1. با یک برنامه بازاریابی دیجیتال شروع کنید و تغییرات مورد نیاز و همچنین نکات مربوط به سرمایه گذاری و تغییرات آن را در بازاریابی را مشخص کنید . 2. سپس برنامه دیجیتال و برنامه بازاریابی خود را در هم ادغام کنید، یک برنامه و طرح یک دست و یکپارچه را ایجاد کنید.
دلیل اهمیت استراتژی های بازاریابی اینترنتی چیست؟
اگر میخواهید به دنبال استراتژی های بازاریابی اینترنتی بروید، از همین ابتدا باید بدانید که هیچ نیازی به تهیه گزارش های مفصل و طولانی ندارید. شما میتوانید تمام آن چیزی که نیاز دارید را در چند برگه A4 در قالب یک جدول خلاصه نمائید. سپس با تدوین یک برنامه اجرایی دقیق و استراتژی درست، در مسیر صحیح قدم بردارید. اما منظور از استراتژی بازاریابی اینترنتی چیست؟ چطور میتواند به ما در راستای رسیدن به اهدافمان کمک کند؟
به خاطر بسپارید بازاریابی مجموعه فعالیت شما در فضای کسب و کار را گویند که در نهایت منجر به هدایت مصرف کننده به سمتتان خواهد شد. پس هیچگاه نباید آن را دست کم بگیرید یا پشت گوش بیاندازید. با کمک استراتژی نیز شما دامنه فعالیت ها و حتی مسیر حرکت شرکت خود را به صورت بلند مدت مشخص می نمائید. شاید در ابتدا کمی سخت باشد اما ادغام این دو مقوله با یکدیگر دقیقا همان نقطه ایست که باید به آن برسید. پس بیایید کمی بیشتر درباره آن بدانید.
چرا باید به دنبال استراتژی های بازاریابی اینترنتی برویم؟
میدانیم که بازاریابی نقش مهمی در افزایش فروش و عرضه خدمات ایفا می کند. اما بدون رعایت برخی اصول، رسیدن به هدف امکانپذیر نیست. استراتژی های بازاریابی اینترنتی به مجموعه برنامه هایی میگویند که باید به جهت بازاریابی و هدف گرفتن بازار مورد نظر، تدوین کنید. این استراتژی نیز باید اصولی باشد تا روند رسیدن به نتیجه موردنظر تسهیل گردد. چون در واقع داشتن استراتژی مهمترین بخش بازاریابی است.
طبق تجارب و سوابق قبلی بازاریابان، استراتژی بازاریابی به انواع مختلفی تقسیم میشوند که شما باید چند مورد از مهمترین آنها را در شیوه بازاریابی خود، به کار ببرید.
داشتن استراتژی در بازاریابی به فعالیت شما نظم و برنامه خواهد بخشید.
کسب و کارها برای اینکه سهم بیشتری از بازار را به نام خود درآورند، نیازمند این هستند که انواع استراتژیهای مختلف را برای بازاریابی خود، به کار بگیرند. هرکدام از این استراتژی ها بهگونهای متفاوت عمل می کنند و نوع تعامل آن با مشتری، مهم ترین نقطه تفاوتشان به حساب می آید.
به عنوان مثال؛ اگر شما برای مشتریان آنلاین خود پیشنهادهای جذاب و قوی (مانند تخفیف های ویژه و تبلبغات قوی و…) داشته باشید، در ابتدا تمایز خدمات قوی و منحصر به فرد خود را نشان می دهید، سپس وفاداری خود را به آن ها نشان می دهید.
به این صورت شما نه تنها مشتریان خود را تشویق به خرید می کنید بلکه مشتریان جدیدی نیز کسب می نمائید. به همین دلیل استراتژی های بازاریابی دیجیتال برای بسیاری از کسب و کار ها حائز اهمیت است. زیرا محتوای شما ارتباط شما را با مشتری های خود از طریق جستجو در گوگل، ایمیل مارکتینگ، بازاریابی اجتماعی و… افزایش می دهد.
اما کدام روش استراتژی کاربردی تر است؟ در ادامه به شما خواهیم گفت.
انواع استراتژی بازاریابی اینترنتی
این نوع استراتژی با استفاده از فضای وب و اینترنت صورت می گیرد. در واقع بازاریابی اینترنتی در دنیای امروز نقش بسیار مهمی در تبلیغات دارد. این نوع بازاریابی نیز در دل خود انواع دیگری از بازاریابی همچون محتوا، موبایلی، بهینه سازی و ایمیلی را جای داده است که به بررسی آنها میپردازیم.
در واقع هر چیزی که در اینترنت بخواهد شما را متقاعد کند به آدرس جدیدی بروید، جز استراتژی بازاریابی اینترنتی محسوب میشود.
*بازاریابی موتور جستجو (SEM)
در این بازاریابی نیز ما دو نوع متفاوت داریم یکی بازاریابی موتور جستجو (SEM) که پولی است و یکی بهینهسازی موتور جستجو (SEO) که دارای ترفندهای مخصوص خود است. در بازاریابی موتور جستجو، شما وقتی مطلبی را در اینترنت سرچ میکنید، به برخی از نتایج میرسید که در ابتدای آنها کلمه تبلیغ (Ad) دیده میشود. این نوع استراتژی بازاریابی بر اساس افزایش ورودی و ترافیک یک وبسایت صورت میگیرد. در بهینهسازی اهمیت استراتژی فروش موتور جستجو که هزینه معقولتری دارد، با استفاده از قوانین و اصول موتورهای جستجو، یک وبسایت بهینهسازی میشود تا هنگامیکه مخاطب مطلبی را جستجو میکند، وبسایت در صدر نتایج دیده شود.
*بازاریابی ایمیلی (Email Marketing)
در این نوع بازاریابی، از طریق جمعآوری بانک اطلاعاتی ایمیل مخاطبان هدف، به ارسال مطالب جذاب و پیشنهاد تخفیف به مشتری پرداخته میشود تا مشتری به وبسایت موردنظر بازگشت داشته باشد. در این نوع استراتژی بازاریابی بانک اطلاعاتی از طریق دریافت اطلاعات مشتری و عضویت آنها در خبرنامهها جمعآوری میشود.
*بازاریابی محتوا (Content Marketing)
در استراتژی بازاریابی محتوا، اصل و اساس آن طبق تعامل با مشتری پایهگذاری میشود. در واقع تولید محتوای جذاب و به درد بخور برای مشتری که بتواند اطلاعات و دیتای کاملی از یک موضوع را در اختیارشان قرار دهد، باعث افزایش تعامل و اطمینان به برند موردنظر میشود.
*استراتژی بازاریابی چریکی
یکی از مهمترین انواع بازاریابی را باید بازاریابی چریکی بدانید که با هزینه کم هم به شما بازتاب بسیار گستردهای می دهد. هنگامیکه اسم بازاریابی چریکی به گوشتان بخورد احتمالاً در ذهن شما خشونت و اعمال نامناسب تداعی شود. درصورتیکه این استراتژی بازاریابی در دنیای امروز بسیار کاربردی است. این نوع استراتژی بازاریابی با استفاده از نوآوری و خلاقیت گروه بازاریابی، صورت می گیرد و می تواند بسیار مفید واقع شود، البته باید طبق اصول انجام شود تا نتیجه لازم به دست بیاید.
کلام آخر
در این مقاله تا حد امکان تلاش کردیم توضیحاتی را درخصوص استراتژی های بازاریابی اینترنتی و انواع مختلفی که میتواند نیاز شما را برآورده سازد ارائه دادیم. با این حال ممکن است سوالات مختلفی ذهن شما را به خود مشغول نماید. از همین رو توصیه میکنیم به بخش تماس باما سری بزنید. کارشناسان تیم حرفه ای بابک خسروی نیا راهنمایی های کاملی را در اختیار شما قرار خواهند داد.
استراتژي بازاريابي و اهمیت آن
استراتژي بازاريابي مجموعهاي از تصميمات و فعاليتهاي به هم پيوسته است كه از طريق آن واحد تجاری استراتژیک انتظار دارد به هدفهاي بازاريابي خود برسد و ارزشهاي مورد انتظار مشتريانش را برآورده سازد .
مواردي كه سازمان ميخواهد برحسب سهم بازار، مقدار فروش، مبلغ فروش، و از اين قبيل محقق سازد، هدف بازاريابي نام دارد و اين كه چطور ميخواهد به هدفهاي مورد نظر دست يابد استراتژي بازاريابي ناميده ميشود، بنابراين استراتژيهاي بازاريابي روشهاي تحقق هدفهاي بازاريابي هستند.
تمركز اصلي استراتژي بازاريابي بر روي تخصيص مناسب و هماهنگ نمودنِ منابع و فعاليتهاي بازاريابي به منظور تأمين هدفهاي شركت از حيث يك محصول – بازار خاص ميباشد. بنابراين، مسأله حياتي مربوط به قلمروي استراتژي بازاريابي، عبارت است از تعيين بازار (هاي) هدف خاص براي يك خانوادة محصول يا يك محصول خاص.
سپس، شركتها از طريق طراحي و اجراي برنامة مناسب عناصر آميخته بازاريابي (اساساً چهار آميخته محصول، قيمت، توزيع و ترويج) طبق نيازها و خواستههاي مشتريان بالقوه در آن بازار هدف، به دنبال كسب مزيت رقابتي و ايجاد هم افزايي ميباشند.
جهت شناسايي گونههاي اصلي استراتژي بازاريابي، نمودار زير مروري دارد بر انواع استراتژي بازاريابي كه توسط صاحبنظران مختلف بيان شده است.
گونههاي اصلي استراتژي بازاريابي از ديدگاه صاحبنظران
1 ـ بازار فعلي يا جديد
2 ـ محصول فعلي يا جديد
A’aker, 1995 : 238
اسلام، 1382 : 158
1 ـ تعداد محصول يك / چند
2 ـ تعداد بازار يك / چند
Walker, Boyd, Mullins and Larréché, 2003: 192-269
نقاط مرجع استراتژيك بازاريابي
براساس ديدگاه واكر و همكاران، مدل چرخه عمر محصول، چارچوبي است كه وقوع فرصتها و تهديدها در بازار و صنعت را نشان ميدهد و به اين وسيله شركتها بهتر ميتوانند تغيير در هدف بازار استراتژيك محصول، تغيير در استراتژي آن و تغيير در برنامه بازاريابي شركت را پيشبيني كنند .
دو متغير اصلي براي تشخيص مراحل چرخه عمر محصول «ميزان رقابت (تعداد رقبا)» و «توجه به بازار فعلي يا جديد» ميباشند . اين دو نقطه مرجع با الگوي اثربخشي ريچارد اچ. هال كه براساس تحقيقات قبلي و مطالب بيان شده در فصل قبل ،مناسبترين الگو براي دستهبندي نظريههاي مديريت ميباشد، تطابق دارد. در ادامه اين نتيجهگيري توضيح داده ميشود.
SRP اول بازاريابي ـ ميزان رقابت (ميزان كنترل). اگر ميزان رقابت در صنعتي و يا بازاري زياد باشد، شركتها جهت كسب سهم بازار و حفظ آن نيازمند متمايزسازي محصولات خود از رقبا ميباشند. در حالي كه اگر ميزان رقابت در بازاري اندك باشد شركتها نياز چنداني به متمايزسازي محصولات خود نداشته و ميتوانند محصولات يكسان و استاندارد به بازار عرضه نمايند .
زماني كه تعداد رقبا زياد و در نتيجه ميزان رقابت شديد ميشود شركتها كنترل كمي براي نيروهاي بازار و عوامل آميخته بازاريابي دارند و اهمیت استراتژی فروش در مقابل زماني كه ميزان رقابت كم ميشود اين كنترل ميتواند شديد و بيشتر شود.
معمولاً شركتها در مراحل ورود به بازار و افول محصولات خود، از رقباي اندكي برخوردارند و در مراحل رشد و بلوغ از رقباي بيشتري برخوردارند
SRP دوم بازاريابي ـ محور تمركز (داخل يا خارج بازارهاي فعلي). شركتهايي كه در مراحل اوليه ورود به بازار و رشد ميباشند خواهان دستيابي به مشتريان جديد و بازارهاي جديد مي باشند و شركتهايي كه در مراحل بلوغ و افول ميباشند در صدد حفظ مشتريان فعلي و بازارهاي كنوني ميباشند .
برخي شركتها توجه خود را به كسب مشتريان جديد و ورود به بازارهاي جديد معطوف ميدارند كه نشان دهنده توجه بيشتر آنها اهمیت استراتژی فروش به خارج از بازارهاي فعلي ميباشد و برخي ديگر در پي حفظ بازار كنوني و سهم فعلي بازار خود ميباشند كه نشان دهنده توجه بيشتر آنها به داخل بازارهاي فعلي ميباشد.
دلیل اهمیت استراتژی های بازاریابی اینترنتی چیست؟
اگر میخواهید به دنبال استراتژی های بازاریابی اینترنتی بروید، از همین ابتدا باید بدانید که هیچ نیازی به تهیه گزارش های مفصل و طولانی ندارید. شما میتوانید تمام آن چیزی که نیاز دارید را در چند برگه A4 در قالب یک جدول خلاصه نمائید. سپس با تدوین یک برنامه اجرایی دقیق و استراتژی درست، در مسیر صحیح قدم بردارید. اما منظور از استراتژی بازاریابی اینترنتی چیست؟ چطور میتواند به ما در راستای رسیدن به اهدافمان کمک کند؟
به خاطر بسپارید بازاریابی مجموعه فعالیت شما در فضای کسب و کار را گویند که در نهایت منجر به هدایت مصرف کننده به سمتتان خواهد شد. پس هیچگاه نباید آن را دست کم بگیرید یا پشت گوش بیاندازید. با کمک استراتژی نیز شما دامنه فعالیت ها و حتی مسیر حرکت شرکت خود را به صورت بلند مدت مشخص می نمائید. شاید در ابتدا کمی سخت باشد اما ادغام این دو مقوله با یکدیگر دقیقا همان نقطه ایست که باید به آن برسید. پس بیایید کمی بیشتر درباره آن بدانید.
چرا باید به دنبال استراتژی های بازاریابی اینترنتی برویم؟
میدانیم که بازاریابی نقش مهمی در افزایش فروش و عرضه خدمات ایفا می کند. اما بدون رعایت برخی اصول، رسیدن به هدف امکانپذیر نیست. استراتژی های بازاریابی اینترنتی به مجموعه برنامه هایی میگویند که باید به جهت بازاریابی و هدف گرفتن بازار مورد نظر، تدوین کنید. این استراتژی نیز باید اصولی باشد تا روند رسیدن به نتیجه موردنظر تسهیل گردد. چون در واقع داشتن استراتژی مهمترین بخش بازاریابی است.
طبق تجارب و سوابق قبلی بازاریابان، استراتژی بازاریابی به انواع مختلفی تقسیم میشوند که شما باید چند مورد از مهمترین آنها را در شیوه بازاریابی خود، به کار ببرید.
داشتن استراتژی در بازاریابی به فعالیت شما نظم و برنامه خواهد بخشید.
کسب و کارها برای اینکه سهم بیشتری از بازار را به نام خود درآورند، نیازمند این هستند که انواع استراتژیهای مختلف را برای بازاریابی خود، به کار بگیرند. هرکدام از این استراتژی ها بهگونهای متفاوت عمل می کنند و نوع تعامل آن با مشتری، مهم ترین نقطه تفاوتشان به حساب می آید.
به عنوان مثال؛ اگر شما برای مشتریان آنلاین خود پیشنهادهای جذاب و قوی (مانند تخفیف های ویژه و تبلبغات قوی و…) داشته باشید، در ابتدا تمایز خدمات قوی و منحصر به فرد خود را نشان می دهید، سپس وفاداری خود را به آن ها نشان می دهید.
به این صورت شما نه تنها مشتریان خود را تشویق به خرید می کنید بلکه مشتریان جدیدی نیز کسب می نمائید. به همین دلیل استراتژی های بازاریابی دیجیتال برای بسیاری از کسب و کار ها حائز اهمیت است. زیرا محتوای شما ارتباط شما را با مشتری های خود از طریق جستجو در گوگل، ایمیل مارکتینگ، بازاریابی اجتماعی و… افزایش می دهد.
اما کدام روش استراتژی کاربردی تر است؟ در ادامه به شما خواهیم گفت.
انواع استراتژی بازاریابی اینترنتی
این نوع استراتژی با استفاده از فضای وب و اینترنت صورت می گیرد. در واقع بازاریابی اینترنتی در دنیای امروز نقش بسیار مهمی در تبلیغات دارد. این نوع بازاریابی نیز در دل خود انواع دیگری از بازاریابی همچون محتوا، موبایلی، بهینه سازی و ایمیلی را جای داده است که به بررسی آنها میپردازیم.
در واقع هر چیزی که در اینترنت بخواهد شما را متقاعد کند به آدرس جدیدی بروید، جز استراتژی بازاریابی اینترنتی محسوب میشود.
*بازاریابی موتور جستجو (SEM)
در این بازاریابی نیز ما دو نوع متفاوت داریم یکی بازاریابی موتور جستجو (SEM) که پولی است و یکی بهینهسازی موتور جستجو (SEO) که دارای ترفندهای مخصوص خود است. در بازاریابی موتور جستجو، شما وقتی مطلبی را در اینترنت سرچ میکنید، به برخی از نتایج میرسید که در ابتدای آنها کلمه تبلیغ (Ad) دیده میشود. این نوع استراتژی بازاریابی بر اساس افزایش ورودی و ترافیک یک وبسایت صورت میگیرد. در بهینهسازی موتور جستجو که هزینه معقولتری دارد، با استفاده از قوانین و اصول موتورهای جستجو، یک وبسایت بهینهسازی میشود تا هنگامیکه مخاطب مطلبی را جستجو میکند، وبسایت در صدر نتایج دیده شود.
*بازاریابی ایمیلی (Email Marketing)
در این نوع بازاریابی، از طریق جمعآوری بانک اطلاعاتی ایمیل مخاطبان هدف، به ارسال مطالب جذاب و پیشنهاد تخفیف به مشتری پرداخته میشود تا مشتری به وبسایت موردنظر بازگشت داشته باشد. در این نوع استراتژی بازاریابی بانک اطلاعاتی از طریق دریافت اطلاعات مشتری و عضویت آنها در خبرنامهها جمعآوری میشود.
*بازاریابی محتوا (Content Marketing)
در استراتژی بازاریابی محتوا، اصل و اساس آن طبق تعامل با مشتری پایهگذاری میشود. در واقع تولید محتوای جذاب و به درد بخور برای مشتری که بتواند اطلاعات و دیتای کاملی از یک موضوع را در اختیارشان قرار دهد، باعث افزایش تعامل اهمیت استراتژی فروش و اطمینان به برند موردنظر میشود.
*استراتژی بازاریابی چریکی
یکی از مهمترین انواع بازاریابی را باید بازاریابی چریکی بدانید که با هزینه کم هم به شما بازتاب بسیار گستردهای می دهد. هنگامیکه اسم بازاریابی چریکی به گوشتان بخورد احتمالاً در ذهن شما خشونت و اعمال نامناسب تداعی شود. درصورتیکه این استراتژی بازاریابی در دنیای امروز بسیار کاربردی است. این نوع استراتژی بازاریابی با استفاده از نوآوری و خلاقیت گروه بازاریابی، صورت می گیرد و می تواند بسیار مفید واقع شود، البته باید طبق اصول انجام شود تا نتیجه لازم به دست بیاید.
کلام آخر
در این مقاله تا حد امکان تلاش کردیم توضیحاتی را درخصوص استراتژی های بازاریابی اینترنتی و انواع مختلفی که میتواند نیاز شما را برآورده سازد ارائه دادیم. با این حال ممکن است سوالات مختلفی ذهن شما را به خود مشغول نماید. از همین رو توصیه میکنیم به بخش تماس باما سری بزنید. کارشناسان تیم حرفه ای بابک خسروی نیا راهنمایی های کاملی را در اختیار شما قرار خواهند داد.
ده دلیل برای نیاز به استراتژی بازاریابی دیجیتال
در ابتدا این را بگویم که برای پایه ریزی یک استراتژی بازاریابی دیجیتال قوی و موثر نیازی نیست به دنبال تهیه گزارش های طولانی و مفصل بروید بلکه می توان آن را در چند برگه A4 در قالب جدول خلاصه کنید. سپس شما باید به سراغ تهیه یک برنامه دقیق برای اجرای استراتژی خود بروید، اگر شما هنوز برنامه ای برای استراتزی خود ندارید، ما در این مقاله از سایت ایلیاسیستم دو راهکار خوب به شما پیشنهاد می کنیم:
1. با یک برنامه بازاریابی دیجیتال شروع کنید و تغییرات مورد نیاز و همچنین نکات مربوط به سرمایه گذاری و تغییرات آن را در بازاریابی را مشخص کنید .
2. سپس برنامه دیجیتال و برنامه بازاریابی خود را در هم ادغام کنید، یک برنامه و طرح یک دست و یکپارچه را ایجاد کنید.
در ادامه این مطلب به اهمیت دیجیتال مارکتینگ و دلایلی که یک کسب و کار نیاز به ایجاد استراتژی بازاریابی دیجیتال دارد می پردازیم.
آیا شما برای بازاریابی دیجیتال خود، استراتژی دارید؟
اگر بخواهیم یک آمار خوب به شما در مورد استفاده شرکت ها از استراتژی های بازاریابی دیجیتال مشخص ارائه دهیم
باید به این آمار که در سال 2012 طی یک نظرسنجی غیررسمی به دست آمده است استناد کنیم:
پس بنا بر آمار بالا نزدیک به نیمی از شرکت ها فاقد استراتژی دیجیتال هستند. اگر شما نیز جزو این دسته هستید پیشنهاد می کنم حتما دلایل لازم برای داشتن استراتژی بازاریابی دیجیتال را در ادامه با دقت بخوانید و در کار خود از آن ها بهره کافی را ببرید تا بتوانید موفق شوید.
چرا به استراتژی بازاریابی دیجیتال نیاز داریم؟
1.شما بدون هدف و جهت هستید
شرکت های بدون استراتژی دیجیتالی (که تعدادشان بسیار زیاد است) هدف استراتژی واضحی ندارند برای آنچه که می خواهند از کسب و کار آنلاین خود به دست آورند، مثلا:
- به دست آوردن مشتریان جدید
- ارتباط بهتر و عمیق تر با هر یک از آن ها
اگر شما اهداف بازارایابی دیجیتال خود را با مدل (smart (Specific-Measurable-Actionable –Relevant-Time_bound تعیین نکرده باشید، احتمالا شما منابع کافی برای رسیدن به اهدافتان را قرار نداده اید و از طریق تجزیه و تحلیل داده ها بررسی نکردید که آیا به اهداف خود می رسید یا خیر؟
2.شما سهم بازار و مخاطب آنلاین خود را نمی شناسید
اگر شما در این مورد تحقیق نکرده باشید. ممکن است تقاضای مشتری برای خدمات آنلاین را دست کم یا نادیده بگیرید.
و مهم تر از آن، شاید شما در جریان بازار آنلاین خود نیستید: پویایی بسته به کانال های سنتی با مشخصات مختلف و ویژگی های مشتری، رقبا، پیشنهاد ها و گزینه هایی برای ارتباطات بازاریابی متفاوت خواهد بود
ابزارهای عالی در پلتفرم های دیجیتال وجود دارد که توسط آن ها می توان سطح تقاضای مشتری را پیدا کرد.
ما توصیه می کنیم که جست و جو ها را با استفاده از keyword planner تجزیه و تحلیل کنید تا ببینید چگونه جستجوگران را به سایت خود جذب کنید.
3.وجود داشتن رقبای نوپایی که سهم بازار شما را از چنگتان در می آورند
اگر شما منابع کافی برای اختصاص دادن به بازاریابی دیجیتال ندارید یا شما از یک رویکرد ad-hoc با استراتژی هایی که واضح تعریف نشده است، استفاده می کنید. آنگاه رقبای شما به راحتی سهم شما را گرفته و از آن خود می کنند.
4.شما یک پیشنهاد ارزشمند و پرقدرت آنلاین ندارید
اگر شما برای مشتریان آنلاین خود پیشنهاد های جذاب و قوی (مانند تخفیف های ویژه و تبلبغات قوی و. ) داشته باشید، در ایتدا تمایز خدمات قوی و منحصر به فرد خود را نشان می دهید، سپس وفاداری خود را به آن ها نشان می دهید.
به این صورت شما نه تنها مشتریان خود را تشویق به خرید می کنید بلکه مشتریان جدیدی نیز کسب می کنید.
به همین دلیل استراتژی بازاریابی دیجیتال برای بسیاری از کسب و کار ها بسیار مهم است زیرا محتوای شما ارتباط شما را با مشتری های خود از طریق جستجو در گوگل، ایمیل مارکتینگ، بازاریابی اجتماعی و . افزایش می دهد.
5.شما به اندازه کافی مشتریان آنلاین خود را نمی شناسید
در اکثر اوقات گفته می شود که دنیای دیجیتال و رسانه های دیجیتالی قابلیت بهترین ارزیابی و سنجش ها را دارند.
اما به این نکته توجه نمی شود که ابزاری مانند گوگل آنالیز و امثال آن فقط ارقام تعداد بازدید و . را به ما می دهد و نکته ای درباره احساسات مشتری و نوع نگرش آن به محصولات ما را ارائه نمی کند.
پس برای اینکه نقاط ضعف خود را پیدا کنید باید از ابزار های کمکی دیگری هم استفاده کنید تا اطلاعات بیشتری از مشتریان به شما بدهد.
6.شما یکپارچه و یک دست نیستید
زیاد تفاوتی ندارد که شما یک متخصص IT یا یک آژانس دیجیتال مارکتینگ مستقل باشید.
در هرحال شما باید تمام فعالیت ها و کارهای دیجیتال خود را به طور منظم اهمیت استراتژی فروش دسته بندی کنید و سپس آن ها را به صورت اطلاعات و داده تکمیل و ذخیره کنید.
البته این روش زیاد کارامد و مفید نیست، همانطور که می دانید رسانه های دیجیتال زمانی قوی ترین و مفید ترین حالت خود را دارند که با رسانه های سنتی و کانال های پاسخ گو ترکیب شده باشند.
7.فعالیت و استراتژی دیجیتال با توجه به اهمیت زیادی که دارند،افراد و بودجه کافی برای آن ها اختصاص داده نشده است.
ممکن است منابع کافی برای برنامه ریزی و اجرای بازاریابی الکترونیکی اختصاص نیافته باشد.
و ممکن است کمبود تخصص در متخصص بازاریابی در زمینه بازاریابی الکترونیکی وجود داشته باشد که در این چنین مواردی نمی توانید مقابله درست و موثری در برابر تهدید های رقابتی موجود در بازار داشته باشید.
8. زمان و سرمایه مالی شما به دلیل تکرار و کارهای بیهوده از بین می رود
حتی اگر شما سرمایه و منابع کافی نیز برای کسب و کار خود فراهم کرده باشید باز هم امکان آن وجود دارد که منابع شما از بین برود و هدر داده شود. این مورد بیشتر در شرکت های بزرگتر رخ می دهد، مثلا بخش های مختلف بازاریابی برای انجام وظایف خود ابزار های مشابهی خریداری کنند یا برای انجام یک هدف مشخص از چند ابزار متفاوت استفاده کنند.
9.شما هوش و ذکاوت و تندی کافی برای رسیدن یا جلو زدن از رقبای بزرگتان را ندارید
اگر به برند های بزرگ آنلاین نظیر: آمازون، دل، گوگل، تسکو، زاپاس و . نگاه کنید، خواهید دید که همه آن ها به شدت دنبال روشی تازه و جدید برای حفظ یا دستیابی به مخاطبان آنلاین خود هستند.
10.شما بهینه سازی نشده اید
هر شرکت و کسب و کاری که دارای سایت باشد می تواند به راحتی تجزیه و تحلیل بازدید سایت خود را دریافت کنند. اما بسیاری از مدیران ارشد این نگرانی را دارند که تیم بازاریابی آن ها زمان لازم را برای تجزیه و تحلیل و بررسی این داده ها نداشته باشند. اگر شما دارای یک استراتژی بازاریابی دیجیتال خوب باشید، قادر خواهید بود تا اصول و کارهای اولیه را به درستی انجام دهید و پایه و اساس کسب و کار خود را محکم و اصولی بنا کنید.
بعد از آن شما قادر خواهید بود تا روی به بهبود مستمر و دائمی جنبه های کلیدی مانند بازاریابی موتور های جستجو، تجربه کاربران سایت، ایمیل مارکتینگ و بازاریابی شبکه های اجتماعی روی بیاورید
نتیجه گیری:
خب حالا ما با هم ده دلیل یا اشکالی که نیاز است آن ها را بدانید تا بتوانید فعالیت و کار خود را به خوبی پیش ببرید را بررسی کردیم. می دانیم که امروزه برای پیشرفت نیاز است تا از تجربیات دیگران نهایت استفاده را بکنید تا بتوانید بازاریابی دیجیتال خود را به نحو احسن پیش ببرید.
امیدوارم این مطالب برای شما کاربرد داشته باشد و با ارسال نظراتتون ما را در ارائه بهترین مطالب در پیشبرد دنیای دیجیتال یاری کنید.
به شما آموزش می دهیم چگونه کسب و کار اینترنتی خود را راه اندازی کنید و تا انتهای مسیر کنار شماییم. در قسمت نظرات همین پست چشم انتظار انتقادات و پیشنهادات شما برای بهترشدن خدمات خود هستیم
شرکت نرم افزاری ایلیاسیستم مجری تخصصی طراحی و توسعه نرم افزارهای تحت وب، طراحی سایت، طراحی فروشگاه اینترنتی طراحی اپلیکیشن موبایل، تولید محتوا و مشاوره دیجیتال مارکتینگ در مشهد
۱۶ استراتژی فروش موفق برای افزایش فروش و رشد کسب و کار
اجرایی کردن استراتژی فروش موفق برای هر کسب و کاری در هر اندازهای ضروری است. نداشتن استراتژی فروش، حیات هر کسب و کاری را با مشکل مواجه میسازد. مهم نیست که فروشنده چه کالا یا خدماتی هستید، استراتژیهای فروش مشخص میکنند که مشتریان، تصمیم به خرید از شما بگیرند یا بهسراغ رقیب شما بروند.
۱. محصولات خود را بشناسید
مهمترین استراتژی فروش که مربوط به هر صنعت یا فروشندهای میشود، این است که بدانید واقعا چه چیزی میفروشید. اگر ویژگیها و مزایای محصول یا خدمتی که قصد فروش آن را دارید ندانید، نمیتوانید به سؤالات مشتری پاسخ دهید و موقعیت را به نفع خود مدیریت نمایید.
برای خود دقیقا مشخص کنید که مشتری با خرید، به چه منافعی خواهد رسید. خود را جای او بگذارید و ببینید چه چیزی در محصول او را ترغیب به خرید میکند.
مردم محصولات یا خدمات شما را نمیخرند، بلکه نتیجهای که با خرید برای آنها حاصل میشود، خریداری میکنند. وظیفه شما در کار فروش این است که بگویید با راهحل شما به چه چیزی میرسند و چگونه این اتفاق میافتد.
۲. نشان دهید، نگویید
مشتریان میخواهند در مورد ویژگی و مزایای یک محصول یا خدمات بشنوند، اما وقتی بتوانند کاربرد محصول یا خدمات را در عمل مشاهده کنند، بر آنها تاثیرگذاری بیشتری دارد.
به این شکل آنها احساس میکنند که محصول شما را کشف کردهاند و به درک بهتری از چگونگی استفاده از محصول در زندگی خود میرسند. این امر باعث میشود روند فروش هموارتر شود.
۳. مشتریان هدف را بشناسید
خواستهها و نیازهای متفاوت مصرف کنندگان است که آنها به سمت محصولات یا خدمات خاصی میکشاند. هر کسب و کاری مشتریان ایدهآلی دارد که میخواهد آنها را هدف بگیرد و به دست آورد. اگر اطلاعات خوبی از مشتریان هدف به دست آورید، میتوانید به راحتی نیازهای آنها را شناسایی کرده و به آنها دریافتن راه حل کمک کنید.
تعیین ویژگیهای سنی، سطح درآمد، وضعیت تاهل، سطح تحصیلات، موقعیت جغرافیایی، سرگرمی و علایق به هر کسب و کاری کمک میکند تا بازار خود را مشخص کند. مسلما تمام مشتریان به یک اندازه برای شما سوددهی ندارند، پس تمرکز خود را بر روی مشتریان ایدهآل و پرسود بگذارید.
۴. مراجعه کنندگان جدید را از طریق مشتریان فعلی به دست آورید
حفظ مشتریان میتواند به سودآوری یک تجارت کمک کند، اما بهتر از آن، جذب مراجعهکنندگان جدید از طریق مشتریان فعلی است. تبلیغات دهان به دهان توسط مشتریان به رشد تجارت و شناخته شدن کمک زیادی میکند.
برای به حداکثر رساندن سود خود، تشویق به بازاریابی دهان به دهان را وارد فرایند فروش خود کنید. میتوانید یک برنامه ارجاعی با ارائه خدماتی بیش از انتظار مشتریان یا تخفیف در صورت معرفی یک مشتری جدید، آنها را ترغیب کنید تا تجارت شما را به دوستانشان پیشنهاد دهند.
۵. قیمت رقابتی ایجاد کنید
قیمت گذاری بخش مهمی از تکنیکهای فروشندگی است و نقش مهمی در خرید بسیاری از مصرف کنندگان دارد، بنابراین مهم است که بخشی از استراتژی فروش شامل قیمت گذاری رقابتی باشد.
برای فروش بیشتر نیازی ندارید که قیمت خود را نسبت به رقبا خیلی پایینتر بیاورید چون در عمل و در بیشتر مواقع نتیجه عکس دریافت میکنید.
ممکن است شما تصمیم بگیرید که قیمت خود را بالاتر ببرید، اما باید مطمئن باشید که ارزشی بیشتری نیز میدهید. مزایای ارزش افزوده ممکن است ضمانت طولانی، پشتیبانی بهتر یا کیفیت بالاتر محصولات باشد.
۶. در بازارهای کوچک کار خود را شروع کنید
شما میتوانید با هدف قرار دادن افرادی که نقاط مشترکی دارند، فروش خود را به شکل چشمگیری افزایش دهید. به جای توجه به بازار بزرگی از افراد با انواع نیازها و خواستهها، تمرکز خود را بر روی گروه کوچکتری بگذارید. تمرکز بر بازاری کوچکتر یا به اصطلاح نیچ مارکتینگ برخلاف تصور، فروش شما را افزایش میدهد.
به عنوان مثال، اگر شما در حال فروش نرم افزار مدیریت صورت کالا هستید، انتخاب یک بازار کوچک میتواند مربوط به مشاغل تولیدکننده تجهیزات ساختمانی باشد. وقتی استراتژی فروش خود را بر روی این گروه از مشتریان مشابه میگذارید، به دلیل شناختی خوبی که از این بازار به دست میآورید، میتوانید گامهای سریعتری بردارید.
۷. انعطاف پذیر باشید
در طول فروش، شما طبیعتا با چالشهای جدید و خواستههای منحصر به فرد مشتریان مواجه خواهید شد.
از آنجا که گفتن جملاتی مانند “امکانپذیر نیست” یا “امکان انجام این کار را نداریم” حکم اعدام را دارد، استراتژی فروش باید به اندازه کافی انعطاف پذیر باشد تا در مواجهه با چالشها، منعطف بماند.
همانطور که نویسنده و مربی استراتژی فروش گرانت کاردون میگوید:
شما در فروش به دنبال توافق هستید. مشتری تقریباً همیشه نه نسبت به شما، بلکه نسبت به تصمیمهای خود، نامطمئن است. اکثر فروشندگان فکر میکنند فروش جلب اعتماد است. اما در حقیقت، فلسفه فروش این است که مشتری به اندازه کافی اعتماد به نفس داشته باشد تا بتواند تصمیم بگیرد. این کار با کمک و انعطاف پذیری از سوی شما شکل میگیرد.
۸. از داستانگویی استفاده کنید
ما عاشق داستان هستیم. هر اطلاعاتی که در قالب داستان به ما داده شود، آن را سریعتر و راحتتر جذب میکنیم. اما چرا اینگونه است؟
تحقیقات جنیفر آکر در دانشگاه استنفورد نشان داده است که مغز ما در درک منطق به خوبی کار نمیکند. مغز ما برای درک و حفظ داستانها برنامهریزی شده است. داستان مشتری را با شما همراه میکند و باعث میشود که احساس متفاوتی پیدا کند. نتیجه آن اقناع شدن و اقدام کردن است”.
داستانها بهتر در ذهن ثبت میشوند و بیشتر احساسات را درگیر میکنند، خرید نیز یک عمل کاملا احساسی است.
۹. به صدای مشتریان گوش دهید
با گوش دادن به اعتراضات و درخواستهای مشتریان و سایر اطلاعات مهمی که در اختیار شما قرار میدهند، رویکرد فروش خود را کامل کنید و به تدریج سرعت خود را افزایش دهید.
گوش دادن به بازخوردها، بررسی دادهها و ایجاد تغییر در صورت لزوم، از ملزومات موفقیت در فروش است. نمیتوانید با مشتریانی که نیازهایشان هر روز در حال تغییر است با یک رویکرد جلو بروید.
اگر برای ردیابی درخواستها از مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) استفاده کنید، تصمیمگیری درست براساس اطلاعات حقیقی، به راحتی قابل انجام است.
۱۰. خودتان را بفروشید
حتی اگر محصولی عالی داشته باشید، اگر استراتژی فروش، تنها بر روی محصول متمرکز شود، معادلهای که میتوانست تردید را به اعتماد تبدیل شود، از دست میدهید.
مشتریان شما چیزی بیشتر از یک محصول را خریداری میکنند – آنها به شما اعتماد دارند و در این رابطه سرمایه گذاری کردهاند. استراتژی فروش باید بر اعتمادسازی تمرکز کند. به تعهدات خود پایبند باشید و نشان دهید که پس از فروش نیز مدافع آنها خواهید بود.
خود شما به عنوان یک فروشنده تاثیر زیادی بر تصمیمگیری مشتری بالقوه دارید. مشتریان دوست دارند که از فروشندهای خرید کنند که آگاه و متعد به کسب و کار خود است.
۱۱. نگرش مثبت لازمه فروش است
شما یک فروشنده هستید و زمان زیادی را صرف مکالمات تلفنی، ملاقات حضوری میکنید، بنابراین باید خود را برای آنچه پیش میآید آماده کنید. شما در طی کار به جوابهای منفی زیادی برمیخورید.
این بخشی از واقعیت فروشنده بودن یا حتی یک کارآفرین است. آنچه میفروشید برای همه مناسب نیست – صرف نظر از اینکه ممکن است اینطور فکر کنید.
آنتونی رابینز در اینباره اظهار نظر جالبی دارد: دردناکترین اشتباهی که کارآفرینان اهمیت استراتژی فروش و مدیران فروش میکنند این است که فکر میکنند تنها داشتن یک برنامه خوب یا یک محصول عالی برای تضمین موفقیت کافی است. اما اینطور نیست. موفقیت کسب و کار ۸۰٪ مربوط به مسائل روانشناسی و ۲۰٪ مسائل فنی است. این واقعیت کسب و کار است.
۱۲. احساس فوریت ایجاد کنید
اکثر مردم تا آخرین لحظه ممکن خرید نمیکنند – تا اینکه به محصول شما احتیاج واقعی پیدا کنند. باید به مشتریان نشان دهید ” چرا آنها در حال حاضر به راه حل شما احتیاج دارند”.
احساس فوریت، در مورد احساس نیاز است. اگر می خواهید مردم برای خرید محصول شما اقدام کنند، باید بدانند چرا اکنون به آنها احتیاج دارند و چه تاثیر مثبتی بر زندگی یا کار آنها خواهد گذاشت.
هیچ راهکار فروشی بهتر از این نیست که مشتریان به این درک برسند که خرید از شما آنها را در موقعیت بهتری قرار میدهد. آنها دوست دارند هر چه سریعتر از شما خرید کنند تا به این احساس خوب برسند.
۱۳. احتمالات را کنار بگذارید و از دادهها استفاده کنید
هنوز هم برخی فروشندگان براساس آنچه که فکر میکنند بهتر است دست به عمل میزنند، در صورتی که میتوانند از حقایق و دادهها برای تصمیم گیری بهتر استفاده کنند. بازار دائما در حال تغییر است و نمیتوان براساس حدس و گمان جلو رفت.
با کمک دادهها میتوانید ببینید که چه دسته از مشتریان بیشترین خرید را داشتهاند، کدام منطقه جغرافیایی بازار خوبی برای محصول جدید است، چه محصولی کمترین سود را ایجاد کرده است یا چه محصول مرتبطی را میتوان به خریداران قبلی پیشنهاد دهید. هر چه بیشتر درباره مشتریان بدانید تصمیمگیری در فروش برای شما سادهتر خواهد بود.
۱۴. فروش بیشتر به مشتریان فعلی
مطالعات نشان داده اند جذب مشتریان جدید ۵ برابر هزینه بیشتری از حفظ و ارائه ارزش بیشتر به مشتریان فعلی دارد.
مطمئناً به دست آوردن مشتریهای جدید بخش اساسی هر شغلی است، اما وقتی قصد فروش محصولی جدید یا گسترش بازار را دارید، به راحتی میتوان از مشتریان فعلی خود غافل شد.
شما در حال حاضر ارتباطی با مشتریان فعلی ایجاد کردهاید که براساس اعتماد و ارزش متقابل بنا شده است. این ارتباط را از دست ندهید و از روشهایی مانند معرفی محصولات مرتبط، تخفیف تنها برای مشتریان فعلی و باشگاه مشتریان استفاده کنید.
۱۵. مزیت رقابتی خود را توسعه دهید
دلیل خرید محصولات یا خدمات خود را بر حسب مزایا و نتایجی تعریف کنید که مشتری با خرید آنها را به دست میآورد. چه چیزی محصول شما را بهتر از محصول رقیب میکند؟
مزیت رقابتی چیزی است که شما را در چشم مشتری ویژه میکند تا به جای رقبا شما را انتخاب کند. مزیت رقابتی، ارزش بیشتری است که به مشتری میدهید. هر امکاناتی که دارید باید به منفعت و سودی برای مشتری تبدیل کنید.
برای رسیدن به مزیت رقابتی این سوال را از خود بپرسید: چه چیزی شما را نسبت به رقبا متمایز میکند؟
۱۶. از بازاریابی محتوا به نفع خود استفاده کنید
روشهای بسیاری برای معرفی محصولات به مشتریان نسبت به گذشته وجود دارد. بیشتر این روشها مانند بازاریابی محتوا رایگان یا با صرف هزینه کم قابل انجام هستند. میتوانید از وبلاگ و شبکههای اجتماعی به نفع خود استفاده کنید. با ایجاد ارتباط با مشتریان از طریق این تولید محتوا بیش از هر زمان دیگری به مشتریان دسترسی پیدا میکنید. بیشتر کسب و کارها به اهمیت تولید محتوا در بازاریابی و افزایش فروش پی بردهاند، شما هم از این فرصت غافل نشوید و استراتژی برای پیادهسازی آن اعمال کنید.
مشتریان مانند گذشته زودباور نیستند و با تبلیغات صرف نمیتوانید آنها را به مشتریان وفادار تبدیل کنید. انسان قرن بیست و یک برای به تصمیم گیری اطلاعات نیاز دارد. آنها میخواهند قبل از خرید درباره شما و کالا و خدماتتان اطلاعاتی به دست آورند.
دیدگاه شما