیز مدنظر قرار دهیم.
یکی از کاربردهای جذاب اندیکاتورها ترکیب آنهاست. به همین ترتیب میتوان دو اندیکاتور MFI و RSI را با هم ترکیب کرد. با انجام این کار میتوان رفتار این دو اندیکاتور را به صورت مقایسهای بررسی کرد و سیگنالهایی معتبرتر به دست آورد. اگر بخواهیم در چهار حالت رفتار همزمان این دو اندیکاتور را بررسی کنیم، حاصل این تحلیل به شکل زیر خواهد بود:
- زمانی که هر دو اندیکاتورRSI و MFI در سمت بالا هستند و روند صعودی دارند میتوانید در این ناحیه خرید را انجام دهید.
- به همین ترتیب زمانی که جفت اندیکاتورها در روندی منفی حرکت میکنند میتوان اقدام به فروش سهم مورد نظر کرد. این مورد به معنای سیگنال خروج است و بدترین حالت ممکن است.
- زمانی که RSI صعودی و اندیکاتورMFI منفی است نشاندهنده شکستن مقاومت قیمتی و حرکت قیمت به سمت بالا است. این امر حاکی از شرایط خوب سهم است.
- برعکس این امر نشاندهنده از دست رفتن حمایت قیمتی است. یعنی زمانی که اندیکاتورRSI نزولی و MFI صعودی است و سهم در بازه منفی حجم میخورد، میتوان احتمال داد که روندی نزولی در پیش است و این سیگنال نشاندهنده شرایط مطلوبی نیست.
در نظر داشته باشید اگر هر کدام از این دو اندیکاتور را به طور جداگانه استفاده میکردیم نمیتوانستیم سیگنالهای خرید و فروش را به شکلی کاملا مفید و در نقاط موثر دریافت کنیم.
چند پرسش و پاسخ در خصوص اندیکاتور MFI
آیا به محض ورود اندیکاتور MFI به ناحیه بالای ۸۰ باید سهم را فروخت؟
بسیاری از افراد به محض ورود اندیکاتور در نواحی بالای ۸۰ بلافاصله اقدام به فروش سهم میکنند. نکته مهم اینجاست که اولا اگر قصد خرید سهمی را دارید و میبینید که اندیکاتور MFI در بالاتر از ۸۰ قرار دارد وارد سهم نشوید؛ چرا که این عمل، اقدامی پرخطر و ریسکی است. اما اگر در حال حاضر سهم مذکور را در سبد خود دارید و میبینید که سهم در چنین وضعیتی به سر میبرد، سریعا اقدام به فروش آن نکنید. بلکه آماده باشید تا در زمان مقتضی این کار را انجام دهید. همچنین درست مشابه همین امر، اگر اندیکاتور وارد نواحی کمتر از ۲۰ شد نیز نمیتوان صرفا بر این اساس اقدام به خرید کرد.
آیا میتوان تنها با تکیه بر اندیکاتور MFI به خرید و فروش سهام پرداخت؟
قطعا خیر. اندیکاتورها از جمله ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که میتوانند به ما سیگنالهایی بدهند. اما نمیتوان صرفا با توجه به این اندیکاتورها دست به معامله زد. نمونههایی را میتوان در بازار سهام یافت که به رغم سیگنال خرید یا فروش اندیکاتور، رشد و یا افتی که از آنها انتظار میرفته را نداشتهاند. این ابزار تنها میتوانند در کاهش ریسک به شما کمک کنند. برای خرید و فروش باید معیارهای دیگری را نیز در نظر گرفت و نهایتا با توجه به مجموعه این معیارها دست به معامله زد.
آیا میان دو اندیکاتور MFI و RSI تفاوت دیگری نیز وجود دارد؟
همانطور که میدانید، در اندیکاتور RSI مرز بالای ۷۰ نشان از اشباع خرید دارد و مرز کمتر از ۳۰ حاکی از اشباع فروش است. این امر در حالیاست که در اندیکاتور MFI این اعداد به ترتیب ۸۰ و ۲۰ هستند. از سویی دیگر MFI در دسته اندیکاتورهای حجمی قرار میگیرد. این امر در حالی است که RSI در دسته اسیلاتور قرار میگیرد.
چرا اندیکاتور MFI در دسته شاخصهای پیشرو قرار دارد؟
به طور کلی دو دسته شاخص داریم. شاخصهای پیشرو و شاخصهای متاخر. شاخصهای پیشرو روند و یا واگرایی را پیش از وقوع آن اطلاع میدهند. به همین دلیل است که اندیکاتور MFI در این دسته قرار میگیرد. چرا که با قرار گرفتن در محدودههای مشخص میتواند سیگنال اشباع خرید یا فروش را پیش از وقوع آن صادر کند و به این ترتیب پیشبینی روند با کمک این اندیکاتور صورت میگیرد. اما در مقابل شاخصهای متاخر، تنها قادرند پس از ورود به روند، سیگنال خرید یا فروش و به طور کلی تغییر روند را صادر کنند.
چرا میگویند MFI در مقایسه با اندیکاتور RSI از انعطاف کمتری برخوردار است؟
دلیل این امر به تفاوت میان این دو اندیکاتور برمیگردد. در چند قسمت مختلف از همین مقاله گفتیم که در MFI به حجم نیز توجه میشود. درست به همین دلیل است که اندیکاتور MFI در مقایسه با همتای خود از انعطافپذیری کمتری برخوردار است و با توجه به حجم معاملات موزون میشود.
حجم معاملات (Trading Volume) در ارزهای دیجیتال یعنی چه و چه اهمیتی دارد؟
معامله گران ارزهای دیجیتال برای بررسی اینکه سرمایه گذاری در یک کوین یا توکن یا ورود به بازار یک رمز ارز چه زمانی بهتر است، فاکتورهای مختلفی را در نظر می گیرند. چند معیار اصلی برای ارزیابی بازار ارزهای رمزنگاری شده و نشان دادن مسیر قیمت یک رمز ارز استفاده می شود که یکی از مهم ترین آنها حجم معاملات است. در ادامه با ما همراه باشید تا درباره این شاخص و اهمیت آن در بازار ارزهای دیجیتال اطلاعات بیشتری کسب نمایید.
حجم معاملات ارزهای دیجیتال یعنی چه؟
حجم (volume) یا حجم معاملات (trading volume) ، تعداد واحدهای معامله شده یک رمز ارز در بازار در یک بازه زمانی معین است.
Trading volume یک ارز رمزنگاری شده تعداد سکه هایی است که در یک بازه زمانی مشخص ، معمولاً 24 ساعت ، دست به دست شده اند. به عبارت دیگر، حجم معاملات 24 ساعته یک ارز رمزنگاری شده، میزان خرید و فروش یک سکه در طول یک روز است.
هر تراکنش و یا معامله ای شامل دو طرف خریدار و فروشنده می باشد. هنگامی که این دو طرف با قیمتی مشخص به توافق می رسند، معامله توسط صرافی ثبت می شود. سپس از این داده ها برای محاسبه میزان کلی خرید و فروش یک دارایی استفاده می شود.
حجم معاملات را می توان برای هر دارایی معاملاتی مانند سهام، اوراق قرضه، ارزهای فیات یا ارزهای رمزنگاری شده بیان کرد. برای مثال، اگر آلیس 5 توکن را به قیمت هر توکن 20 دلار به باب بفروشد، حجم معامله می تواند 100 دلار یا 5 توکن باشد.
کاربرد حجم معاملات ارزهای دیجیتال چیست؟
حجم اغلب مهمترین معیار برای یک معامله گر ارز دیجیتال محسوب می شود زیرا نشان دهنده قدرت حرکت در بازار است و احتمال هرگونه انحراف از آن را نشان می دهد.
معامله گران از شاخص حجم به عنوان ابزاری برای درک بهتر قدرت روند قیمت ها در بازار استفاده کنند. اگر نوسان قیمت با حجم معاملات بالا همراه باشد، می توان گفت که حرکت قیمت قدرتمندتر است و اعتبار بیشتری دارد. برعکس، اگر حرکت قیمتی با حجم معاملات پایین همراه باشد، ممکن است ضعف روند اساسی را نشان دهد.
سطوح قیمت با حجم تاریخی بالا همچنین می تواند به معامله گران نشان دهد که بهترین نقاط ورود و خروج برای یک معامله خاص چه زمانی است.
به طور معمول، یک بازار صعودی و در حال رشد باید شاهد افزایش حجم باشد، که نشان دهنده علاقه مستمر خریداران برای افزایش قیمت ها است. افزایش حجم در روند نزولی ممکن است نشان دهنده افزایش فشار فروش باشد.
به عنوان مثال، اگر یک رمز ارز با حجم معاملات نسبتاً کم ناگهان حجم معاملات بسیار بالایی را نشان دهد ، این می تواند نشان دهنده افزایش حمایت و افزایش قریب الوقوع ارزش آن ارز باشد. با تجزیه و تحلیل حجم یک سکه در دو دوره کوتاه مدت و بلند مدت، سرمایه گذاران می توانند حرکت های قیمت را پیش بینی کنند.
معکوس شدن ناگهانی روند قیمت ها و تغییرات شدید در جهت قیمت اغلب با افزایش حجم بالایی همراه است، زیرا این زمانها زمان هایی است که بیشترین میزان خریداران و فروشندگان در بازار فعال هستند.
اندیکاتور های مهم حجم معاملات
اهمیت تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال برای پیش بینی روند بازار انکار ناپذیر است. اندیکاتور ها یا شاخص های تحلیل تکنیکال با جمع آوری و آنالیز داده های مختلف در بازار می توانند سیگنال های صعودی و یا نزولی درباره قیمت یک دارایی بدهند.
برخی از مفهوم قدرت روند پرکاربردترین اندیکاتورهای تکنیکال برای حجم معاملات ارزهای دیجیتال عبارتند از:
🟠 اندیکاتور حجم موجود (OBV): پایه و اساس عملکرد این شاخص تکنیکال این است که حجم معاملات در یک روند قیمتی در بازار زمانی افزایش می یابد که بازار به انتهای روند صعودی رسیده باشد و حجم معاملات زمانی کاهش مییابد که قیمت به انتهای روند نزولی رسیده باشد. این اندیکاتور همچنین می تواند با نشان دادن واگرایی بین حجم و قیمت قدرت روند های بازار را مورد سنجش قرار دهد.
🟠 اندیکاتور جریان پول چایکین (CMF): پایه و اساس کار این اندیکاتور این است که افزایش قیمت با افزایش حجم همراه است. از این اندیکاتور برای تشخیص قدرت روند و واگرایی بین قیمت و حجم در دوره های زمانی کوتاه مدت استفاده می شود.
🟠 اسیلاتور کلینگر (Klinger Oscillator): اسیلاتور ها دسته ای از اندیکاتور ها هستند که بین دو سطح ثابت در نوسان می باشند. اسیلاتور کلینگر پراکندگی قیمت را بر اساس حجم خرید و فروش دارایی در یک بازه زمانی خاص نشان می دهد.
🟠 اندیکاتور جریان شاخص مالی (MFI): این اندیکاتور قیمت و حجم را با یکدیگر ادغام می کند و نقاط اشباع خرید و اشباع فروش در بازار مفهوم قدرت روند را به عنوان نقاط معکوس شدن احتمالی روند نشان می دهد.
حجم معاملات صرافی های دیجیتال
هنگام انتخاب صرافی دیجیتال برای ترید، به حجم معاملات در صرافی های مختلف نگاه کنید، زیرا این امر بر قیمت دارایی ها در آن صرافی تأثیر می گذارد. از آنجا که بسیاری از صرافی ها دارای تمرکز جغرافیایی خاصی هستند ، مانند آسیا یا اروپا ، بررسی حجم خرید و فروش مفهوم قدرت روند و مبادلات صرافی می تواند یک ابزار ارزشمند برای شناسایی محل فعالیت در یک رمز ارز معین باشد.
هنگام جستجوی پلتفرم هایی با بیشترین حجم معاملات، معامله گران باید به دنبال یک صرافی قابل اطمینان و با شهرت خوب در بین جامعه رمزنگاری آنلاین باشند. صرافی هایی که بیشترین ترافیک تریدرها را تجربه می کنند و به عنوان مرکز اصلی برای خرید و فروش رمز ارزها شناخته می شود.
نکته دیگر درباره حجم خرید و فروش دارایی ها در صرافی های دیجیتال بحث نقدینگی آنها است. هرچه Trading volume یک صرافی در یک رمز ارز خاص بیشتر باشد، نقدینگی آن رمز ارز بیشتر است و خرید و فروش آن با قیمت روز و به صورت لحظه ای امکان پذیر است.
جمع بندی
بازار ارزهای دیجیتال ماهیت بی ثباتی دارد و این بی ثباتی به میزان کلی خرید و فروش این دارایی های مرتبط است. سکه هایی که بیشترین تقاضا را دارند، مانند بیت کوین و اتریوم، آنهایی هستند که بیشترین حجم معامله را دارند و معمولاً بالاترین مارکت را خواهند داشت.
به طور کلی اگر یک رمز ارز حجم معاملات بالایی را در یک دوره پایدار تجربه می کند، نشان دهنده محبوبیت آن است و از این رو تریدرها جهت صعودی این رمز ارز را استنباط می کنند، حتی اگر افت قیمت داشته باشد. اما اگر شاهد افزایش چشمگیر قیمت، همراه با حجم معاملات پایین هستید، لازم است محتاط باشید. حجم محدود می تواند نشان دهنده عدم ماندگاری روند و اصلاح قریب الوقوع باشد.
پاسخ به سوالات متداول
حجم معاملات بالا برای یک رمز ارز نشان دهنده علاقه بازار و سایر سرمایه گذاران به خرید و فروش آن است. از شاخص حجم معاملات برای تشخیص قدرت روند قیمت یک رمز ارز در بازار استفاده می شود.
سایت کوین مارکت کپ با استفاده از داده های دریافتی از صرافی های دیجیتال میزانی که یک رمز ارز در بازه زمانی مشخص خرید و فروش شده است را اعلام میکند. تریدرها از شاخص حجم برای تشخیص کلی روند بازار استفاده میکنند.
صرافی های با حجم معاملات بالا معمولا قابل اعتماد تر هستند. از طرفی حجم معاملات بالای یک کوین یا توکن در یک صرافی، نقدینگی دارایی در آن صرافی را تضمین می کند.
ستاپ های پرایس اکشن لنس بگز
آموزش معاملهگری با پرایس اکشن گامی برای تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای است. در این روش، ماهیت حقیقی بازار درک میشود و علت اصلی حرکات قیمت مشخص خواهد شد.
در این راستا آقای لنس بگز گامهایی را برای بررسی گذشته بازار طبق پرایس اکشن تدوین نموده تا با شناسایی حرکات گذشته و رصد حرکات لحظهای شمعهای حاضر، نسبت به شناسایی وضعیت بازار اقدام نمائیم و پیشبینی برای روند آتی بازار داشته باشیم.
با این روش میتوان ستاپهای معاملاتی پرایس اکشن را برای حرکات قیمت پیدا و مدیریت نمود که شامل فرصتهای معاملاتی کمخطر و با احتمال بالا است. از انواع این ستاپهای معاملاتی میتوان به ستاپ تست حمایت و مقاومت، ستاپ شکست ناموفق و انواع مختلف ستاپ پولبک اشاره نمود.
واژههاي كليدي: پرایس اکشن، ستاپهای معاملاتی، تست، پولبک، شکست ناموفق.
1- مقدمه
به منظور بررسی ستاپهای پرایس اکشن، در ابتدا ضروری است ساختار بازار مشخص گردد. ساختار بازار با تعیین حمایتها و مقاومتها در تایم فریم معاملاتی و یک تایم فریم بالاتر (ساختار) به دست میآید و سپس روند در حال حرکت داخل ساختار ارزیابی و شناسایی میشود.
روندها در پرایس اکشن در یک دستهبندی کلی به روندهای صعودی، نزولی و خنثی تقسیمبندی میشوند. با مشخص کردن روند داخل ساختار، میدان نبرد مشخص میشود. در ادامه با بررسی ضعف و قدرت روند موجود، جهت احتمالی روند آینده را بررسی میکنیم و دائما این ارزیابی در روند بازار ادامه خواهد داشت.
برای موفقیت دائم در معاملهگری پرایس اکشن ضروری است که درصد معاملات موفق افزایش یابد که برای این منظور ضروری است به هر یک از ابزارهای تحلیل تکنیکال مسلط بود و مانند یک پازل از هر کدام آنها در زمان و موقعیت مناسب استفاده نمود.
2- فرصتهای معاملاتی در پرایس اکشن
یکی از نکات مهم در پرایس اکشن این است که بازارها در واقع حرکت قیمت نیستند و این تصمیمات معاملهگران در فضای ترس و طمع است که قیمت را به حرکت در میآورد. برای این منظور باید همسو با معاملهگران موفق شد، معاملهگرانی که تصمیمات درست و به موقع اتخاذ میکنند. در یک زمان قابلیت تشخیص رفتار معاملهگران راحتتر خواهد بود و آن زمانی است که فشار و استرس ناشی از ضرر معاملات به وجود میآید.
لذا پرایس اکشن روش کسب سود مستمر و دائم، شناسایی محدودهها و زمانهایی است که معاملهگران برای رهایی از استرس، تصمیمات معاملاتی میگیرند. موقیتهایی که آنها متوجه میشوند اشتباه کرده و مجبور به خروج از معاملات میشوند. لذا فرصتهای اصلی در معامله در شرایط مخالف ضعف و شناسایی معاملهگران به دام افتاده به دست میآید.
هدف اصلی، معامله در جهت روند اصلی و مخالف ضعف در حرکات بازار است. استراتژی پرایس اکشن شناسایی روند ضعیف شده و معاملهگری در جهت عکس آن است.
3- ستاپهای معاملاتی لنس بگز
ستاپهای معاملاتی پرایس اکشن با شناسایی ضعف در حرکت فعلی قیمت و معاملهگران گرفتار به دست میآید. فرصتهای معاملاتی در محدوده سطوح حمایت و مقاومت در تایم فریم معاملاتی و تایم فریم بالاتر مشخص میشوند.
در ادامه انواع این ستاپهای معاملاتی را معرفی میکنیم:
1- ستاپ تست حمایت و مقاومت پرایس اکشن
2- ستاپ شکست ناموفق پرایس اکشن
3- ستاپ پولبک بعد از شکست پرایس اکشن
4- ستاپ پولبک ساده در روند پرایس اکشن
5- ستاپ پولبک پیچیده در رون پرایس اکشن
4- ستاپ تست حمایت یا مقاومت (TST)
ستاپ حمایت و مقاومت پرایس اکشن در شرایطی ایجاد میشود که قیمت نمیتواند از محدوده حمایت و مقاومت عبور کند و این سطوح مهم حفظ میشوند. احتمال موفقیت این معامله در شرایطی بالاتر است که قیمت به مقاومتهای تایم فریم بالاتر واکنش نشان دهد. در شکل 1 ستاپ تست حمایت یا مقاومت ارائه شده است.
در این ستاپ قیمت محدوده حمایت و مقاومت را تست میکند و حتی ممکن است اندکی به داخل آنها نفوذ نماید ولی از آن نمیتواند عبور کند.
معاملهگران پرایس اکشنی که دیر هنگام وارد معامله شدهاند، با تست قیمت در محدوده مقاومت و یا حمایت، حد ضررهایشان فعال میشود و حرکت در جهت عکس را تقویت میکند.
شکل 1- ستاپ تست حمایت یا مقاومت
5- ستاپ شکست ناکام (ناموفق) (BOF) لنس بگز
در این ستاپ پرایس اکشن، قیت یک سطح حمایت یا مقاومت را میشکند اما نمیتواند در موقعیت جدید تثبیت شود و مجدد به داخل محدوده فعلی باز میگردد.
شکل 2- ستاپ شکست ناموفق BOF در پرایس اکشن لنس بگز
در شکل بالا مشاهده میشود که قیمت به محدوده حمایت و مقاومت نفوذ کرده و از آن عبور میکند، اما نمیتواند به صورت موفقیتآمیزی حرکت خود را ادامه دهد و مجدد به داخل محدوده باز میگردد. در این ستاپ تعدای از معاملهگران هنگام شکست قیمت وارد معامله شده، لیکن این بازار دارای توانایی کافی برای ادامه مسیر نمیباشد و برای ادامه مسیر در راه شکست ضعف نشان میدهد. عدم توانایی ادامه مسیر سبب میشود، معاملهگران ذکر شده به دام بیافتند و خروج آنها سبب فشار بیشتر در جهت مخالف شکست خواهد شد. هدف معاملاتی در این ستاپ ورود به بازار در هنگام بازگشت قیمت به محدوده حمایت و مقاومت است و معامله گران پرایس اکشن باید در این امر، توانایی کسب کنند.
6- ستاپ پولبک بعد از شکست (BPB) لنس بگز
در این ستاپ پرایس اکشن، قیمت از یک محدوده حمایت و مقاومت عبور میکند، در سمت جدید قیمت پذیرش میشود و پولبک ضعیف در سطح جدید شکل میگیرد که نشان ضعف در مسیر پولبک و قدرت حرکت در مسیر جدید است. در هر عبور قیمت از سطوح حمایت و مقاومت، حرکات قیمت را با دقت بررسی میکنیم تا نشانههای ضعف را مشاهده نمائیم. در صورت مشاهده ضعف در شکست به دنبال فرصت معاملاتی BOF خواهیم بود و در صورت مشاهده ضعف در پولبک بعد از شکست به دنبال ستاپ معاملاتی BPB خواهیم بود. برای ورود به معامله در هر یک از ستاپها میبایست نسبت مناسب ریسک به ریوارد و تریگر ورود[10] خصوصا در محدوده قیمتهای عمدهفروشی LWP فراهم باشد.
در شکل 3 ستاپ پولبک بعد از شکست BPB پرایس اکشن لنس بگز ارائه شده است.
شکل 3- ستاپ پولبک بعد از شکست BPB
تعداد بسیاری از معاملهگران، پرایس اکشن همواره تمایل دارند در خلاف روند و ابتدای روندهای جدید وارد شوند اما زمانی که حمایت کافی از این معاملهگران صورت نگیرد، حرکت در مسیر پولبک با ضعف همراه خواهد بود و لذا فرصت معاملاتی BOF شکست خورده و فرصت معاملاتی BPB ایجاد خواهد شد.
7- ستاپ پولبک ساده در روند(BP)
این ستاپ پرایس اکشن، ورود به معامله بعد از تحقق پولبکهای ساده(اصلاح) در مسیر روند میباشد.
در یک دستهبندی کلی پولبکها به دو دسته تقسیم میشوند:
الف- پولبکهای ساده BP
ب- پولبکهای پیچیده که پولبک همراه با چند نوسان یا اصلاح زمانی طولانی مدت است.
زمانیکه انتظار ادامه روند کنونی بازار وجود دارد، میتوان با مشاهده ضعف در پولبکها و اصلاحهای موقت بازار به دنبال ستاپهای معاملاتی PB در پرایس اکشن لنس بگز بود.
یعنی ستاپ پولبک پرایس اکشن لنس بگز، یک ستاپ در راستای روند است.
شکل 4- ستاپ پولبک ساده PB
مهمترین نکته تحلیل پرایس اکشن و بازار این است که بازار همواره در جهت قدرت و خلاف جهت ضعف حرکت میکند. ما از این پولبکهای ضعیف برای یافتن معاملهگرانی که به اشتباه در خلاف جهت روند وارد شدهاند و خروج آنها حرکت در مسر روند اصلی را تقویت میکند، استفاده میکنیم.
تحلیل کندل به کندل پرایس اکشن کمک میکند تا زمان پایان پولبکها را شناسایی کنیم. یکی از نواحی که احتمال اتمام پولبکها را تقویت میکند، کف و سقف نوسان پیشین میباشد.
در شکل 5 اهمیت توجه به کف و سقف نوسانهای پیشین که احتمال بیشتری برای اتمام پولبکها را نمایان میکند، مفهوم قدرت روند مفهوم قدرت روند نشان داده شده است.
شکل 5- توجه به کف و سقف نوسانهای پیشین در پرایس اکشن
8- ستاپ پولبک پیچیده در روند (CPB)
این ستاپ ورود به معامله بعد از تحقق پولبکهای پیچیده است که متشکل از چندین نوسان بوده و یا اصلاح زمانی و فرسایشی رخ میدهد. با مشاهده ضعف در این اصلاح پیچیده میتوان به دنبال ستاپ معاملاتی CPB بود. وقوع PBهای ناموفق که هنوز قیمت در جهت روند حرکت نکرده، میتواند سبب فرصت CPB شود.
شکل 6- وقوع ستاپ معاملاتی اصلاحی با سه نوسان یا اصلاح زمانی
ستاپ CPB فرصتهای معاملاتی قویتر، مطمئنتر و با سود بیشتری نسبت به ستاپهای PB پرایس اکشن لنس بگز ایجاد مینماید.
9- نتیجهگیری
در پرایس اکشن، نقاط قوت و ضعف بازار شناسایی شده و جهت احتمالی روند آینده بازار تعیین میشود. روند آتی بازار در مسیر قدرت و عکس مسیر ضعف آن حرکت میکند. روند در مسیری ادامه پیدا خواهد کرد که کمترین تنش و حداقل مقاومت برای آینده حرکتی آن وجود داشته باشد.
ستاپهای معاملاتی پرایس اکشن لنس بگز بر پایه همین الگو طراحی شده است. ارزیابی قدرت و ضعف در محدوده حمایتها و مقاومتها که گامهای اصلی حرکات قیمت را برای آینده شکل میدهد.
با شناسایی دقیق و به موقع هر یک از این حرکات میتوان معاملاتی با احتمال موفقیت بالا را در پرایس اکشن طراحی نمود.
مطالعه روند پژوهشها در مدیریت با تأکید بر مفهوم رهبری و دلالتهای آن در مدیریت و رهبری آموزشی: تجزیه و تحلیل کتابشناختی
هدف: هدف از انجام این پژوهش، مطالعه روند پژوهشها در مدیریت با تأکید بر مفهوم رهبری بهمنظور بهرهگیری از دلالتهای آن در مدیریت و رهبری آموزشی بوده است.
مواد و روشها: پژوهش با استفاده از روش نقشهبرداری و تجزیه و تحلیل کتابشناختی با استفاده از دادههای موجود در پایگاه داده WOS انجام شد. ساختار و الگوهای اطلاعات مبادله شده در زمینه پژوهشهای رهبری و نیز تفسیر رابطه بین کلمات کلیدی بهکار رفته در پژوهشها، با بهرهگیری از نرمافزار VOSviewer استخراج و تحلیل شد. جامعه آماری شامل 6540 مقاله بود که اغلب شامل مقالات باکیفیت و با ضریب تأثیر بالا بودند.
بحث و نتیجهگیری: نتایج نشان داد تعداد مقالات رهبری از سال 2000 تا 2018 روندی افزایشی داشته است. مقالات بیشتر در قالب مقالات کامل پژوهشی و مقاله کنفرانس ارائه شده بود. پراستنادترین نشریات به ترتیب به کشورهای آمریکا، کانادا و انگلستان و به دانشگاههای مینه سوتا، ویسکونسین و منچستر تعلق داشت. بیشترین همکاریهای بینالمللی در انتشار مقالات را به ترتیب کشورها و پژوهشگران آمریکا، چین، انگلستان و استرالیا انجام دادهاند. در خزانه کلمات کلیدی بهکاررفته در پژوهشها، مفهوم رهبری عمدتاً در تعامل با مفاهیم کارآیی، فلسفه، فلسفه علم، اخلاق، دانش، چشمانداز، ایدهها و نوآوری بهکار رفته است. از مجموع دادههای ارائه شده میتوان دریافت که اولاً توجه به مفهوم رهبری در طول زمان افزایش یافته است. ثانیاً مفهوم رهبری بیشتر مفهوم قدرت روند مفهوم قدرت روند با مفاهیم ذهنی تلفیق یافته است. این امر نشانگر ضرورت توجه به مفاهیم و رویکردهای ذهنی و زبانی در پژوهشهای مدیریت و رهبری آموزشی است.
کلیدواژهها
20.1001.1.24235261.1399.13.2.4.1
عنوان مقاله [English]
Studying the process of research in management with emphasis on the concept of leadership and its implications in management and educational leadership: A bibliographic analysis
نویسندگان [English]
- Ali Sattari 1
- Rouhollah Khodabandehlou 2
- Masoumeh Lashkari 3
1 Assistant Professor, Department of Educational Management and Planning, Faculty of Education and Psychology, Al-Zahra University, Tehran, Iran
2 Assistant Professor, Department of Learning Technologies, Faculty of Education, Sultan Qaboos University, Oman
3 Master of Educational Management, Faculty of Education and Psychology, Al-Zahra University, Tehran, Iran
Objective: The purpose of this research is to study the trend of management research with emphasis on the concept of leadership in order to take advantage of its implications in management and leadership of education.
Materials and mehods: The research was carried out using mapping and bibliographic analysis using data from the WOS database. The structure and patterns of information exchanged in the field of leadership research as well as the interpretation of the relationship between the keywords used in the research were extracted and analyzed using VOS viewer software. The statistical population included 6540 articles, which often contained high-quality articles.
Result and Discussion: The results showed that the number of articles of leadership from 2000 to 2018 has been increasing. The articles were presented in the form of complete research papers and conference papers. The most prestigious publications belonged to the countries of the United States, Canada and England, and to the universities of Minnesota, Wisconsin and Manchester. Most international collaborations in the publication of papers have been conducted by countries and researchers from the United States, China, the United Kingdom and Australia, respectively. In the treasury of keywords used in research, the concept of leadership is mainly used in interacting with the concepts of efficiency, philosophy, philosophy of science, ethics, knowledge, vision, ideas and innovation. From the data presented, it can be seen that, first, attention to the concept of leadership has increased over time. Secondly, the concept of leadership has been integrated with mental concepts. This indicates the need for attention to mental and linguistic concepts and approaches in management research and educational leadership.
کلیدواژهها [English]
- bibliographic analysis
- leadership
- educational leadership
- management
مراجع
Blasé. J., Blasé.J. & Philips, D. (2010). Handbook of School Improvement. Thousand Oaks, California: Corwin.
Chuang, K.-Y., Chuang, Y.-C., Ho, M., & Ho, Y.-S. (2011). Bibliometric analysis of public health research in Africa: the overall trend and regional comparisons. South African Journal of Science, 107(5-6), 54-59.
Cuccurullo, C., Aria, M., & Sarto, F. (2016). Foundations and trends in performance management: A twenty-five years bibliometric analysis in business and public administration domains, Scientometrics, 108(2), 595–611.
Daghfous, A. (2004). Absorptive capacity and the implementation of knowledge -Insentive Best Practices, SAM Advanced Management Journal, 2(69), 21- 27.
Fu, H.-Z., & Ho, Y.-S. (2015). A bibliometric analysis of the Journal of Membrane Science (1976-2010). The Electronic Library, 33(4), 698-713.
Gümüş, S, Bellibaş, M. S, Gümüşm E. Hallinger, P. (2019) Science mapping research on educational leadership and management in Turkey: a bibliometric review of international publications, school leadership and management, 1(40), 23-44.
Gordon, A. Yukl, G. (2004).The Future of Leadership Research: Challenges and Opportunities, Human Resource Research, 3(18). 359- 365.
Góngora Orjuela, A. (2010). The Importance of Bibliometric Studies. The Orinoquia Case, ORINOQUIA, 14(2), 121-122.
Hildebrand, U. (2017). Performance and talent: essentials of succession planning. Handbook of Human Resources Management.
Hoy, W., & Miskel, C. (2008). Educational administration: Theory, research and practice. New York: McGraw Hill.
Hallinger, P. (2013). Measurement properties of the principal instructional management rating scale: A Meta-Analysis of Reliability Studies, Educational Administration, 2(49), 272-309.
Hallinger, p. & Kovačević. J. (2019). A Bibliometric Review of Research on Educational Administration: Science Mapping the Literature, 1960 to 2018, Review of Educational Research, 3(89), 335-369.
Higgins, J., & Bonne, L. (2011). Configurations of instructional leadership enactments that promote the teaching and learning of mathematics in a New Zealand elementary school. Educational Administration Quarterly, 47(5), 794-825.
Kim, A. C. H. (2012). Knowledge structure in sport management: Bibliometric and social network 99analyses, (PhD), The Ohio State University, ProQuest Dissertations & Theses Global. (3529825)
Kaparou, M. (2014). Instructional leadership in a Crosscountry comparative context: case studies in English and Greek high performing secondary schools (Doctoral [17] dissertation, University of Warwick.
Khalil, G.M. Gotway Crawford, C.A., (2015). A bibliometric analysis of U.S.-based research on the behavioral risk factor surveillance system, Am. J. Prev. Med (American journal of preventive medicine), 48 (1), 50–57.
Khodabandelou, R., Mehran, G., & Nimehchisalem, V. (2018). A Bibliometric Analysis of 21st Century Research Trends in Early Childhood Education. Revista Publicando, 5(15), 137-163
Mestry, R. (2013). The Innovative Role of the Principal as Instructional Leader: A Prerequisite for High Student Achievement? International Proceedings of Economics Development and Research, 60, 119.
Manaseh, A. M. (2016). Instructional Leadership: The Role of Heads of Schools in Managing the Instructional Programme. International Journal of Educational Leadership and Management, 4(1), 30-47.
Mohseni, H, S., Khodabandelou, R., Mehran, G, Rajabi, F. (2019). An Analytical Study of Professional Development in Preschool Education: An overview of the research carried out over the past 36 years. New Thoughts on Education Faculty of Education and Psychology, Al-Zahra University, 15(1)-1-22
Magaly, G.M., Merigo, J.M., Hugo,B.F (2019). Knowledge management: A global examination based on bibliometric analysis. Technological Forecasting & Social Change, 140. 194–220
Nason, K. K. (2011). The Impact of Principal Instructional Leadership Practices on Student Achievement. ProQuest LLC. 789 East Eisenhower Parkway, PO Box 1346, Ann Arbor, MI 48106.
Pan, Y., Weng, R., Xu, N., & Chan, K. C. (2018). The role of corporate philanthropy in family firm succession: A social outreach perspective. Journal of Banking & Finance, مفهوم قدرت روند 88, 423-441.
Rahimi, R., Koseoglu, M. A., Okumus, F., & Liu, J. (2016). Bibliometric studies in tourism. Annals of Tourism Research, 61(2016), 180-198.
Rastehmoghadam, A. (2018) .Four Climates of Educational Management Knowledge, A Historical Approach. Journal of the Foundations of Education, 8(2), 49-65
Smith. P.G. (1956). Philosophic-mindedness in educational administration,Columbus, College of Education, Ohio State University.
Talebian, A. Salavati, Sh. (2016). The Role of pholosophical Mindnest in Educational Innovation Adopting, Education Studies, 9(2), 94-113.
Van Eck, N. J. (2011). Methodological advances in bibliometric mapping of science. (PhD), Erasmus Research Institute of Management (ERIM).
Van Eck, N. J., Waltman, L., Noyons, E. C., & Buter, R. K. (2010). Automatic term identification for bibliometric mapping. Scientometrics, 82(3), 581-596.
Vošner, H. B., Kokol, P., Bobek, S., Železnik, D., & Završnik, J. (2016). A bibliometric retrospective of the Journal Computers in Human Behavior (1991–2015). Computers in Human Behavior, 65(1), 46-58.
Zare, S. Hossein Gholizadeh, R. & Mahram, B. (2017). The Concept of Educational Leadership Model and Its Scope in the Field of Educational Management, International Congress for Improving Management and the Iranian Educational System, Tehran, Datis Development Conference Center, Retrived in: https: // www. civilica.com/Paper-DMCI01-DMCI01_065.html
دیدگاه شما